Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
casket
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
caskets
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
Other Matches
jewel box
جعبه جواهر
cases
صندوق جعبه
case
صندوق جعبه
raee show
نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
glyptography
شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
containers
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass
جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
gems
جواهر
gem
جواهر
bijou
جواهر
jewel
جواهر
jewels
جواهر
gemstones
سنگ جواهر
ornamented with jewles
اراسته به جواهر
pendant
جواهر آویزه
gemstone
سنگ جواهر
jewellers
جواهر ساز
jewelry
جواهر فروشی
jeweler
جواهر ساز
treasured
ثروت جواهر
jeweller
جواهر فروش
jeweller
جواهر ساز
gemmed
جواهر نشان
gemmology
جواهر شناسی
jewelers
جواهر فروش
treasures
ثروت جواهر
jewelers
جواهر ساز
jewel case
قوطی جواهر
jewellers
جواهر فروش
treasuring
ثروت جواهر
bijouterie
جواهر فروشی
treasure
ثروت جواهر
inlaid
جواهر نشان شده
armlet
بازوبند
[بعنوان جواهر]
inlaid with gems
جواهر نشان مرصع
bibelot
جواهر یازینت کم ارزش
trinketer
فروشنده جواهر بدلی
ouch
جواهر سنجاق قفلی
glyptograph
نقش روی جواهر
jeweler
جواهر فروش جواهری
as good as gold
<idiom>
مثل یک تکه جواهر
trinketry
جواهر الات بدلی
riviere
گردن بند جواهر
aigrette
شاخهء جواهر دستهء کرک
trinket
چیز کم خرج جواهر بدلی
trinkets
چیز کم خرج جواهر بدلی
setter
جواهر نشان حروف چین
pendant necklace
گردن بند با جواهر آویزه
setters
جواهر نشان حروف چین
scarab
تکه جواهر سوسک سرگین غلتان
marquize
نگین بیضی شکل که از جواهر باشد
facets
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
gem
سنگ گران بها جواهر نشان کردن
gems
سنگ گران بها جواهر نشان کردن
facet
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
gem-set rug
قالچه جواهر نشان
[بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
chests
صندوق
fund
صندوق
funded
صندوق
water jacket
صندوق اب
cases
صندوق
chest
صندوق
case
صندوق
cash
صندوق
chest set
صندوق
cash office
صندوق
coffer
صندوق
coffers
صندوق
hutch
صندوق
hutches
صندوق
cashed
صندوق
boxes
صندوق
cashes
صندوق
lacunar
صندوق
box
صندوق
cashing
صندوق
letterboxes
صندوق پست
bank of deposit
صندوق پس انداز
letterbox
صندوق پست
box caisson
صندوق قالب پی
letterbox
صندوق مراسلات
box type van body
بدنه صندوق
box maker
صندوق ساز
caisson
صندوق مهمات
cash box
صندوق پول
cash deficit
کسر صندوق
cashier's allowance
کسر صندوق
risk money
کسر صندوق
cash office
دایره صندوق
letterboxes
صندوق مراسلات
post-box
صندوق پست
closet
صندوق خانه
closeted
صندوق خانه
savings bank
صندوق پس انداز
postbox
صندوق پست
poor box
صندوق اعانه
pension fund
صندوق بازنشستگی
money box
صندوق دستگیری
strongbox
گاو صندوق
loan fund
صندوق وام
letter drop
صندوق پست
letter box
صندوق پست
kench
تغار صندوق
closeting
صندوق خانه
ballot boxes
صندوق ارا
ballot box
صندوق ارا
trunks
بشکه صندوق
trunk
بشکه صندوق
aid fund
صندوق تعاون
closets
صندوق خانه
money box
صندوق اعانه
post-boxes
صندوق پست
mailboxes
صندوق پست
bin
جازغالی صندوق
mailbox
صندوق پست
crate
صندوق مشبک
crates
صندوق مشبک
cases
پوشانیدن صندوق
to coffer
در صندوق اندوختن
savings bank
صندوق پس انداز
provident bank
صندوق پس انداز
penny bank
صندوق پس انداز
altar-tomb
صندوق مزار
case
پوشانیدن صندوق
trustee savings bank
صندوق پس انداز
money-boxes
صندوق اعانه
bins
جازغالی صندوق
money-box
صندوق اعانه
caisson
[محفظه یا صندوق زیرآبی]
depositary for a fund
سپرده برای یک صندوق
cash registers
صندوق پول شمار
social insurance fund
صندوق بیمههای اجتماعی
orderly bin
صندوق زباله در خیابان
chested
صندوق یا سینه دار
posted
صندوق پست تعجیل
safecracker
دزد صندوق باز کن
post-
صندوق پست تعجیل
post
صندوق پست تعجیل
crates
صندوق بزرگ چوبی
incase
در صندوق قرار دادن
posts
صندوق پست تعجیل
mess treasurer
متصدی صندوق باشگاه
cash register
صندوق پول شمار
exchanged stabilization fund
صندوق تثبیت ارز
boxlike
بشکل صندوق یاجعبه
crate
صندوق بزرگ چوبی
boxy
بشکل صندوق مشت زن
trunks
چمدان بزرگ صندوق
yegg
دزد صندوق شکن
trunk
چمدان بزرگ صندوق
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
european monetary fund
صندوق پولی اروپا
repositories
صندوق تابوت فرف
boot locke
قفل صندوق عقب
repository
صندوق تابوت فرف
gold pool
صندوق مشترک طلا
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
cashing
دریافت کردن صندوق پول
cash
دریافت کردن صندوق پول
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
cashed
دریافت کردن صندوق پول
cashes
دریافت کردن صندوق پول
cash register
صندوق
[محل پرداخت پول]
savings and loan association
صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
community chest
صندوق اعانه برای امورخیریه
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
pillar box
صندوق پستی ستونی شکل
pillar boxes
صندوق پستی ستونی شکل
IMF
مخفف صندوق بینالمللی پول
fund
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
funded
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
yeggman
جانی ولگرد دزد صندوق شکن
sales register
صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
slop chest
صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
lithoglyptics
کنده کاری روی گوهر حکاکی روی جواهر
humidor
صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
mailboxes
انباره پیغام های پستی صندوق پست
mailbox
انباره پیغام های پستی صندوق پست
safe deposit
صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
letter-box company
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
offshore company
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
rain box
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
hutches
جعبه
hutch
جعبه
cages
جعبه
cage
جعبه
chests
جعبه
chest
جعبه
box pass
جعبه رخ ده
kits
جعبه
kit
جعبه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com