Dictiornary-Farsi | جعبه انشعاب اژیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
extention alarm push	جعبه انشعاب اژیر


Other Matches

barrel switch	کلید انشعاب اژیر
conduit box	جعبه انشعاب
distribution box	جعبه انشعاب
containers	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
magazine	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest	جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass	جعبه کالیبر جعبه پاس
alarmingly	اژیر
alarms	اژیر
alarm box	اژیر
audible alarm	اژیر
alarmed	اژیر
tell tale	اژیر
tocsin	اژیر
alarm	اژیر
modification kit	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
warning net	شبکه اژیر
gas alarm	اژیر گازی
alarms	اژیر خطر
alarm push	دکمه اژیر
alarm	اژیر خطر
alarmingly	اژیر خطر
warning	اژیر هشدار
sirens	اژیر دریایی
warnings	اژیر هشدار
alarmed	اژیر خطر
siren	اژیر دریایی
siren	اژیر حوری مانند
alarm signal	علامت اژیر خطر
sirens	اژیر حوری مانند
active	اژیر کنشی کاریک
fire alarms	اژیر اتش نشانی
fire alarm	اژیر اتش نشانی
sirenic	اژیر حوری مانند
short blast	اژیر کوتاه ناو
danger signal	اژیر یا بوق اعلام خطر
general alarm	اژیر اعلام خطر عمومی
foghorn	شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns	شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
mountee	اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
paralleled	انشعاب
forking	انشعاب
parallel	انشعاب
offshoot	انشعاب
bifurcation	انشعاب
offshoots	انشعاب
diverging	انشعاب
ramifications	انشعاب
paralleling	انشعاب
fork	انشعاب
parallelled	انشعاب
divergences	انشعاب
parallelling	انشعاب
parallels	انشعاب
ramification	انشعاب
divergence	انشعاب
junction	انشعاب
embranchment	انشعاب
furcation	انشعاب
split	انشعاب
branches	انشعاب
branch	انشعاب
connection	انشعاب
service connections	انشعاب
signing intersection	انشعاب
service branch	انشعاب
junctions	انشعاب
connexions	انشعاب
divarication	انشعاب
crotches	نقطه انشعاب
diverge	انشعاب یافتن
diverged	انشعاب یافتن
diverges	انشعاب یافتن
service entrance	پست انشعاب
crotch	نقطه انشعاب
tributary	شاخه انشعاب
rosette	مقره انشعاب
branch instruction	دستورالعمل انشعاب
rosettes	مقره انشعاب
tributaries	شاخه انشعاب
crotches	جای انشعاب
crotch	جای انشعاب
conditional branch	انشعاب شرطی
building connection	انشعاب ساختمان
drop wire	سیم انشعاب
cable jointing sleeve	موف انشعاب
service wire	سیم انشعاب
leading in wire	سیم انشعاب
connection factor	ضریب انشعاب
condeitional branch	انشعاب شرطی
cold water supply	انشعاب ابسرد
conditonal branching	انشعاب شرطی
branch address	نشانی انشعاب
branch cutout	فیوز انشعاب
case branch	انشعاب شرطی
branchpoint	نقطه انشعاب
additional outlet	انشعاب اختصاصی
multiple cable joint	مفصل انشعاب
dichotomy	انشعاب به دو شعبه
dichotomies	انشعاب به دو شعبه
master service	انشعاب اصلی
multiple cable joint	موف انشعاب
branch control structure	ساختار کنترل انشعاب
bypassed	سبب انشعاب شدن
cable jointing sleeve	مفصل انشعاب کابل
rosette cutout	مقره انشعاب فیوزدار
private branch exchange	مبادله انشعاب خصوصی
take off divider	مقسم انشعاب دهنده
pbx	تبادل انشعاب خصوصی
bypass	سبب انشعاب شدن
bypasses	سبب انشعاب شدن
bypassing	سبب انشعاب شدن
divergent	انشعاب پذیر منشعب
wood ray	انشعاب اوندی چوب
unconditional branch	انشعاب غیر شرطی
digitation	انشعاب بشکل پنجه
pressure taping	انشعاب فشار سنجی
shoots	جوانه زدن انشعاب
shoot	جوانه زدن انشعاب
kit	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
crutch	محل انشعاب بدن انسان
armlet	انشعاب کوچک دریاشبیه خلیج
crutches	محل انشعاب بدن انسان
surroyal	انشعاب شاخ گوزن چهارساله
secession	تجزیه طلبی انشعاب حزبی
triskelion	شکلی مرکب از سه پره یا سه انشعاب
junction	پیوندگاه [جای انشعاب چهارراه ]
fork	محل انشعاب چند شاخه شدن
crotch	محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotches	محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
triskele	شکلی مرکب ازسه پره یا سه انشعاب
forking	محل انشعاب چند شاخه شدن
jumper	سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumpers	سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
pabx	Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
tree	سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
cage	جعبه
chests	جعبه
chest	جعبه
box	جعبه
cist	جعبه
cages	جعبه
drawers	جعبه
air box	جعبه دم
hutch	جعبه
case	جعبه
hutches	جعبه
drawer	جعبه
chest set	جعبه
cases	جعبه
kits	جعبه
kit	جعبه
incasement	جعبه
box pass	جعبه رخ ده
boxes	جعبه
hot bus bar	جعبه
private automatic branch exchange	رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
discrimination box	جعبه افتراق
distributing box	جعبه تقسیم
demolition kit	جعبه تخریب
splice box	جعبه تقسیم
phantom target	جعبه بازاوا
crankcase	جعبه کارتر
gear box	جعبه دنده
gear case	جعبه دنده
echo box	جعبه بازاوا
drive mechanism	جعبه دنده
panel	جعبه کلیدبرق
goal box	جعبه هدف
panels	جعبه کلیدبرق
distribution box	جعبه تقسیم
gun bag	جعبه توپ
decision box	جعبه تصمیم
cotainer	جعبه باطری
blocked	جعبه قرقره
blocks	جعبه قرقره
boxy	جعبه مانند
box suitmeats	جعبه شیرینی
box stall	جعبه اخور
receiver	جعبه خزانه
box maker	جعبه ساز
box connector	رابط جعبه
fuse boxes	جعبه فیوز
breakout box	جعبه قطع
connection box	جعبه اتصال
completed case	جعبه پر شده
colour box	جعبه رنگ
coil box	جعبه پیچک
chain case	جعبه زنجیر
cartridge box	جعبه فشنگ
carter	جعبه کارتر
busbar	جعبه تقسیم
fuse box	جعبه فیوز
bernoulli box	جعبه برنولی
watchcase	جعبه ساعت
transmission case	جعبه دنده