Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
eyot
جزیره کوچک در رودخانه
Other Matches
sandbar
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
holm
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
islet
جزیره کوچک
islets
جزیره کوچک
isle
جزیره کوچک
cay
جزیره کوچک
isles
جزیره کوچک
key
کی
[جزیره ای کوچک در ایالت فلوریدا]
crannog
جزیره کوچک میان دریاچه
snag boat
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
Manx
وابسته به جزیره انسان لهجهای که در جزیره نامبرده بدان سخن میگویند
rhodian
وابسته به جزیره rhodes اهل جزیره رودز
afflux
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
affluent
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
liman
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
isles
جزیره
islands
جزیره
island
جزیره
isle
جزیره
crete
جزیره کرت
island
جزیره ساختن
Cyprus
جزیره قبرس
coral island
جزیره مرجانی
islands
جزیره ساختن
Madagascar
جزیره مالاگازی
newfoundland
جزیره نیوفاوندلند
Malta
جزیره مالت
islaner
اهل جزیره
islaner
جزیره نشین
islanders
جزیره نشین
peninsulas
شبه جزیره
peninsula
شبه جزیره
reef
جزیره نما
insularity
جزیره بودن
island of reil
جزیره ریل
insular
وابسته به جزیره
Haiti
جزیره هاییتی
chersonese
شبه جزیره
reefs
جزیره نما
sand bank
جزیره نما
islander
جزیره نشین
shoaly
پر از جزیره نمایاتپههای دریایی
manhattan
جزیره مان هاتان
sicilian
اهل جزیره سیسیل
minorca
جزیره مینورکا در مدیترانه
manxman
اهل جزیره انسان
isles
جزیره نشین کردن
isle
جزیره نشین کردن
islands
جزیره دار کردن
insulate
بصورت جزیره دراوردن
atoll
جزیره مرجانی حلقوی
atolls
جزیره مرجانی حلقوی
peninsulate
شبه جزیره کردن
peninsularity
حالت شبه جزیره
peninsular
وابسته به شبه جزیره
pawn island
جزیره پیادهای شطرنج
rialto
جزیره ریالتو در ونیز
island
جزیره دار کردن
insulating
بصورت جزیره دراوردن
insulates
بصورت جزیره دراوردن
malay peninsula
شبه جزیره مالاکا
greenlander
اهل جزیره گرینلند
icelander
اهل جزیره ایسلند
haitian
اهل جزیره هاییتی
cuban
اهل جزیره کوبا
cretan
اهل جزیره کرت
jutland
شبه جزیره دانمارک
crimean
اهل جزیره کریمه
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
iberian
اهل شبه جزیره ایبری
orkney lslands
جزیره اورکنی درشمال اسکاتلند
shelf
تپه دریایی جزیره نما
floating island
جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
Iceland
جزیره ایسلند زبان ایسلندی
enisle
بصورت جزیره دراوردن جداکردن
tahitian
اهل جزیره تاهیتی در جزایرپلینزی
liliputian
وابسته به جزیره خیالی لی لی پوت
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
rumpy
یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
the peninsula
شبه جزیره اسپانی و پرتغال ایبری
terra firma
قطعه اصلی خطه بدون جزیره
peloponnesian
وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
maf
بیزاری مردم جزیره سیسیل ازقانون
corsican
اهل جزیره کورس دردریای مدیترانه
samoan
وابسته به یا اهل جزیره ساموا واقع در پلینزی
minoan
مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
st helena
جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
the peninsular war
جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
Aztec architecture
معماری آزتکی
[مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
daedalus
نام معماری که ساختمان پرپیچ و خم جزیره کرت را ساخت
river line
خط رودخانه
glacier
رودخانه یخ
glaciers
رودخانه یخ
river
رودخانه
rever
رودخانه
river clay
گل رودخانه
river gravel
شن رودخانه
rivers
رودخانه
riparian
ساحل رودخانه زی
river mouth
دهانه رودخانه
the river karoon
رودخانه کارون
river line
خط ساحل رودخانه
river profile
نیمرخ رودخانه
euphrates
رودخانه فرات
water system
رودخانه و شعبات ان
the karoon river
رودخانه کارون
stethe
ساحل رودخانه
river trip
مسافرت رودخانه ای
river trip
گردش رودخانه ای
head stream
سرچشمه رودخانه
stream
رودخانه ابراهه
streams
رودخانه ابراهه
low water
فروکش اب رودخانه
headwater
بالادست رودخانه
riverward
بطرف رودخانه
riverine
سواحل رودخانه
riverbed
بستر رودخانه
fork of ... river
شاخه رودخانه ...
