English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
shenanigan حقه یا حیله برای عطف توجه
Other Matches
it is interesting to me برای من جالب توجه است
bullet در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
bullets در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
catchword کلمه سرصفحه برای جلب توجه
Baa! بع! [صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
newsworthy قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
annunciator ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
wolf-whistle <idiom> سوتی که مرد برای جلب توجه زن(جذاب) می زند
external سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
externals سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
signaled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signalled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
screamer اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
flag جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flags جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
bilinear filtering مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
draw attention توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
favourites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
IBM اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
strategies حیله
trick حیله
quillet حیله
frauds حیله
circumvention حیله
shammer حیله گر
monkeyshine حیله
illusion حیله
illusions حیله
above board بی حیله
trains حیله
strategy حیله
evasions حیله
management حیله
managements حیله
evasion حیله
trained حیله
fraud حیله
monkey trick حیله
train حیله
wilily به حیله
shifty حیله گر
gin حیله و فن
artful حیله گر
wilier پر حیله
wiliest پر حیله
malefic حیله گر
fraudulency حیله
wiliness حیله
fraudless بی حیله
fraudful حیله گر
unsophisticated بی حیله
gins حیله و فن
imposture حیله
wile حیله
swindlingly به حیله
subterfuges حیله
subterfuge حیله
humbugs حیله
humbug حیله
shiftily با حیله
insinuating حیله گر
sleekit حیله گر
wily پر حیله
ruses حیله
foulest حیله
fouler حیله
fouled حیله
foul حیله
rigged حیله
rigs حیله
rig حیله
guileful حیله گر
fouls حیله
devices حیله
guile حیله
gimmicks حیله
device حیله
gimmick حیله
deceit حیله
ruse حیله
apish حیله گر
crafty حیله گر
falsificator حیله گر
shrewdest حیله گر
shrewd حیله گر
trepanation حیله
shrewder حیله گر
tricklery حیله
tricked حیله
trickery حیله گ ری
tricking حیله
janus faced حیله گر
subtile مکار حیله گر
ingenuously بی حیله صادقانه
shiftiness حیله گری
play a trick on حیله زدن به
fraud حیله کلاهبرداری
frauds حیله کلاهبرداری
stratagems حیله جنگی
artfulness حیله گری
trickery حیله بازی
to play false حیله زدن
to play a trick on any one بکسی حیله
legerdemain حیله شعبده
foxy حیله باز
foxiest حیله باز
foxier حیله باز
cunningly به حیله بازی
stratagem حیله جنگی
craftiness حیله گری
designing حیله گر طراحی
guileless بی حیله و تزویر
fraudful حیله امیز
fraudfully از روی حیله
cattily حیله گرانه
tricked حیله زدن
trepanation حیله گر تله
cagey حیله گر زیرک
cagy حیله گر زیرک
tricking حیله زدن
humbugger حیله باز
sleight حیله تردستی
chicaneries حیله بازی
chicanery حیله بازی
captious عیب جو حیله گر
gyp حیله باز
trickish حیله گرانه
trick حیله زدن
hanky panky حیله گری
cunning حیله گری
deceit حیله خدعه
evasion بهانه حیله
evasions بهانه حیله
cheatery حیله گری
cunning حیله باز
fraudulent متقلب حیله گر
deception حیله فریب خوردگی
slyness سر بتویی حیله گری
trickish از روی حیله وتزویر
illusionist تردست حیله باز
deceptions حیله فریب خوردگی
gaff شوخی فریبنده حیله
trikcy حیله گرانه شیادانه
guilefully از روی حیله و تزویر
extorting به زور یا حیله یا تهدیدگرفتن
deceptions گول زدن حیله
pass off به حیله از خود رد کردن
vulpine نیرنگ باز حیله گر
to serve one a trick بکسی حیله زدن
fraudlessly بدون حیله یا تقلب
wangling به حیله متوسل شدن
wangles به حیله متوسل شدن
wangled به حیله متوسل شدن
fraudulent حیله گر فریب امیز
extorted به زور یا حیله یا تهدیدگرفتن
deception گول زدن حیله
shtick حیله [اصطلاح روزمره]
extorts به زور یا حیله یا تهدیدگرفتن
wangle به حیله متوسل شدن
extort به زور یا حیله یا تهدیدگرفتن
serve one a trick بکسی حیله زدن
trikcy از روی حیله وتزویر
jockeys با حیله فراهم کردن
ploy حیله [اصطلاح روزمره]
jockey با حیله فراهم کردن
bushing عایق غلاف حیله گردان
put (something) over on someone <idiom> دست انداختن ،حیله زدن
equivocator دوپهلوحرف زن حیله بازدرسخن گفتن
guilefully از روی حیله و تزویر مزورانه
tricklery حیله بازی گول زنی
pettiforggery حیله بازی یا مغالطه دروکالت
petifogger وکیل پست یا حیله باز
to be like a fox <idiom> مثل روباه حیله گر بودن
pettif ogger وکیل پست یا حیله باز
deep laid امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
play a joke حیله شوخی امیز بکار بردن
train سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trains سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trick someone into doing somethings با حیله کسی را وادار به کاری کردن
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
remarking توجه
note توجه
remarks توجه
care توجه
mindfulness توجه
remarked توجه
remark توجه
attentiveness توجه
assiduity توجه
heedfully با توجه
mindfully با توجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com