Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
mold cavity
حفره قالب
Search result with all words
cavities
سوراخ حفره یا محفظه قالب
cavity
سوراخ حفره یا محفظه قالب
Other Matches
basic type single tier formwork
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
imported
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize
قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
blow-up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
crater
حفره
holed
حفره
holes
حفره
craters
حفره
delve
حفره
delved
حفره
hole
حفره
delves
حفره
delving
حفره
venter
حفره
holing
حفره
cavities
حفره
cavity
حفره
thirl
حفره
sucket
حفره
sheugh
حفره
sheuch
حفره
sockets
حفره
socket
حفره
lacuna
حفره
ditches
حفره
dale
حفره
chamber
حفره
cells
حفره
cell
حفره
cavitation
حفره
hollow
حفره
hollows
حفره
chambers
حفره
borings
حفره
porous
حفره
interstice
حفره
potholes
حفره
ditched
حفره
ditch
حفره
pothole
حفره
caverns
حفره
ventricle
حفره
ventricles
حفره
cavern
حفره
sinus
حفره مغ
sinuses
حفره مغ
fovea
حفره
laigh
حفره
loculus
حفره
dales
حفره
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
hollows
گودی حفره
knot hole
محل حفره
cavern
حفره زیرزمینی
ozone hole
حفره اوزون
caverns
حفره زیرزمینی
maw
حفره معده
hollow
گودی حفره
pitting
ایجاد حفره
loculate
حفره دار
pit
گودال حفره
camouflet
حفره زیرزمینی
camouflet
حفره ماسوره
cavitation
حفره سازی
weak square
حفره سوراخ
charging socket
حفره جا شارژر
gleonid
حفره دار
calyculate
حفره دار
foveiform
حفره مانند
foveate
حفره دار
foveal
حفره دار
fossate
حفره دار
fossa
حفره فرورفتگی
vacuolation
ایجاد حفره
pitted
حفره دار
boring
حفره کنی
pit
حفره روباه
pits
گودال حفره
pits
حفره روباه
electron hole
حفره الکترونی
trilocular
دارای سه حفره
vacuolation
تشکیل حفره
crypt
حفره غدهای
crypts
حفره غدهای
vacuolate
حفره مانند
alveolate
حفره دار
vacuolar
حفره مانند
chambers
جان لوله حفره
socket bayonet
سرنیزه حفره دار
excavation
گود برداری حفره
loculus
حفره کیسه گرده
sink
ته نشینی حفره یاگودال
chamber
جان لوله حفره
electron pair
زوج الکترون حفره
vacuolar
حفرهای حفره دار
fuze cavity
حفره نصب ماسوره
triloculate
دارای سه حفره سه یاختهای
pits
حفره خرج چاه
cellular expanded
بتن با حفره منبسط
fox hole
سنگر حفره روباه
sinks
ته نشینی حفره یاگودال
pit
حفره خرج چاه
vacuolate
حفرهای حفره دار
hydrothorax
تجمع مایع در حفره جنب
loculus
سلول یا حفره تخمدان مرکب
hawse buckler
درپوش حفره زنجیر لنگر
lumen
حفره یا مجرای عضولولهای شکل
calyculate
دارای سطوح حفره دار
lacunal
وابسته به حفره یا جای خالی
receptacle
حفره درون سلولی گیاه
lacunar
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunary
وابسته به حفره یا جای خالی
vesicular
حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
receptacles
حفره درون سلولی گیاه
lacunate
وابسته به حفره یا جای خالی
vesicular
مربوط به حفره تاول دار
vesiculate
مربوط به حفره تاول دار
lumen
حفره سلولی درون جدار گیاه
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
vesiculate
حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
tamping
سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
sitzmark
حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
crater
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
stope
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
loculicidal
شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
PCMCIA
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
endodontia
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
middle ear
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
ditches
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditch
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cup
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cups
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ditched
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cupped
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
green sand mold
قالب تر
moulded
قالب
unformatted
بی قالب
cluster
قالب
cluster bomb
قالب
cluster bombs
قالب
close fitting
قالب تن
close-fitting
قالب تن
cake
قالب
clusters
قالب
moulds
قالب
templates
قالب
cell format
قالب سل
template
قالب
shapes
قالب
shape
قالب
moulding
قالب
spectrum
قالب
matters
قالب
mattering
قالب
molded
قالب
mould
قالب
standard
قالب
standards
قالب
fitted
قالب
burner frame
قالب
molds
قالب
foot pocket
قالب پا
forme
قالب
matter
قالب
An ice – cube .
یک قالب یخ
mattered
قالب
sizes
قالب
model
قالب
laster
قالب کن
carcases
قالب
matrix or matrices
قالب
carcass
قالب
modelled
قالب
carcasses
قالب
models
قالب
blocked
سد قالب
laster
قالب گر
mandrel or dril
قالب
blocks
سد قالب
size
قالب
moulder
قالب گر
block
سد قالب
die
قالب
centering
قالب
ingot
قالب
swage
قالب
matrixes
قالب
matrix
قالب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com