Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
Other Matches
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
current cost accounting
حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
accounting price
قیمت حسابداری
accountancy
حسابداری
[حسابداری]
cost accounting
حسابداری
accountancy
حسابداری
accounting
حسابداری
[حسابداری]
book keeping
حسابداری
[حسابداری]
bookwork
[bookkeeping]
حسابداری
[حسابداری]
accounting
حسابداری
sales accounting
حسابداری فروش
national accounting
حسابداری ملی
comptroller
بازرس حسابداری
accounting principles
اصول حسابداری
accounting system
نظام حسابداری
accounting system
سیستم حسابداری
stock accounting
حسابداری موجودی
accounting profit
سود حسابداری
accounting machine
ماشین حسابداری
single entry
حسابداری ساده
tally sheet
کاربرگ حسابداری
inflation accounting
حسابداری تورمی
double entry bookkeeping
حسابداری دوبل
single entry
حسابداری فردی
voucher
سند حسابداری
vouchers
سند حسابداری
accounting profit
سود از دیدگاه حسابداری
accounting package
بسته پیش نوشته حسابداری
accountable depot
مرکز نگهداری سوابق حسابداری
integrated accounting package
بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
modular accounting package
برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
accounting
اصول حسابداری برسی اصل و فرع
current purchasing power
حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
crediting
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
accounting package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
credited
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
accounts package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
credits
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
corporate model
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
decreasing cost industry
هزینه نزولی صنعتی
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
costing and pricing
هزینه یابی و قیمت گذاری
cost insurance, freight
قیمت بیمه و هزینه حمل
construction work in progress
هزینه ساختمانهای نا تمام
average cost pricing
قیمت گذاری بر اساس هزینه متوسط
c i f
قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
markup
تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
cost prices
قیمت تمام شده
cost price
قیمت تمام شده
spot price
قیمت تمام شده
mark up price inflation
تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
prime cost
قیمت تمام شده محصول
cost of goods manufactured
قیمت تمام شده تولید
basing point pricing
قیمت تمام شده کالا
cost reduction
تقلیل قیمت تمام شده
cost ledger
دفتر قیمت تمام شده
factor cost
قیمت تمام شده عامل تولید
at the full landed cost price
قیمت تمام شده کالا در مقصد
cost of sales
قیمت تمام شده کالای فروش رفته
flat
تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
To sell at coast price .
مایه کاری حساب کردن ( به قیمت تمام شده )
flattest
تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
cost plus contract
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
bain index
شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
cost records
مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
loss leader
بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
cost of goods purchased
قیمت تمام شده کالای خریداری شده
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
lighterage
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminate
تمام شدن تمام کردن
terminates
تمام شدن تمام کردن
terminated
تمام شدن تمام کردن
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
industrial
صنعتی
industrial water
اب صنعتی
high wrought
صنعتی
manufacturing
صنعتی
technical
صنعتی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
industrialising
صنعتی کردن
industrial wastewater
فاضلاب صنعتی
mechnical
ماشینی صنعتی
industrial unit
واحد صنعتی
industrializes
صنعتی کردن
industrialize
صنعتی کردن
industrial workers
کارگران صنعتی
technical grade
خلوص صنعتی
industrial chemistry
شیمی صنعتی
industrialization
صنعتی کردن
industrialism
سیستم صنعتی
industrialization
صنعتی شدن
industrialization
صنعتی سازی
industrializing
صنعتی کردن
industrial unions
اتحادیههای صنعتی
industrial espionage
جاسوسی صنعتی
artificial magnet
مغناطیس صنعتی
plant
واحد صنعتی
artistical
هنرامیز صنعتی
plants
واحد صنعتی
industrial concern
بنگاه صنعتی
industrial electronic
الکترونیک صنعتی
industrial economics
اقتصاد صنعتی
industrial disputes
اختلافات صنعتی
industrial consumption
مصرف صنعتی
industrial revolution
انقلاب صنعتی
industrial frequency
فرکانس صنعتی
industrialises
صنعتی کردن
industrial insurance
بیمه صنعتی
industrial management
مدیریت صنعتی
industrial union
اتحادیه صنعتی
industrial switch
کلید صنعتی
industrial psychology
روانشناسی صنعتی
industrial fluctuations
نوسانهای صنعتی
industrial nations
کشورهای صنعتی
applied economics
اقتصاد صنعتی
polytechnical
دانشکده صنعتی
producer buyer
خریدار صنعتی
art bronze
برنز صنعتی
artless
غیر صنعتی
industrial area
منطقه صنعتی
polytechnic
دانشکده صنعتی
trade effluent
فضولات صنعتی
valve
شیر صنعتی
industrial relations
روابط صنعتی
engineering workshop
کارگاه صنعتی
polytechnics
دانشکده صنعتی
commercial efficiency
بازده صنعتی
artful
ماهرانه صنعتی
vertical union
اتحادیه صنعتی
industrial building
ساختمان صنعتی
industrial building
بنای صنعتی
technological
حرفهای صنعتی
technologically
حرفهای صنعتی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
applied economics engineer
مهندس اقتصاد صنعتی
bric-a-brac
خرده ریز صنعتی
manufactoring tape milling machine
دستگاه نورد صنعتی
industrial robot
دستگاه خودکار صنعتی
process of industrialization
فرایند صنعتی شدن
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
industrial investment
سرمایه گذاری صنعتی
art casting
ریخته گری صنعتی
industrial reserve army
ارتش ذخیره صنعتی
an artistic production
عمل یا کار صنعتی
industrial classifications
طبقه بندی صنعتی
industrial alternating current
جریان متناوب صنعتی
pilot plant
واحد ازمایش صنعتی
the industrial quarter of the
محله صنعتی شهر
industrial electric locomotive
لکوموتیو الکتریکی صنعتی
interphase transformer loss
تلفات پیچک صنعتی
industrial workers of the world
کارگران صنعتی جهان
inartistically
بطور غیر صنعتی
index of industrial production
شاخص تولید صنعتی
valve
ولو
[شیر صنعتی]
industrial capitalism
سرمایه داری صنعتی
industrial electronic computer
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
Midlands
ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
industrializing
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializes
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
trade fixtures
الات صنعتی نصب شده
metonymical
دارای صنعتی که انراmetonym گویند
Industrial Architecture
معماری خانه های صنعتی
industrialize
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialising
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
articlcs of virtu
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
artlessly
بطور ساده یاغیر صنعتی
industrialises
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
technological
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
industrial data collection device
دستگاه صنعتی جمع اوری داده
technologies
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologically
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technology
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
Industrial Aesthetic
[سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
labour intensive industry
صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com