English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
puno جلگه بلند و سرد در کوههای ANDES در کشورPERU دشواریی در نفس کشیدن
Other Matches
snuffle باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
the alps کوههای الپ
quadrantal correctors کوههای ربعی
crater دهانه کوههای ماه
craters دهانه کوههای ماه
pampero باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
pedogenesis جلگه
plainer جلگه
plains جلگه
plain جلگه
plainest جلگه
campaigns جلگه
flattest جلگه
campaign جلگه
steppes جلگه
flat جلگه
campaigning جلگه
campaigned جلگه
steppe جلگه
pedogenesis جلگه سازی
plainsman جلگه نشین
plateaus جلگه مرتفع
plateau جلگه مرتفع
champaign جلگه صحرا
lea جلگه سبز
plateaux جلگه مرتفع
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
plainest غیر رسمی جلگه
steppe جلگه وسیع بی درخت
plain غیر رسمی جلگه
plainer غیر رسمی جلگه
steppes جلگه وسیع بی درخت
plains غیر رسمی جلگه
pedogenesis مبحث پیدایش جلگه
cuesta جلگه مایل یااریب
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
pampa جلگه پهناورسبزو بی درخت درجنوب رود درامریکای جنوبی
bouse بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
twinge درد کشیدن تیر کشیدن
agonise زحمت کشیدن درد کشیدن
twinges درد کشیدن تیر کشیدن
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
dragged کشیدن بزور کشیدن
drag کشیدن بزور کشیدن
drags کشیدن بزور کشیدن
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
pull up بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
highs بلند
tall بلند
skyscrapers بلند
willowy بلند
loftily بلند
grandiose بلند
amplifier بلند گو
loudspeaker بلند گو
tall قد بلند
taller قد بلند
highest بلند
loudly بلند
aloud بلند
tallest قد بلند
tallest بلند
soaring بلند
talll قد بلند
rumbustious بلند
eton collan بلند
longs بلند
high grown بلند قد
longest بلند
long بلند
longer بلند
longed بلند
mouth filling بلند
legged پا بلند
amplifiers بلند گو
towering بلند
loud speaker بلند گو
pointer خط کش بلند
talll بلند
pointers خط کش بلند
skyscraper بلند
lengthwise بلند
long- بلند
high بلند
high (1 9 to 36) بلند
taller بلند
forte بلند
uplands بلند
highfalutin بلند
fortes بلند
upland بلند
megaphones بلند گو
megaphone بلند گو
vociferous بلند
eminent بلند
high-flying بلند پرواز
levitated بلند شدن
jointing plane رنده بلند
heightens بلند کردن
elevates بلند کردن
hip boot چکمه بلند ضد اب
inextenso کاملا بلند
hornblends هرن بلند
ambitious بلند پرواز
icarian بلند پرواز
elevate بلند کردن
altivolant بلند پرواز
ambitious بلند همت
elevating بلند کردن
high pass پاس بلند
surges موج بلند
high crowned نوک بلند
exalted بلند مرتبه
high flying بلند پرواز
surged موج بلند
high flying بلند خیال
surge موج بلند
high grown بلند بالا
gaff خنده بلند
high rise block ساختمان بلند
levitating بلند شدن
levitates بلند شدن
levitate بلند شدن
high hat کلاه بلند
high hurle مانع بلند
high-minded بلند همت
keep down بلند نشوید
long splice پیوند بلند
blast furnaces کوره بلند
erect بلند کردن
erected بلند کردن
erecting بلند کردن
erects بلند کردن
fortissimo صدای بلند
fortissimo خیلی بلند
soar بلند پروازکردن
soared بلند پروازکردن
soars بلند پروازکردن
long run بلند مدت
buzzing صدای بلند
blast furnace کوره بلند
screech صدای بلند
screeched صدای بلند
lifter بلند کننده
exalts بلند کردن
ascend بلند شدن
ascended بلند شدن
ascends بلند شدن
heighten بلند کردن
heightened بلند کردن
heightening بلند کردن
long burst رگبار بلند
long haul خط سیر بلند
exalting بلند کردن
screeches صدای بلند
screeching صدای بلند
arise بلند شدن
arises بلند شدن
long robe ردای بلند
slender بلند وباریک
arising بلند شدن
exalt بلند کردن
large hearted نظر بلند
loudest باصدای بلند
ambitions بلند همتی
famous بلند اوازه
alto relievo برجسته بلند
alp قله بلند
alp کوه بلند
ambitions بلند پروازی
liberals نظر بلند
louder بلند اوا
louder باصدای بلند
tossing ضربه بلند
ambition بلند همتی
ambition بلند پروازی
lifts بلند کردن
anchor at short stay لنگر بلند
loud باصدای بلند
loud بلند اوا
liberal نظر بلند
gauntlets دستکش بلند
lofty بلند پایه
hoisted بلند کردن
lofty بلند بزرگ
heists بلند کردن
hoists بلند کردن
heist بلند کردن
magnanimity بلند همتی
hoist بلند کردن
gauntlet دستکش بلند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com