English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
Other Matches
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
impropriation دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
podiums بالکن جایگاه مخصوص
podium بالکن جایگاه مخصوص
lubritorium جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
choir loft جای مخصوص خواندن کلیسا
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
spiritualty روحانیون
pastorate روحانیون
the clergy روحانیون
hierocracy حکومت روحانیون
clerical وابسته به روحانیون
theholy orders مراتب روحانیون
clergy کاتوزی روحانیون
canonical dress لباس رسمی روحانیون
canonicals لباس رسمی روحانیون
clericalism سیاست واصول واعمال روحانیون
sustentation fund اعانه برای روحانیون بی نوا
anathema مرتدشناخته شده از طرف روحانیون
benefit of clergy مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
saint عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
saints عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
orphrey سجاف زردوزی که بجامه روحانیون می گذارند زردوزی
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
house جایگاه جا
houses جایگاه جا
toll house جایگاه
position جایگاه
housed جایگاه جا
stations جایگاه
station جایگاه
limb top جایگاه
stationed جایگاه
placing جایگاه
place جایگاه
places جایگاه
cabin جایگاه
positioned جایگاه
engine house جایگاه لوکوموتیو
operating rooms جایگاه عمل
picturedrome جایگاه سینما
hibernaculum جایگاه زمستانی
parking place جایگاه توقف
flash house جایگاه دزدان
expanse of rubble جایگاه خرابیها
ordinal position جایگاه ترتیبی
scene of destruction جایگاه خرابیها
site plan نقشه جایگاه
home range جایگاه حیوانات
lattice site جایگاه شبکه
grandstand جایگاه سرپوشیده
band-stand جایگاه ارکستر
booth جایگاه رژه
operating room جایگاه عمل
expanse of ruins جایگاه خرابیها
galleries جایگاه تماشاگران
picture palace جایگاه سینما
seated جایگاه نشاندن
booths جایگاه رژه
grandstands جایگاه سرپوشیده
stands جایگاه تماشاگران
stall لژ جایگاه ویژه
stalling لژ جایگاه ویژه
gallery جایگاه تماشاگران
pumping ststion جایگاه تلمبه
seat جایگاه نشاندن
sanctuaries جایگاه مقدس
sanctuary جایگاه مقدس
telephone station جایگاه تلفن
seats جایگاه نشاندن
picture theatre جایگاه سینما
banstand جایگاه ارکست
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
platform کف راه جایگاه خطابه
swinery پرورشگاه یا جایگاه خوکان
stand جایگاه گواه در دادگاه
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
stone work جایگاه سنگ تراشی
fire post جایگاه اتش نشانی
lay by جایگاه ایست ایستگاه
bar جایگاه متهمین در دادگاه
platforms کف راه جایگاه خطابه
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
bars جایگاه متهمین در دادگاه
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
menagerie جایگاه دام ودد
gate chamber wall جایگاه حرکت دریچه
far turn پیچ سمت جایگاه
stand one's ground <idiom> حمایت از جایگاه شخص
news-stands جایگاه فروش روزنامه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
oarlock جایگاه فلزی پارو
sail loft جایگاه بادبان سازی
press boxes لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
malt house جایگاه مالت سازی
dock جایگاه متهم در دادگاه
docked جایگاه متهم در دادگاه
docks جایگاه متهم در دادگاه
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
press box لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
sanctum قدس جایگاه مقدس
news stand جایگاه فروش روزنامه
menageries جایگاه دام ودد
perching جایگاه بلند جای امن
perches جایگاه بلند جای امن
orchestras دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perched جایگاه بلند جای امن
orchestra دسته نوازندگان جایگاه ارکست
haras جایگاه تخم کشی اسب
perch جایگاه بلند جای امن
locations جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
location جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
choir-loft [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
witness box جایگاه شهود گواه جای
witness box جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
theocracy حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracies حکومت خدا حکومت روحانیون
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
tap room جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
choir-aisle [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
churches کلیسا
churchgoer کلیسا رو
churchgoers کلیسا رو
church کلیسا
bethel کلیسا
kirk کلیسا
stair towers turrets کلیسا
Pay attention to the house rules [hazard statements] . توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
clubhouse ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouses ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
chancel محراب کلیسا
churchman نگهبان کلیسا
churchmen نگهبان کلیسا
croude سرداب کلیسا
crowd سرداب کلیسا
steeple مناره کلیسا
kirkman عضو کلیسا
ostiary دربان کلیسا
kirk به کلیسا رفتن
nave portal مدخل کلیسا
ecclesiastical منسوب به کلیسا
lay reader قاری کلیسا
steeple برج کلیسا
steeples مناره کلیسا
undercroft اتاق کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
tympanon جبهه کلیسا
steeples برج کلیسا
crypt سرداب کلیسا
crypts سرداب کلیسا
churchly مربوط به کلیسا
churchyard حصار کلیسا
churchyard حیاط کلیسا
tympan جبهه کلیسا
churchyards حصار کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
transept جناح کلیسا
nave رواق کلیسا
territoriality کلیسا سالاری
territorialism کلیسا سالاری
god's acre محوطه کلیسا
sextons خادم کلیسا
congregation حضاردر کلیسا
ambulacrum صحن کلیسا
sexton خادم کلیسا
transept بازویی کلیسا
transepts جناح کلیسا
congregations حضاردر کلیسا
double church کلیسا دو طبقه
presbyter شیخ کلیسا
camarin معبد در کلیسا
Ecclesilogy کلیسا شناسی
chapelry حوزه کلیسا
transepts بازویی کلیسا
blind storey تریبون کلیسا
croud سرداب کلیسا
facing the church روبروی کلیسا
crowde سرداب کلیسا
naves رواق کلیسا
grandstand جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com