Total search result: 201 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
starboard tack |
حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست |
|
|
Other Matches |
|
bi directional |
چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند. |
backwind |
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد |
polar motion |
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی |
starboard |
سمت راست قایق |
tack |
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین |
tacked |
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین |
tacking |
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین |
tacks |
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین |
underhook |
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن |
skull |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
skulls |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
counterclockwise |
حرکت از راست به چپ |
starboard |
بطرف راست حرکت کردن |
KEEP RIGHT |
از سمت راست حرکت کنید. |
yaw |
حرکت جنبی قایق |
yawed |
حرکت جنبی قایق |
slow gait |
چهارنعل کوتاه با حرکت اسب به چپ و راست |
trolling |
ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان |
sculls |
حرکت قایق در اب به وسیله پارو |
frees |
حرکت قایق در جلو باد |
free |
حرکت قایق در جلو باد |
freed |
حرکت قایق در جلو باد |
freeing |
حرکت قایق در جلو باد |
beat |
حرکت قایق بسمت باد |
underway |
شروع حرکت قایق در اب باکنترل |
sculled |
حرکت قایق در اب به وسیله پارو |
scull |
حرکت قایق در اب به وسیله پارو |
beats |
حرکت قایق بسمت باد |
sculled |
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
wash |
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر |
ooch |
حرکت غیرمجاز قایق بدون باد |
scull |
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
washes |
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر |
headings |
سمت حرکت قایق برحسب قطبنما |
washed |
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر |
frostbiter |
قایق مخصوص حرکت درهوای سرد |
sculls |
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
heading |
سمت حرکت قایق برحسب قطبنما |
gibes |
تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد |
jibing |
تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد |
jibed |
تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد |
jibe |
تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد |
jibes |
تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد |
tack |
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان |
tacked |
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان |
tacking |
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان |
tacks |
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان |
hydroplanes |
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب |
hydroplaned |
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب |
hydroplane |
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب |
hydroplaning |
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب |
in irons |
نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد |
pushaway |
غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق |
indents |
شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ |
indenting |
شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ |
indent |
شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ |
blankest |
حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود |
blank |
حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود |
canopies |
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق |
canopy |
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق |
dexiotropous |
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست |
dexiotropic |
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست |
sculls |
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب |
scull |
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب |
sculled |
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب |
end |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
ended |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
ends |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
attention to port |
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو |
The main road bears to the right. |
این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد. |
plain dealing |
معامله راست حسینی راست باز |
To lead an idle life. |
راست راست راه رفتن ( ول بیکار ) |
orthotropous |
دارای تخمک راست راست اسه |
one two |
ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست |
lubber's line |
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق |
vertically |
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق |
beneficial |
پرمنفعت بااستفاده |
off |
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت |
half face |
نیم به راست راست یانیم به چپ چپ |
columnleft |
فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست |
worming |
ماهیگیری بااستفاده از کرم |
ledgering |
ماهیگیری بااستفاده از وزنه |
leg ride and far leg hook |
بغل رومی بااستفاده از پا |
visual flight |
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری |
celestial navigation |
ناوبری بااستفاده از صور فلکی |
radio navigation |
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم |
electronically |
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی |
differential ailerons |
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است |
microfloppy disk drive |
وسیله ذخیره اطلاعات بااستفاده از میکرودیسکهای لغزان |
wear down <idiom> |
زوارچیزی دررفتن ،بااستفاده مکرر خراب شدن |
visual flight |
پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین |
edp |
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی |
wet rating |
توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل |
influence sweep |
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی |
volumenometer |
التی که به وسیله ان بااستفاده از قانون .....حجم چیزی را می سنجند |
liquid crystal bar graph panel indicator |
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع |
localizer mode |
روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما |
long base method |
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی |
screen |
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن |
screened |
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن |
screening, screenings |
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن |
screens |
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن |
electrothermal printer |
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی |
radio fix |
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش |
coupled mode |
روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی |
boat space |
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق |
side step |
فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست |
right justify |
هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست |
bain index |
شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند |
guide left |
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ |
showboat |
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق |
wave |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waved |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waving |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waves |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
homing guidance |
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی |
feinted |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feinting |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feints |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feint |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
mouse |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
mouses |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
route order |
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه |
stick check |
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب |
relateral tell |
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه |
trackball |
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند |
cruised |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruises |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
strokes |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
stroke |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
cruising |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
stroked |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
tapes |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
cruise |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
stroking |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
taped |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
move off the ball |
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ |
fish tailing |
حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت] |
tape |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
refresh |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
refreshed |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
refreshes |
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان |
half left |
فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست |
compound motion |
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی |
counter clockwise |
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت |
transfer |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
transfers |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
transferring |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
teleran system |
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند |
aberration |
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد |
voice grade channel |
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی |
drag |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
drags |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
dragged |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
mouse |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
mouses |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
magnaflux |
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان |
relative |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
momentum |
سرعت حرکت شتاب حرکت |
anagrams |
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب |
anagram |
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب |
angle of depression |
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله |
moving havens |
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی |
control stick |
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی |
travelling overwatch |
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش |
projection print |
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری |
bounding overwatch |
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور |
nodes |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
node |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
quadrature encoding |
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند |
stabile |
بدون حرکت بی حرکت |
truest |
راست |
pricks |
راست |
vertically |
راست |
rectilineal |
راست خط |
bee line |
خط راست |
freehearted |
رک و راست |
erect |
راست |
wooden |
راست |
candid |
راست |
straightish |
راست |
right |
راست |
righted |
راست |
righting |
راست |
blankly |
سر راست |
straightish |
سر راست |
prick |
راست |
pricked |
راست |
pricking |
راست |
right back |
بک راست |
right face |
به راست راست |
four-square |
رک و راست |
erected |
راست |
erecting |
راست |
erects |
راست |
right turn |
به راست راست |
forthrights |
سر راست |
upright |
راست |
true |
راست |
dextrorotatory |
راست بر |