along the river
درامتداد رودخانه
by water
از راه رودخانه
levee
کناره رودخانه
river bed
بستر رودخانه
an open river
رودخانه باز
river beds
بستر رودخانه
river bank
ساحل رودخانه
strands
لایه رودخانه
strand
لایه رودخانه
potamology
مبحث رودخانه ها
bottom ice
یخ کف دریاچه یا رودخانه
ostiary
دهانه رودخانه
river banks
ساحل رودخانه
conferva
علف رودخانه
upstream
بالای رودخانه
lethe
اب رودخانه بزرخ
alpheus
رب النوع رودخانه
bight
پیچ رودخانه
streamed
رودخانه ابراهه
paphian
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
atole
جزیره یا جزایر مرجانی که اطراف دریاچه را مثل کمربندی احاطه کرده باشد
chute
شیب تند رودخانه
fluviatic
پیداشده رودخانه رودخانهای
niagara
رودخانه و ابشار نیاگارا
styx
رودخانه عالم اسفل
chutes
شیب تند رودخانه
bank effect
اثر کناره رودخانه
basin area
حوزه ابریز رودخانه
basins
حوزه رودخانه ابگیر
white water
ابشارهای کوتاه رودخانه
bayou
شاخه فرعی رودخانه
near bank
ساحل نزدیک رودخانه
forced crossing
عبور اجباری از رودخانه
naiad
حوری موجددریاچه رودخانه
basin
حوزه رودخانه ابگیر
levee
دیواره ساحلی رودخانه
sluggish stream
رودخانه با جریان کند
fluvial
زیست کننده در رودخانه
spanning
پل زدن روی رودخانه
spanned
پل زدن روی رودخانه
span
پل زدن روی رودخانه
ferryboat
قایق عبور از رودخانه
upstream
مخالف جریان رودخانه
upstream
بالادست جریان رودخانه
interamnian
واقع در میان دو رودخانه
river bed level
تراز بستر رودخانه
river basin
ابگیر یا حوضه رودخانه
riparian
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
inland navigation
کشتی رانی در رودخانه ها
spans
پل زدن روی رودخانه
deliberate crossing
عبور با فرصت از رودخانه
ferryboats
قایق عبور از رودخانه
hasty crossing
عبور تعجیلی از رودخانه
keelboatman
کرجی بان رودخانه
keelboat
قایق پهن رودخانه
head water
بالای رودخانه بالارود
riparian
وابسته بکنار رودخانه
head water
قسمت بالادست رودخانه
excavation in river bed
خاکبرداری در بستر رودخانه
riverain
ساکن ساحل رودخانه
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
summer bed of a river
بستر تابستانی رودخانه مسیل
haugh
زمین رسوبی کنار رودخانه
navigation river
رودخانه قابل کشتی رانی
detritus
مواد خردوریز محمولات اب رودخانه
hurst
جای کم عمق در رودخانه یا دریا
strath
بستر پهن مسیر رودخانه
river forcasting
پیش بینی جریان رودخانه
fluviomarine
درست شده رودخانه ودریا
whitewater racing
مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
fluviatile
نهری زندگی کننده در رودخانه
he put me across the river
مرا بدانسوی رودخانه برد
bed building stage of river
تراز سطح متوسط اب رودخانه
to clean arives
رودخانه ایی را لاروبی کردن
cess
سرازیری کنار رودخانه وغیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com