Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
correlation
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
Other Matches
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
fixed costs
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
law of variable proportion
قانون نسبت متغیر
tangible costs
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
control chart
جدول کنترل کیفیت تولید
input output table
این جدول جریان عوامل تولید
definitions
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
definition
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
nor
عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
ratio of capital to output
نسبت سرمایه به تولید
capital output ratio
نسبت سرمایه به تولید
marginal capital output ratio
نسبت نهائی سرمایه بر تولید
differential cost analysis
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
special weight race
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
define
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defining
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defined
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defines
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
employment gap
مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
desktop
متن و جدول تولید شده و طراحی شده روی صفحه نمایش کامپیوتر شخصی
capital outlays
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
declare
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declares
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
manning table
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
pan coefficient
ضریب تشتک تبخیر برابراست با نسبت تبخیر از سطح اب ازاد به تبخیر از سطح تشتک که بین 6/0 الی 8/0 متغیر میباشد
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
leverage
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
ohm's law
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
liftjet
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
correction index
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
spelling table
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
prorata
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
nationallism
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
aggregate expenditures
هزینههای کل
supplementary costs
هزینههای اضافی
supplementary costs
هزینههای مکمل
freight charges
هزینههای حمل
sunk cost
هزینههای اضافی
prime costs
هزینههای اولیه
real costs
هزینههای واقعی
government expenditures
هزینههای دولت
spillover costs
هزینههای خارجی
standard costs
هزینههای استاندارد
standard costs
هزینههای نرمال
selling costs
هزینههای فروش
storage costs
هزینههای انبارداری
financial expenses
هزینههای مالی
fixed costs
هزینههای ثابت
fixed costs
هزینههای سرمایهای
preliminary expenses
هزینههای ابتدائی
overheads
هزینههای عمومی
overheads
هزینههای بالاسری
personal outlays
هزینههای شخصی
overhead costs
هزینههای عمومی
overhead costs
هزینههای حاشیهای
overhead costs
هزینههای بالاسری
operational costs
هزینههای عملیاتی
on costs
هزینههای غیرمستقیم
transaction costs
هزینههای معاملاتی
joint costs
هزینههای مشترک
pilot charges
هزینههای راهنما
preliminary expenses
هزینههای مقدماتی
material costs
هزینههای مواد
implicit costs
هزینههای ضمنی
implicit costs
هزینههای نامرئی
incidental expenses
هزینههای واقعی
increasing cost
هزینههای فزاینده
increasing cost
هزینههای صعودی
overhead costs
هزینههای اضافی
national expenditures
هزینههای ملی
dock dues
هزینههای لنگرگاه
anchor dues
هزینههای لنگر
consumption expenditures
هزینههای مصرفی
bank charges
هزینههای بانکی
bank charge
هزینههای بانکی
deferred charges
هزینههای انتقالی
capital expenditures
هزینههای سرمایهای
competition cost
هزینههای رقابتی
capital expenditure
هزینههای سرمایهای
capital charges
هزینههای سرمایه
building costs
هزینههای ساختمان
design costs
هزینههای طراحی
comparative costs
هزینههای نسبی
capital outlays
هزینههای تاسیساتی
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
variable recoil
سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
stevedoring charges
هزینههای بارگیری وباراندازی
taxation of costs
ارزیابی هزینههای دعوی
avoidable costs
هزینههای قابل اجتناب
constant cost industry
صنعت هزینههای ثابت
selling costs
هزینههای فروش کالا
outlays
هزینههای سرمایهای مخارج
loading participation in profits
هزینههای مشارکت در سود
cost category
هزینههای انجام شده
surcharges
درصد هزینههای اضافی
handling charges
هزینههای جابجایی کالا
recurring costs
هزینههای تکرار شونده
increasing cost industry
صنایع با هزینههای افزایشی
surcharge
درصد هزینههای اضافی
opportunity cost
هزینههای کالای تولیدی
unliquidated obligation
هزینههای پرداخت نشده
average cost
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
unforeseen expenses
هزینههای پیش بینی نشده
life cycle costs
هزینههای دوره عمر یک محصول
contango
هزینههای دیرکرد خرید سهم
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
cost analysis
تجزیه تحلیل هزینههای کار
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
analysis
یات هزینههای محصول جدید
secondary costs
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
privy purse
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
dock charges
هزینههای حوض dock-dues : syn
discounted cash flow
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
loading for contingencies
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
contingent fund
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
docl pass
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
direct materials costs
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
crowding out effect
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
variables
متغیر
protean
متغیر
fluid
متغیر
conversional
متغیر
fluids
متغیر
uneven
متغیر
average variable cost
متغیر
technical
متغیر
floating
متغیر
variable
متغیر
transitive
متغیر
indignant
متغیر
variate
متغیر
varier
متغیر
variant
متغیر
vicissitudinous
متغیر
variative
متغیر
unsteadily
متغیر
unsteady
متغیر
fitful
متغیر
logs
جدول
log
جدول
schedules
جدول
scale
جدول
charted
جدول
chart
جدول
chamfered kerb
جدول پخ
tableaux
جدول
scheduled
جدول
border stone
جدول
tableau
جدول
tableaus
جدول
schedule
جدول
kerb=curb
جدول
curbs
جدول
curb
جدول
curbed
جدول
curbing
جدول
tables
جدول
tabled
جدول
kerbs
جدول
kerb
جدول
irrigation channel
جدول
tabling
جدول
charts
جدول
table
جدول
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com