Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
goldstone
جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
Other Matches
brinell hardness
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
tasks
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
task
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
jami
مسجد جامی
calyculus
ساختمان جامی شکل
it takes much room
خیلی جامی برد
half worcester
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
scalar
پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود
SPARC
پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود
waifs
اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
flake
پولک
squamate
پولک پولک
dag
پولک
flaked
پولک
squamation
پولک
washer
پولک
pailett
پولک
pailette
پولک
paillette
پولک
squamous
پولک پولک
flakes
پولک ها
shale
پولک
tinsel
پولک
aglet
پولک
flaking
پولک
washers
پولک
sequin
پولک
sequins
پولک
squama
پولک
imbricate
پولک پولک
gilts
طلایی
gilt edged
لب طلایی
aureate
طلایی
auric
طلایی
gilt-edged
لب طلایی
golden
طلایی
buprestis
طلایی
auburn
طلایی
gilt
طلایی
gilt edge
لب طلایی
buprestidan
طلایی
grommet
پولک لاستیکی
lepidopteron
پولک بال
leprose
پولک دار
scaly
پولک دار
bespangle
پولک زدن
safety plug
پولک اطمینان
washer
پولک فنری
metal ornament
پولک فلزی
flitter
پولک فلزی
washers
پولک فنری
tegular
پولک دار
scaled
پولک دار
processor
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
chrysanthemums
مینای طلایی
goldfish
ماهی طلایی
chrysanthemum
مینای طلایی
aureate
طلایی رنگ
buprestidan
سوسک طلایی
buprestis
سوسک طلایی
aureate
طلایی کردن
gold fish
ماهی طلایی
golden age
عصر طلایی
nitro muriate acid
تیزاب طلایی
gold bug
سوسک طلایی
may bug
طلایی پردار
goldsmith beetle
یکجورسوسک طلایی
gold beetle
سوسک طلایی
golden shoe
کفش طلایی
hair of golden wire
گیسوان طلایی
goldstone
جام طلایی
golden ages
عصر طلایی
mascle
پولک پولادین زره
clinquant
دارای پولک زری
scale armor
زره پولک دار
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
orfe
یکجور ماهی طلایی
golden ratio
نسبت طلایی
[ریاضی]
hesverides
باغ سیبهای طلایی
golden opportunity
<idiom>
موقعیت طلایی وعالی
chafer
سوسک طلایی پردار
cockchafer
سوسک طلایی پردار
dordo
ماهی طلایی دریایی
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
lepidosis
بیماری پوست پولک دار
bezant
پولک گردی که معمولا از طلااست
golden retriever
سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
gold
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
ثروت رنگ زرد طلایی
rolled gold bracelet
دست بند طلایی
[غلتیده ]
golden age
وابسته به مردمان عصر طلایی
golden ages
وابسته به مردمان عصر طلایی
pull down menu
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
imbrication
روی هم چینی کانند پولک ماهی
scaliness
پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
imbrication
روی هم چیدگی مانند پولک ماهی
tinsel
زرق وبرق دار پولک زدن
spangle
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
spangles
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
diamagnetic materials
اجسام دیامغناطیسی
ferromagnetic substances
اجسام فرومغناطیسی
golgy tendon organ
اجسام گلژی
hard goods
اجسام سخت
paramagnetic
اجسام پارامغناطیسی
non magnetic materials
اجسام نامغناطیسی
somatology
علم اجسام
geniculate bodies
اجسام زانویی
magnetic materials
اجسام مغناطیسی
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
isomer
اجسام متشابه الترکیب
corpora quadrigemina
اجسام چهار قلو
hard goods
اجسام پایدار ومقاوم
dynamics
مبحث حرکت اجسام
static
وابسته به اجسام ساکن
solids press down
اجسام جامد سوی
statics
مبحث اجسام ایستا
salvage
انبار اجسام قراضه
micromotion
حرکت اجسام خرد
gyrostatics
مبحث چرخش اجسام
general properties of bodies
خواص عمومی اجسام
salvaging
انبار اجسام قراضه
salvages
انبار اجسام قراضه
salvaged
انبار اجسام قراضه
oriole
پری شاهرخ طلایی مرغ انجیر خوار
telekinesis
حرکت اجسام بوسیله ارواح
statics
ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
separation of interfering substances
جدا کردن اجسام مزاحم
shiwari
شکستن اجسام سخت درکاراته
kapton
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
golden ages
دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
golden age
دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
give someone an inch and they will take a mile
<idiom>
اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
ballistics
علم حرکت اجسام پرتاب شونده
deep draw
ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
wham
صدای بهم خوردن اجسام جامد
dioptrics
مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
kinetic theory
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
dry measure
مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
plastomer
اجسام چند وجهی سخت وجامد
stereography
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
blistered
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
axiology
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
cabinet prejection
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
blisters
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
accessory objects
لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
catalysts
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
mechanics
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
buttock lines
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
durometer
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
catalyst
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
aerostatics
مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
adjustable split die
وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
catapulting
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
plastogene
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
catapult
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
cryogenics
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
ether
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
groupware
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
kinematics
علم الحرکات علم اجسام متحرک
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
Tianjan
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
plumbery
سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics
موزاییک کاری معرق معرق کاری
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
via
توسط
c/o
توسط
by favour of
توسط
care of
توسط
perprep
توسط
per
توسط
by convention
توسط کنوانسیون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com