English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (36 milliseconds)
English Persian
inspect جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects جستجو کردن بررسی کردن کنترل
Other Matches
verifying مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
serviced برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
attempts تقلا کردن جستجو کردن
combed شانه کردن جستجو کردن
to look up نگاه کردن جستجو کردن
fishes جستجو کردن طلب کردن
fish جستجو کردن طلب کردن
comb شانه کردن جستجو کردن
fished جستجو کردن طلب کردن
combing شانه کردن جستجو کردن
hunt صید کردن جستجو کردن در
hunting شکار کردن جستجو کردن
attempted تقلا کردن جستجو کردن
hunts صید کردن جستجو کردن در
hunted صید کردن جستجو کردن در
attempt تقلا کردن جستجو کردن
attempting تقلا کردن جستجو کردن
To weight up the pros and cons of something . مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
reasonableness check بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
ate امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
seach جستجو کردن
hunt after جستجو کردن
seeking جستجو کردن
seeks جستجو کردن
surveillance جستجو کردن
snook جستجو کردن
to smell about جستجو کردن
searches جستجو کردن
to rummage جستجو کردن
to browse through جستجو کردن
to search after جستجو کردن
seek جستجو کردن
hunt for جستجو کردن
searchingly جستجو کردن
scour جستجو کردن
seeds جستجو کردن
to hunt up جستجو کردن
mouse جستجو کردن
ransacked جستجو کردن
mouses جستجو کردن
search جستجو کردن
ransack جستجو کردن
to scratch about جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
seed جستجو کردن
scours جستجو کردن
ransacks جستجو کردن
track down <idiom> جستجو کردن
to search جستجو کردن
hunt up جستجو کردن
searched جستجو کردن
scoured جستجو کردن
ransacking جستجو کردن
control period مدت زمان کنترل و بررسی اماد
to grub جستجو کردن [برای]
to prospect [for] جستجو کردن [برای]
to grub about جستجو کردن [برای]
wild goose chase <idiom> ناامیدانه جستجو کردن
to hunt out جستجو کردن ویافتن
go through <idiom> جستجو وکنکاش کردن
to search گشتن [جستجو کردن]
to make r. after something چیزی را جستجو کردن
to sift through something با زیر و رو جستجو کردن
grubs زمین کندن جستجو کردن
grubbed زمین کندن جستجو کردن
grub زمین کندن جستجو کردن
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
communication وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
curbs محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
to seek somebody out جستجو برای پیدا کردن کسی
to dig up با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
cyclic redundancy check بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
to seek a remedy for something چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
basic بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
check بررسی کردن
determine بررسی کردن
scrutinize بررسی کردن
survey بررسی کردن
probe بررسی کردن
investigate بررسی کردن
probes بررسی کردن
inspect بررسی کردن
explore بررسی کردن
examine بررسی کردن
probed بررسی کردن
enquire into بررسی کردن
indagate بررسی کردن
look into بررسی کردن
analyze [American] بررسی کردن
assay بررسی کردن
study بررسی کردن
evaluate بررسی کردن
bolt [examine] بررسی کردن
peruse بررسی کردن
perused بررسی کردن
peruses بررسی کردن
perusing بررسی کردن
dissect [analyse] بررسی کردن
analyse [British] بررسی کردن
reconcider بررسی کردن
study بررسی کردن
surveyed بررسی کردن
check بررسی کردن
checked بررسی کردن
studies بررسی کردن
survey بررسی کردن
checks بررسی کردن
surveys بررسی کردن
studying بررسی کردن
searches فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
reviews بررسی کردن مرور
reviewed بررسی کردن مرور
scrutinises بدقت بررسی کردن
review بررسی کردن مرور
scrutinising بدقت بررسی کردن
checked مقابله کردن بررسی
surveillance تجسس بررسی کردن
scrutinize بدقت بررسی کردن
scrutinized بدقت بررسی کردن
surveyed بررسی کردن بازدید
surveys بررسی کردن بازدید
reviewing بررسی کردن مرور
scrutinizing بدقت بررسی کردن
scrutinizes بدقت بررسی کردن
survey بررسی کردن بازدید
checks مقابله کردن بررسی
scrutinised بدقت بررسی کردن
check مقابله کردن بررسی
control کنترل کردن مهار کردن
controls کنترل کردن مهار کردن
controlling کنترل کردن مهار کردن
qualify منظم کردن کنترل کردن
regulated میزان کردن کنترل کردن
qualifies منظم کردن کنترل کردن
regulate میزان کردن کنترل کردن
regulates میزان کردن کنترل کردن
governed معیف کردن کنترل کردن
governs معیف کردن کنترل کردن
regulating میزان کردن کنترل کردن
govern معیف کردن کنترل کردن
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
to check out something چیزی را بررسی یا امتحان کردن
scanned بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
scan بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
to have [take] a closer look at something چیزی را با دقت بررسی کردن
to make a study of something چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
scans بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
transported لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transporting لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
searched روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
to browse بررسی عمومی کردن [علوم کامپیوتر]
controls اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controlling اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
to cross-check the result with a calculator حل را مجددا با ماشین حساب بررسی کردن
controllers را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
To weight the pros and cons of something. خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
check-up کنترل کردن
bridle کنترل کردن
get along <idiom> کنترل کردن
controlling کنترل کردن
control کنترل کردن
check-ups کنترل کردن
bridled کنترل کردن
bridles کنترل کردن
controls کنترل کردن
bridling کنترل کردن
sensed روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sense روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
summation check بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
controlling کنترل کردن فرمان
control کنترل کردن فرمان
controls کنترل کردن فرمان
damage control کنترل کردن خسارات
airspace control کنترل کردن فضای هوایی
get a grip of oneself <idiom> کنترل کردن احساسات شخصی
caveatemptor اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
backwards جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com