English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (7 milliseconds)
English Persian
rings حرکات دارحلقه
Other Matches
fluing rings دارحلقه
rings حلقههای دارحلقه
levers پرچم عقب روی دارحلقه
lever پرچم عقب روی دارحلقه
bird's nest حرکت اشیانه پرنده روی دارحلقه
movements حرکات
compulsory freestyle حرکات اجباری
pumps حرکات فریبنده
pumped حرکات فریبنده
pump حرکات فریبنده
optional حرکات اختیاری
cadence موزونی حرکات
eye movements حرکات چشم
air movements حرکات هوایی
gestures حرکات بیانگر
prescribed exercise حرکات اجباری
cadences موزونی حرکات
motion analysis تحلیل حرکات
calisthenics حرکات نرمشی
voluntary exercise حرکات اختیاری
movements حرکات یکانها
tactical movement حرکات تاکتیکی
school figures حرکات اسب
retrograde movement حرکات به عقب
compulsory حرکات اجباری
puerilism حرکات کودکانه
eurythmics تناسب حرکات
peristalsis حرکات حلقوی
calisthenics حرکات سوئدی
play marking حرکات تهاجمی
transposition تبدیل حرکات شطرنج
adiadokinesis زوال حرکات تناوبی
air register تنظیم حرکات هوایی
appeasement gestures حرکات صلح جویانه
air movement section قسمت حرکات هوایی
gestural متضمن حرکات واشارات
circulation control مدار کنترل حرکات
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
road movement حرکات روی جاده
rapid eye movements حرکات سریع چشم
position of attention حرکات و احترامات نظامی
piaffe نمایش حرکات یورتمهای
music of the spheres اهنگ حرکات افلاک
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
lunes حرکات جنون امیز
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
girlishness حرکات یا حالات دخترانه
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
eurythmics حرکات بدنی موزون
eurhythmics حرکات بدنی موزون
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
aerobatic حرکات آکروباتی با هواپیما
disported حرکات نشاط انگیزکردن
disporting حرکات نشاط انگیزکردن
disport حرکات نشاط انگیزکردن
disports حرکات نشاط انگیزکردن
notations ثبت حرکات شطرنج
surges حرکات افقی اب دریا
notation ثبت حرکات شطرنج
surged حرکات افقی اب دریا
surge حرکات افقی اب دریا
tic حرکات غیر ارادی اندامها
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
percentages نسبت حرکات موفقیت امیز
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
percentage نسبت حرکات موفقیت امیز
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
screwing حرکات دورانی یخهای دریایی
tics حرکات غیر ارادی اندامها
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
theatrical gestures حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
cardiography ثبت حرکات وضربان قلب
scored گرم کردن اسب ثبت حرکات
scores گرم کردن اسب ثبت حرکات
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
paragraph three هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
score گرم کردن اسب ثبت حرکات
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
myocardiograph اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
stop hit ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
lindy رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
streaked یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
pnemograph الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
streaks یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streak یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
algebriac notation ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
streaking یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
beau geste حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
combination shot ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
dressage حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrated تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrates تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
Grands Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouse توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicates تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
drill sergeant گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
trick ski اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
circus catch گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
eurhythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
retrograde عقب کشیدن حرکات به عقب
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com