English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
round vowel حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
Other Matches
assonance هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
slaver گلیز مالیدن بزاق از دهان ترشح کردن اب افتادن دهان
slaver اب دهان اب دهان روان ساختن چاپلوسی کردن
To pass the news by word of mouth . خبری را در دهان به دهان پخش کردن
rictus گشادی دهان چاک دهان پرندگان
stomal دهان دار وابسته به دهان
kiss of life تنفس مصنوعی دهان به دهان
expired air method روش دهان به دهان method mouth to mouth :syn
plangency پر صدایی
homophony هم صدایی
noiselessness بی صدایی
consonantal بی صدایی
consonance هم صدایی
conconancy هم صدایی
monophony یک صدایی
equisonance هم صدایی
monaural یک صدایی
unison یک صدایی
unison هم صدایی
double coincidence of wants زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
tonics صدایی اهنگی
pentatonic پنج صدایی
tonic صدایی اهنگی
knell صدایی زنگ
trachyphonia زمخت صدایی
voice frequency بسامد صدایی
voice key کلید صدایی
tanyphonia نازک صدایی
melodiousness خوش صدایی
baryphonia کلفت صدایی
zing صدایی شبیه جیغ
motet سرود چند صدایی
voice grade channel مجرای از درجه صدایی
whinnying صدایی شبیه شیهه
whinny صدایی شبیه شیهه
recited با صدایی موزون خواندن
phonic صدایی صدا دار
recites با صدایی موزون خواندن
whinnied صدایی شبیه شیهه
what noise is that? این چه صدایی است
recite با صدایی موزون خواندن
reciting با صدایی موزون خواندن
voice operated با کار افت صدایی
whinnies صدایی شبیه شیهه
voice operated device دستگاه با کار افت صدایی
euphonical مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
music to one's ears <idiom> صدایی که شخص دوست دارد بشنود
growls خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
infrasound صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
growl خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
pretone هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
twanged صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
chucked جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clock ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
chuck جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
slobber اب دهان
slobbers اب دهان
mouth دهان
astomatal بی دهان
mouthed دهان
mouthing دهان
mouths دهان
gob دهان
slobbered اب دهان
chops دهان
gobs دهان
puss دهان
slobbering اب دهان
astomatous بی دهان
unmuffle دهان
saliva اب دهان
polystomatous دهان
polystome دهان
OS دهان
spittle اب دهان
jibs دهان
jibbing دهان
jibbed دهان
jib دهان
potato box دهان
reeks بخار دهان
reeked بخار دهان
scold ادم بد دهان
reek بخار دهان
spit اب دهان خدو
scolded ادم بد دهان
palates سقف دهان
scolds ادم بد دهان
slobbering دهان را اب انداختن
reeking بخار دهان
stomatology دهان پزشکی
slobbered دهان را اب انداختن
gag دهان باز کن
gagged دهان باز کن
gagging دهان باز کن
gags دهان باز کن
halitosis گند دهان
palate سقف دهان
slobber دهان را اب انداختن
fetid گند دهان
slobbers دهان را اب انداختن
microstomous کوچک دهان
astomatal فاقد دهان
throat صدا دهان
orals از راه دهان
stoma شکاف دهان
oral از راه دهان
stomatal دهان دار
spits اب دهان خدو
stomatal وابسته به دهان
cyclostomate دهان گرد
mouthwashes دهان شویه
insalivate اب دهان زدن به
neb پوزه دهان
openmouthed دهان باز
gymnostomous برهنه دهان
fomalhaut دهان ماهی
peroral از راه دهان
rictus چاک دهان
cyclostomatous دهان گرد
stomatic شبیه دهان
stomatitis ورم دهان
throats صدا دهان
to shut up دهان بستن
mouths در دهان گذاشتن
mouthwash دهان شویه
mouthing در دهان گذاشتن
mouthy دهان دار
say a mouthful <idiom> حرف دهان پر کن
mouthed در دهان گذاشتن
mouth در دهان گذاشتن
mum's the word <idiom> دهان قرص
widemouthed دهان باز
mouth-watering دهان آب انداز
stomatous دهان دار
toho دهان ببر
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
throw to the wolves <idiom> به دهان گرگ انداختن
To muzzle the people. دهان مردم را بستن
swearer ادم بد دهان وفحاش
to escape one's lips از دهان کسی در رفتن
orinasal از دهان و بینی درامده
spit اب دهان پرتاب کردن
paralysis of the face لغو یا کجی دهان
spiracular شبیه سوراخ دهان
slobbers اب دهان روان ساختن
sound off مزه دهان کسیرافهمیدن
stomatogastric وابسته به دهان ومعده
screw up غنچه کردن دهان
trap نیرنگ فریب دهان
slobbered اب دهان روان ساختن
mouthpart زائده نزدیک دهان
drooling اب از دهان تراوش شدن
drooled اب از دهان تراوش شدن
drool اب از دهان تراوش شدن
toadfish ماهی دهان گشاددریایی
Wellington چکمه دهان گشاد
muzzle دهان بند دهنه
muzzled دهان بند دهنه
muzzles دهان بند دهنه
muzzling دهان بند دهنه
spits اب دهان پرتاب کردن
ejaculating از دهان بیرون پراندن
mug ساده لوح دهان
mugged ساده لوح دهان
mugging ساده لوح دهان
drools اب از دهان تراوش شدن
ejaculate از دهان بیرون پراندن
he has a loose tongue دهان لقی دارد
hagfish مارماهی دهان گرد
fullmouthed دارای دهان کامل
squiggle در دهان قرقره کردن
squiggles در دهان قرقره کردن
fish fag زن بدزبان یابد دهان
clump block قرقره دهان گشاد
aboral نقطه مقابل دهان
gag دهان بند بستن
gagged دهان بند بستن
gagging دهان بند بستن
gags دهان بند بستن
ejaculates از دهان بیرون پراندن
ejaculated از دهان بیرون پراندن
mugs ساده لوح دهان
fetor oris بدبویی دهان [پزشکی]
socket کام [سقف دهان]
bad breath بدبویی دهان [پزشکی]
trap دهان [اصطلاح روزمره]
halitosis بدبویی دهان [پزشکی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com