English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
peristalsis حرکات حلقوی
Other Matches
loop sling مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop pile پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
sigmoid حلقوی
cricoid حلقوی
loop code کد حلقوی
ring cartilage حلقوی
orbiculate حلقوی
terete حلقوی
annulated حلقوی
annulate حلقوی
vortical حلقوی
annular حلقوی
vortiginous حلقوی
convolute حلقوی
ring armature ارمیچر حلقوی
ring nebula ابری حلقوی
ring جسم حلقوی
curl field میدان حلقوی
verticillation ارایش حلقوی
ring tension کشش حلقوی
ringing حلقوی شدن
bustle pipe لوله حلقوی
ring network شبکه حلقوی
apple ring fender دفرای حلقوی
ring nebula سحابی حلقوی
cup point تیزی حلقوی
loop mill rolling نوردکاری حلقوی
fairy ring قارچ حلقوی
annulus حلقه حلقوی
snap ring خار حلقوی
annular burner مشعل حلقوی
ringbolt hitching خفت حلقوی
annular eclipse کسوف حلقوی
loop knot tie گره حلقوی
annular jet فوران حلقوی
loop antenna انتن حلقوی
annular projection برامدگی حلقوی
interlocking حلقوی بافتن
waked جریانهای حلقوی بال
wake جریانهای حلقوی بال
vortices جریان حلقوی یا گردابی
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
bagel نان شیرینی حلقوی
atolls جزیره مرجانی حلقوی
atoll جزیره مرجانی حلقوی
vortexes جریان حلقوی یا گردابی
wakes جریانهای حلقوی بال
lyraring nebula ابری حلقوی شلیاق
vortex جریان حلقوی یا گردابی
induction ring heater گرمکن حلقوی القائی
vortex drag پسای جریانهای حلقوی
convoluted بهم تابیده حلقوی
lyraring nebula سحابی حلقوی شلیاق
circular shift تغییر مکان حلقوی
toothed ring armature ارمیچر حلقوی دندانه دار
mantle ring تیر حمال حلقوی شکل
uncoil غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling غیر حلقوی کردن یا شدن
warp-loop fringe ریشه حلقوی [در قالی همدان]
uncoils غیر حلقوی کردن یا شدن
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
coil antenna انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
vortex filament خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
movements حرکات
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
compulsory freestyle حرکات اجباری
eye movements حرکات چشم
school figures حرکات اسب
play marking حرکات تهاجمی
air movements حرکات هوایی
retrograde movement حرکات به عقب
prescribed exercise حرکات اجباری
motion analysis تحلیل حرکات
puerilism حرکات کودکانه
compulsory حرکات اجباری
optional حرکات اختیاری
cadences موزونی حرکات
voluntary exercise حرکات اختیاری
calisthenics حرکات سوئدی
calisthenics حرکات نرمشی
pumps حرکات فریبنده
pumped حرکات فریبنده
pump حرکات فریبنده
cadence موزونی حرکات
tactical movement حرکات تاکتیکی
rings حرکات دارحلقه
movements حرکات یکانها
eurythmics تناسب حرکات
gestures حرکات بیانگر
slots تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slotting تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
aerobatic حرکات آکروباتی با هواپیما
disporting حرکات نشاط انگیزکردن
disports حرکات نشاط انگیزکردن
notation ثبت حرکات شطرنج
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
music of the spheres اهنگ حرکات افلاک
piaffe نمایش حرکات یورتمهای
eurythmics حرکات بدنی موزون
eurhythmics حرکات بدنی موزون
disported حرکات نشاط انگیزکردن
position of attention حرکات و احترامات نظامی
gestural متضمن حرکات واشارات
lunes حرکات جنون امیز
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
notations ثبت حرکات شطرنج
rapid eye movements حرکات سریع چشم
girlishness حرکات یا حالات دخترانه
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
disport حرکات نشاط انگیزکردن
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
transposition تبدیل حرکات شطرنج
surge حرکات افقی اب دریا
surges حرکات افقی اب دریا
circulation control مدار کنترل حرکات
road movement حرکات روی جاده
air register تنظیم حرکات هوایی
air movement section قسمت حرکات هوایی
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
surged حرکات افقی اب دریا
adiadokinesis زوال حرکات تناوبی
appeasement gestures حرکات صلح جویانه
ring and bead sight دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
theatrical gestures حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
screwing حرکات دورانی یخهای دریایی
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
tic حرکات غیر ارادی اندامها
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tics حرکات غیر ارادی اندامها
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
percentage نسبت حرکات موفقیت امیز
percentages نسبت حرکات موفقیت امیز
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
cardiography ثبت حرکات وضربان قلب
ruff یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
paragraph three هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
scores گرم کردن اسب ثبت حرکات
scored گرم کردن اسب ثبت حرکات
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
score گرم کردن اسب ثبت حرکات
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
myocardiograph اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
stop hit ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
pnemograph الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streaked یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaks یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streak یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
algebriac notation ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
lindy رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
combination shot ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
dressage حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
beau geste حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrating تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
Grand Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grands Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
card فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
mouses توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouse توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com