English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (5 milliseconds)
English Persian
champaign جلگه صحرا
Other Matches
field صحرا
fielded صحرا
fields صحرا
afield در صحرا
field buying خرید در صحرا
field maintenance نگهداری در صحرا
deserts دشت صحرا
deserting دشت صحرا
field work کار در صحرا
desert دشت صحرا
wild land صحرا بیابان
steppe جلگه
campaign جلگه
flat جلگه
campaigning جلگه
campaigns جلگه
plains جلگه
steppes جلگه
pedogenesis جلگه
plain جلگه
plainer جلگه
campaigned جلگه
plainest جلگه
flattest جلگه
field operating عمل کننده در صحرا
fields میدان رزم صحرا
fields بمیدان یا صحرا رفتن
fielded میدان رزم صحرا
fielded بمیدان یا صحرا رفتن
field بمیدان یا صحرا رفتن
field میدان رزم صحرا
plainsman جلگه نشین
lea جلگه سبز
pedogenesis جلگه سازی
plateau جلگه مرتفع
plateaus جلگه مرتفع
plateaux جلگه مرتفع
nomadically بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
steppe جلگه وسیع بی درخت
plain غیر رسمی جلگه
cuesta جلگه مایل یااریب
plainer غیر رسمی جلگه
plainest غیر رسمی جلگه
steppes جلگه وسیع بی درخت
plains غیر رسمی جلگه
pedogenesis مبحث پیدایش جلگه
wildernesses صحرا سرزمین نامسکون و رام نشده
wilderness صحرا سرزمین نامسکون و رام نشده
fielder بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
walkabouts بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
shinny نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
field expedient روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
pampa جلگه پهناورسبزو بی درخت درجنوب رود درامریکای جنوبی
puno جلگه بلند و سرد در کوههای ANDES در کشورPERU دشواریی در نفس کشیدن
field buying خرید کردن در صحرا خرید محلی
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com