Total search result: 176 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
paper advance setting |
جایگاه پیشرفته ورق |
|
|
Other Matches |
|
state-of-the-art |
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته |
far out |
پیشرفته |
advanced |
پیشرفته |
advanced |
پیشرفته |
advanced level |
پیشرفته |
jutting |
پیشرفته |
advancee nations |
ملل پیشرفته |
schizocaria |
اسکیزوفرنی پیشرفته |
superalloy |
الیاژهای پیشرفته |
aided tracking |
ردگیری پیشرفته |
furthest |
پیشرفته ترین |
advanced rigging |
ملوانی پیشرفته |
advanced basic |
بیسیک پیشرفته |
super alloy |
الیاژهای پیشرفته |
power user |
کاربر پیشرفته |
developed contries |
ممالک پیشرفته |
redevelops |
دوباره پیشرفته کردن |
advanced capitalism |
سرمایه داری پیشرفته |
redevelop |
دوباره پیشرفته کردن |
redeveloped |
دوباره پیشرفته کردن |
redeveloping |
دوباره پیشرفته کردن |
high grade |
خیلی پیشرفته پرقدرت |
advanced progressive matrices test |
ازمون ماتریسهای مدرج پیشرفته |
high tech |
پیشرفته بودن از نظر فناوری |
sophisticated |
از نظر تکنیکی پیشرفته بودن |
the developed world |
جهان توسعه یافته [پیشرفته] |
enhanced system device interface |
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته |
enhanced expanded memory specification |
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته |
high technology |
پیشرفته بودن از نظر فناوری |
ega |
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته |
enhanced graphics display |
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته |
adccp |
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده |
enhanced graphics adaptor |
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته |
advanced |
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات |
electrometallurgy |
صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی |
transponder sierra |
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل پیشرفته |
xmodem |
گونه پیشرفته XMODEM که حاوی بررسی خطا است |
first world |
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی |
arpanet |
Agency ResearchProjects Advancedاژانس پروژههای پیشرفته تحقیقاتی ارپانت |
limb top |
جایگاه |
station |
جایگاه |
house |
جایگاه جا |
housed |
جایگاه جا |
toll house |
جایگاه |
placing |
جایگاه |
places |
جایگاه |
houses |
جایگاه جا |
positioned |
جایگاه |
position |
جایگاه |
stations |
جایگاه |
cabin |
جایگاه |
place |
جایگاه |
stationed |
جایگاه |
qube |
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است |
pumping ststion |
جایگاه تلمبه |
grandstand |
جایگاه سرپوشیده |
flash house |
جایگاه دزدان |
grandstands |
جایگاه سرپوشیده |
picturedrome |
جایگاه سینما |
ordinal position |
جایگاه ترتیبی |
engine house |
جایگاه لوکوموتیو |
parking place |
جایگاه توقف |
picture theatre |
جایگاه سینما |
lattice site |
جایگاه شبکه |
picture palace |
جایگاه سینما |
banstand |
جایگاه ارکست |
hibernaculum |
جایگاه زمستانی |
home range |
جایگاه حیوانات |
seats |
جایگاه نشاندن |
seated |
جایگاه نشاندن |
seat |
جایگاه نشاندن |
stands |
جایگاه تماشاگران |
stalling |
لژ جایگاه ویژه |
stall |
لژ جایگاه ویژه |
sanctuary |
جایگاه مقدس |
sanctuaries |
جایگاه مقدس |
band-stand |
جایگاه ارکستر |
scene of destruction |
جایگاه خرابیها |
operating rooms |
جایگاه عمل |
galleries |
جایگاه تماشاگران |
gallery |
جایگاه تماشاگران |
operating room |
جایگاه عمل |
expanse of rubble |
جایگاه خرابیها |
site plan |
نقشه جایگاه |
expanse of ruins |
جایگاه خرابیها |
booths |
جایگاه رژه |
booth |
جایگاه رژه |
telephone station |
جایگاه تلفن |
gate chamber wall |
جایگاه حرکت دریچه |
choir-wall |
[دیواره ی جداکننده جایگاه] |
sail loft |
جایگاه بادبان سازی |
sanctum |
قدس جایگاه مقدس |
stone work |
جایگاه سنگ تراشی |
swinery |
پرورشگاه یا جایگاه خوکان |
stand one's ground <idiom> |
حمایت از جایگاه شخص |
oarlock |
جایگاه فلزی پارو |
malt house |
جایگاه مالت سازی |
fire post |
جایگاه اتش نشانی |
dock |
جایگاه متهم در دادگاه |
stand |
جایگاه گواه در دادگاه |
press box |
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران |
news-stands |
جایگاه فروش روزنامه |
menageries |
جایگاه دام ودد |
platform |
کف راه جایگاه خطابه |
podium |
بالکن جایگاه مخصوص |
platforms |
کف راه جایگاه خطابه |
podiums |
بالکن جایگاه مخصوص |
lay by |
جایگاه ایست ایستگاه |
lay-by |
جایگاه ایست ایستگاه |
lay-bys |
جایگاه ایست ایستگاه |
menagerie |
جایگاه دام ودد |
bars |
جایگاه متهمین در دادگاه |
press boxes |
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران |
docked |
جایگاه متهم در دادگاه |
far turn |
پیچ سمت جایگاه |
news-stand |
جایگاه فروش روزنامه |
docks |
جایگاه متهم در دادگاه |
dram shop |
جایگاه نوشابه فروشی |
news stand |
جایگاه فروش روزنامه |
bar |
جایگاه متهمین در دادگاه |
extends |
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد |
extending |
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد |
extend |
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد |
perching |
جایگاه بلند جای امن |
haras |
جایگاه تخم کشی اسب |
locations |
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن |
orchestra |
دسته نوازندگان جایگاه ارکست |
orchestras |
دسته نوازندگان جایگاه ارکست |
location |
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن |
choir-loft |
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان] |
witness box |
جایگاه شهود گواه جای |
altar of credence |
[جایگاه نان و شراب مقدس] |
perch |
جایگاه بلند جای امن |
perched |
جایگاه بلند جای امن |
perches |
جایگاه بلند جای امن |
witness box |
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه |
EIDE |
مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد |
fore |
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا] |
choir-aisle |
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان] |
tap room |
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری |
antechoir |
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا |
lubritorium |
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین |
fibre over Etherenet |
گونه پیشرفته استاندارد پرآکل شبکه اینترنت که اجازه ارسال داده به صورت مگا بیت در ثانیه |
Pay attention to the house rules [hazard statements] . |
توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] . |
porter house |
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها |
clubhouse |
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران |
clubhouses |
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران |
grandstands |
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها |
grandstand |
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها |
ZMODEM |
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود |
density |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
densities |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
band shell |
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است |
bells and whistles |
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی |
fibre distributed data interface |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است |
choir-rail |
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.] |
iconostasis |
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه] |
MMX |
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود |
CD ROM Extended Architecture |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
CD ROM/XA |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
advanced countries |
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته |
developed countries |
کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته |
NetBEUI |
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود |
on licence |
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود |
second world |
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند |
nsfnet |
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد |
feretory |
تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس |
SDRAM |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronize |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronising |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronises |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronised |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
synchronizes |
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند |
enclave economices |
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند |
fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |