English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
English Persian
transfers ورابری
transfers ورابردن
transfers انتقال دادن
transfers واگذار کردن
transfers منتقل کردن
transfers انتقال
transfers واگذاری تحویل
transfers نقل
transfers سند انتقال انتقالی
transfers تغییر سمت دادن لوله
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers پهلو- رفت
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers واگذار کردن نقل کردن انتقال
transfers واگذاری نقل
transfers سند انتقال یا واگذاری
transfers حواله
transfers احاله
transfers سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfers دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfers زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfers زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfers بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfers دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfers تغییر دستور یا کنترل
transfers کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfers تغییر دستورات یا کنترل
transfers واگذاری
Other Matches
bank transfers انتقالات بانکی
credit transfers پرداخت ازطریق انتقال
credit transfers انتقال اعتبار
capital transfers انتقالات سرمایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com