English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
u جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
Other Matches
partial substitution جانشینی کامل برای دو کالا
standard اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
elasticity of factor substitution کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
grecism طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism یونانی مابی اداب یونانی
slutsky theorem براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
hellenize یونانی کردن یونانی ماب کردن
replacements جانشینی
successions جانشینی
replacement جانشینی
locum tenecy جانشینی
vicariousness جانشینی
succession جانشینی
vicarious جانشینی
vicegerency جانشینی
substitution جانشینی
subrogation جانشینی
paradigmatic axis محور جانشینی
displacement reaction واکنش جانشینی
subsitute جانشینی کالاها
complete substitution جانشینی کالاها
substitutionary تعویض جانشینی
substitution effect اثر جانشینی
substitute material مواد جانشینی
expromission جانشینی بدهکار
standby time زمان جانشینی
partial substitution جانشینی مصرف
subsittution effect اثر جانشینی
elasticity of substitution کشش جانشینی
standby equipment تجهیزات جانشینی
succession ردیف جانشینی
potential substitution جانشینی بالقوه
successions ردیف جانشینی
replacement capital سرمایه جانشینی
substitution تعویض جانشینی
displacement titration تیتر کردن جانشینی
supersession جانشینی لغو شدگی
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
replacement investment سرمایه گذاری جانشینی
aliases نام جانشینی که به فایل
import substitution policy سیاست جانشینی واردات
alias نام جانشینی که به فایل
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
who claims the succession ? چه کسی ادعای جانشینی
vicarious conditioning شرطی شدن جانشینی
marginal rate of substitution نرخ نهائی جانشینی
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
grecian یونانی
pythagorean یونانی
Greek یونانی
Greeks یونانی
graecism فرهنگ یونانی
graecism اصطلاح یونانی
labyrinthine fret نقش یونانی
key pattern زبانه یونانی
key pattern زنجیره یونانی
grecism اصطلاح یونانی
larchagaric اگاریکون یونانی
greek gift هدیه یونانی
grecize یونانی وارکردن
greek text متن یونانی
hellenization یونانی شدن
hellene یونانی خالص
hellenism اصطلاح یونانی
Greek architecture معماری یونانی
aphrodite ونوس یونانی
poison hemlock شوکران یونانی
phihellenic یونانی دوست
pyrrhonism فلسفه یونانی
lambdoidal حرف لام در یونانی
solon سولن مقنن یونانی
phi حرف ف درالفبا یونانی
mu نام حرف یونانی
grecize یونانی ماب کردن
crepidoma سکو [در ساختمان یونانی]
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
he is of greek origin اصلا یونانی است
acephalo پیشوندیست یونانی بمعنی
he is of greek origin اصلش یونانی است
greed orthodox کلیسای ارتدکس یونانی
he has small greek کمی یونانی میداند
blind score امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
ihs مخفف کلمه یونانی عیسی
greco پیشوند بمعنی یونان و یونانی
hellenistic وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
alphas حرف اول الفبای یونانی
tenuis علامت مکث و وقفه در یونانی
gamma حرف سوم الفبای یونانی
gammas حرف سوم الفبای یونانی
zeus زاوش رئیس خدایان یونانی
grecize یونانی ماب یایونانی وارشدن
sapphic وابسته بشاعره یونانی "سافو"
alpha حرف اول الفبای یونانی
lambda یازدهمین حرف الفبای یونانی
choragic [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
delta حرف چهارم زبان یونانی
nu سیزدهمین حرف الفبای یونانی
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
deltas حرف چهارم زبان یونانی
omega اخرین حرف الفبای یونانی
erato غزل و شعر عشقی یونانی
hippodrome [میدان اسب دوانی یونانی]
beta دومین حرف الفبای یونانی
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
betas دومین حرف الفبای یونانی
greek cross صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
eros نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
Deinocrates [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
iota حرف نهم الفبای یونانی نقطه
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
klepht یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
pi حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
post classical در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
ulysses اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
upsilon نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
septuagint ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
ionian وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
Oedipus ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
prostyle ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
tetra پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
logographer مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Greek Revival [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Symbol font نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odyssey قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kappa حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
pleiades هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
recall برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
c استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalled برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
no show مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
teacloth رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
teacloths رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
auto توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cats استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
gather shot ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
autos توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
FDDI اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
redundancy بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
personal متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
redundancies بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
opened سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
grammar امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammars امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
bread and point سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
potatoes and point سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
double استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratched حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratches حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
HTTP دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
intubation فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
scratching حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled up استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratch حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
wiring ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
straight line coding برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
turnaround time زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com