English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
subsidy حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
Other Matches
exemption معافیت مالیاتی معافیت گمرکی
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
tax deduction تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
advalorem duty حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
tax remission معافیت مالیاتی
tax exemption معافیت مالیاتی
protective duty حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
cartels اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
custom duties حقوق گمرکی
customs duties حقوق گمرکی
customs dutios حقوق گمرکی
customs tariff حقوق گمرکی
customs duty حقوق گمرکی
duties free معاف از حقوق گمرکی
duty free فاقد حقوق گمرکی
custom حقوق گمرکی گمرک
drawback برگشت حقوق گمرکی
duty free بخشوده از حقوق گمرکی
drawbacks استرداد حقوق گمرکی
dutiable مشمول حقوق گمرکی
free of charge معاف از حقوق گمرکی
drawbacks برگشت حقوق گمرکی
drawback استرداد حقوق گمرکی
preferential duties حقوق گمرکی امتیازی
import surcharge حقوق گمرکی اضافه
countervailing duties حقوق گمرکی جبرانی
countervailing duty حقوق گمرکی جبرانی
duties paid حقوق گمرکی پرداخت شده
prohibitive tariff حقوق گمرکی منع کننده
duties on buyer's account حقوق گمرکی به عهده خریداراست
Customs and Excise اداره حقوق و عوارض گمرکی
ad valorem duty حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
ad valorem duty حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
withholding taxes مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding tax مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
tonnage حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
dutiable goods کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
ddp paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
protect home judustry حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
out of bond کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
preferentialism اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
mark-down قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-downs قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
protectionism دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
impunity معافیت از مجازات معافیت از زیان
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
sustained پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustains پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
export industry صنعت صادراتی
exports کالاهای صادراتی
export credits اعتبارات صادراتی
export incentives مشوقهای صادراتی
exported wool پشم صادراتی
export packing بسته بندی صادراتی
inwards goods کالاهای وارداتی
import quota سهمیه وارداتی
imports کالاهای وارداتی
import quotas سهمیه وارداتی
imported inflation تورم وارداتی
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
import duties گمرک اجناس وارداتی
reexport صادرات مجددکالای وارداتی
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
deflation تقلیل قیمتها
price war جنگ قیمتها
mark down کاهش قیمتها
price levels سطح قیمتها
list price فهرست قیمتها
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
price system نسبت و رابطه قیمتها با هم
Without regard for prices . بدون توجه به قیمتها
The prices have gone up. قیمتها بالارفته اند
To keep prices down. جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
The rise in prices in the European markets. ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
Price are fixed here . دراینجا قیمتها ثابت هستند
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
consumer's surplus یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
boot اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
long run equilibrium موازنه بلند مدت قیمتها قیمت عادی
dispensation معافیت
franchises معافیت
dispensations معافیت
exemption معافیت
exemption [from] معافیت [از]
relief معافیت
franchise معافیت
detention of pay ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
venia etatis معافیت از شرط سن
freedoms معافیت اسانی
freedom معافیت اسانی
exemptions from age restriction معافیت از شرط سن
exemption from taxation معافیت از مالیات
exonerative متضمن معافیت
immunity بخشودگی معافیت
extra good time وقت معافیت از زندان
depresses پایین دادن لوله پایین اوردن
depress پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
exemption from territorial jurisdiction معافیت از سیستم حقوقی یک کشور
excusable قابل بخشش و معافیت بخشیدنی
harbour dues حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
carded for record معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
things اشیا
legal aid معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
resistivity مقاومت اشیا
varia اشیا گوناگون
omnium gatherum مجموعه اشیا
down سوی پایین بطرف پایین
priceable things اموال یا اشیا قیمتی
aggregates مجموعهای از اشیا داده
replaceable thing اموال یا اشیا مثلی
contrabanded goods اموال و اشیا قاچاق
overstuff با اشیا زیاد انباشتن
aggregate مجموعهای از اشیا داده
UFOs اشیا پرنده ناشناس
UFO اشیا پرنده ناشناس
tax limit حد مالیاتی
fiscal مالیاتی
bric-a-brac [اشیا عتیقه و هنری کوچک]
revenuer مامور مالیاتی
tax revenue درامد مالیاتی
tax instrument ابزار مالیاتی
tax burden بار مالیاتی
tax system نظام مالیاتی
tax proceeds عواید مالیاتی
capitation سرشماری مالیاتی
tax payer مودی مالیاتی
tax law قانون مالیاتی
surtax جریمه مالیاتی
tax policy سیاست مالیاتی
tax haven پناهگاه مالیاتی
burden of taxation بار مالیاتی
ratability مشمولیت مالیاتی
tax expenditures مخارج مالیاتی
tax havens پناهگاه مالیاتی
tax incentive انگیزه مالیاتی
tax friction اصطکاک مالیاتی
fiscal policy سیاست مالیاتی
tax exclusion استثنای مالیاتی
tax equity عدالت مالیاتی
tax credit اعتبار مالیاتی
tax equation معادله مالیاتی
tax concession بخشودگی مالیاتی
tax efficiency کارائی مالیاتی
tax collector تحصیلدار مالیاتی
tax capacity فرفیت مالیاتی
taxpayer مودی مالیاتی
tax haven بهشت مالیاتی
tax base مبنای مالیاتی
tax haven ماوای مالیاتی
taxpayers مودی مالیاتی
tax havens ماوای مالیاتی
arrears of taxes بقایای مالیاتی
tax havens بهشت مالیاتی
to be congenial to somebody [things] برای کسی مطبوع بودن [اشیا]
rougher دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
round up جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
to be congenial to somebody [things] برای کسی سازگار بودن [اشیا]
to be congenial to somebody [things] برای کسی دلپذیر بودن [اشیا]
regressive tax system نظام مالیاتی نزولی
regressive tax system نظام مالیاتی کاهنده
net tax revenue خالص درامد مالیاتی
census احصائیه ممیزی مالیاتی
censuses احصائیه ممیزی مالیاتی
non tax revenue درامد غیر مالیاتی
effective tax rate نرخ موثر مالیاتی
effective tax system نظام موثر مالیاتی
tax reforms اصلاح امور مالیاتی
tax loopholes روزنههای فرار مالیاتی
tax rolls جزو جمع مالیاتی
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
import duties حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
planar اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
damage صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
positive که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
electrostatic مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا
indirect objects نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
object نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
direct objects نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objects نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objecting نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objected نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
a comparison of the tax systems in Italy and Spain مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
tax avoidance اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
perspectives روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com