Dictiornary-Farsi | حساب برد و باخت چقدراست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
what is the score	حساب برد و باخت چقدراست


Other Matches

what is the limit on my account?	حد اعتبار حساب من چقدراست؟
How much does an ad per line cost?	هر خط یک آگهی چقدراست؟
what is the prompt	مهلت ان چقدراست
how thick is the board?	تخته چقدراست
how tall is it?	بلندی ان چقدراست
cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost plus contracts	به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckons	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckon	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckoned	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
overdrawn account	حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
capitalized expense	هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
clearance	تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
equity accounts	حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
defeats	باخت
defeating	باخت
loss	باخت
defeat	باخت
defeated	باخت
To bring someone to account.	کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
dump	باخت عمدی
lemons	باخت عمدی
lemon	باخت عمدی
loss on points	باخت با امتیاز
win:i had twowins and onedefc	من دو بردداشتم و یک باخت
gamble	برد و باخت
gambled	برد و باخت
gambles	برد و باخت
sudden-death	ناگهان باخت
sudden death	ناگهان باخت
tank	باخت عمدی
the game is up	بازی باخت
unbeatable	باخت ناپذیر
upsetting	باخت رقیب محبوب
upsets	باخت رقیب محبوب
upset	باخت رقیب محبوب
i had twowins and onedefc	من دو برد داشتم و یک باخت
To cook the books.	حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
defaulted	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaults	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulting	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
privilege	دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
Those who lose must step out.	هر که سوخت (باخت ) باید از بازی بیرون برود
reckoning	تصفیه حساب صورت حساب
reckonings	تصفیه حساب صورت حساب
sorehead	شخص کم فرفیت که در اثر باخت یا شکست عصبانی میشود
charge and discharge statements	حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
losing game	بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
throw	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throws	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
check register	بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
account	حساب صورت حساب
no year oppropriation	حساب تامین اعتبار باز حساب باز
he calcn lates with a	اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
digital computer	ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
accountants	ذی حساب
science of numbers	حساب
algorism	حساب
tabs	حساب
scoreless	بی حساب
account	حساب
to my a	به حساب من
to keep score	حساب
incalculable	بی حساب
accountant	ذی حساب
tab	حساب
incomputable	بی حساب
arithmetic	حساب
tallies	حساب
tally	حساب
scored	حساب
tallied	حساب
score	حساب
dam design	حساب سد
scores	حساب
in favour of	به حساب
reckoning	حساب
reckonings	حساب
tallying	حساب
current accounts	حساب جاری
notcher	حساب نگهدار
crypto account	حساب رمز
tripos	امتحان حساب
vidimus	بازرسی حساب
cost accountant	حساب دار
closing of account	تفریغ حساب
design assumption	فرضیه حساب
computer	ماشین حساب
account book	دفتر حساب
undercharge	کم حساب کردن
computers	ماشین حساب
misreckon	بد حساب کردن
current account	حساب جاری
scorer	حساب نگهدار
differential calculus	حساب فاضله
differential calulus	حساب فاضله
loan account	حساب وام ها
joint account	حساب مشترک
integral calculvs	حساب جامعه
integral calculus	حساب جامعه
fluxion	حساب فاضله
in f.of	به حساب بنفع
imprest	حساب تنخواه
scorers	حساب نگهدار
count	حساب کردن
minculculate	بد حساب کردن
checking account	حساب جاری
counts	حساب کردن
make much of	حساب بردن از
day of r	روز حساب
unguarded	حساب نشده
credit account	حساب اعتباری
A rough (crude)estimate.	حساب سر انگشتی
To concoct accounts.	حساب تراشیدن
counting	حساب کردن
counted	حساب کردن
ibm computer	ماشین حساب ای بی ام
bank overdraft	حساب جاری
rule of thumb	حساب سر انگشتی
rule off	بستن حساب
account cuurent	حساب جاری
account card	کارت حساب
bank pass book	دفترچه حساب
acalculia	ناتوانی در حساب
saving account	حساب پس انداز
savings account	حساب پس انداز
profit and loss a	حساب سودوزیان
binary arithmetic	حساب دودویی
binary arithmetic	حساب دودوئی
rule of thumb	حساب انگشت
accoutn balance	مانده حساب
balance sheet account	حساب ترازنامه
propositional calculus	حساب گزارهای
comptometer	ماشین حساب
arithmometer	ماشین حساب
arithmeticlal	مربوط به حساب
arithmetician	حساب دان
arithmetic unit	واحد حساب
realization account	حساب تسویه
residuary account	حساب ترکه
return account	حساب بازگشت
balance of account	مانده حساب
boolean calculus	حساب بولی
science of numbers	علم حساب
cash account	حساب نقدی
calculation	حساب براورد
certificate of clearance	مفاصا حساب
bank accounts	حساب بانکی
bank account	حساب بانکی
to bring to book	حساب پس گرفتن
certificate of expenditure	صورت حساب
account number	شماره حساب
to cast up	حساب کردن
to count up	حساب کردن
pridicate calculus	حساب مسندات
capital account	حساب سرمایه
box score	حساب بازی
figuring	حساب کردن
calculable	حساب کردنی
calculating machine	ماشین حساب
calculator mode	مد ماشین حساب
figures	حساب کردن
figure	حساب کردن
calculus of variations	حساب تغییرات
call to account	حساب خواستن از
stability calculation	حساب پایداری
stock account	حساب موجودی
production account	حساب تولید
to figure up	حساب کردن
algorism [rare]	حساب [ریاضی]
arithmetic	حساب [ریاضی]
Count me in!	روی من حساب کن!
debits	حساب بدهی
debiting	حساب بدهی
debited	حساب بدهی
cipher	حساب کردن
ciphers	حساب کردن
cyphers	حساب کردن
calculators	ماشین حساب
deposit accounts	حساب پس انداز
deposit accounts	حساب سپرده
offset	حساب تهاتر
deposit account	حساب پس انداز
deposit account	حساب سپرده
calculates	حساب کردن
calculated	حساب کردن
calculate	حساب کردن
debit	حساب بدهی
account with [at] a bank	حساب بانکی
marker	حساب نگهدار
expense accounts	حساب مخارج
expense accounts	حساب هزینه
expense account	حساب مخارج
expense account	حساب هزینه
markers	حساب نگهدار
offsetting	حساب تهاتر
statements	صورت حساب
statement	صورت حساب