Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
special drawing right
حق برداشت مخصوص
Search result with all words
paper gold
منظور حق برداشت مخصوص است
Other Matches
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
acceptance
برداشت
acceptances
برداشت
land surveying
برداشت
impressions
برداشت
impression
برداشت
removal
برداشت
offtake
برداشت
takings
برداشت
draw off
برداشت
impressionists
برداشت گرای
impressionist
برداشت گرای
withdrawal warrant
مجوز برداشت
overdrafts
اضافه برداشت
removes
برداشت کردن
impressionistic
برداشت گذار
impressionistic
برداشت گرایانه
overdraft
اضافه برداشت
removal of cinder
برداشت تفاله
removal of phosphorus
برداشت فسفر
take off divisor
مقسم برداشت اب
removal of chips
برداشت براده
removing
برداشت کردن
withdraws
برداشت از حساب
withdraw
برداشت از حساب
metal removal
برداشت براده
make a copy of
سواد برداشت
special drawing right
حق برداشت ویژه
special drawing rights
حق برداشت ویژه
approaches
برداشت روش
approach
برداشت روش
first impression
برداشت نخستین
draw off
بده برداشت
stripping
برداشت لایه رو
removal of slag
برداشت سرباره
remove
برداشت کردن
under ground survey
برداشت زیرزمینی
dual impression
برداشت دوگانه
approached
برداشت روش
cropper
برداشت کننده محصول
nets
برداشت خالص کردن
overdraw
اضافه برداشت کردن
take off distributor
اب پخشکن مقسم برداشت اب
targetted
نقطه برداشت یا قرائت
the timber warped
تیر تاب برداشت
targetting
نقطه برداشت یا قرائت
targets
نقطه برداشت یا قرائت
targeting
نقطه برداشت یا قرائت
handpick
برداشت محصول با دست
targeted
نقطه برداشت یا قرائت
target
نقطه برداشت یا قرائت
safe yield
بده قابل برداشت
net
برداشت خالص کردن
nett
برداشت خالص کردن
. She dropped her demands (claim).
دست از تقاضاهای خود برداشت
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
overdrafts
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
forbore
دست برداشت امتناع کرد
overdraft
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
overdraft
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
The police officer took down the car number .
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
overdrafts
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
agronomy
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling
نمونه گیری برداشت نمونه
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
franchise
حق مخصوص
franchises
حق مخصوص
favorites
مخصوص
specific
مخصوص
favourites
مخصوص
favourite
مخصوص
particular
مخصوص
specifics
مخصوص
vest pocket
مخصوص
franc
حق مخصوص
especial
مخصوص
extra special
مخصوص
particulars
مخصوص
francs
حق مخصوص
special
مخصوص
authorized stoppage
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
specific capacity
فرفیت مخصوص
favorite
مخصوص سوگلی
built in jack
جک مخصوص نصب
special corrections
تصحیحات مخصوص
specifics
مخصوص معین
special troops
یکانهای مخصوص
specific energy
انرژی مخصوص
aides-de-camp
اجودان مخصوص
exempted station
یکان مخصوص
aide-de-camp
اجودان مخصوص
aide de camp
اجودان مخصوص
specific weight
وزن مخصوص
terminology
اصطلاح مخصوص
dry gap bridge
پل مخصوص اب بریدگی
specific
مخصوص معین
bluck density
وزن مخصوص
deffered maintenance
نگهداری مخصوص
specific search
شناسایی مخصوص
terminologies
اصطلاح مخصوص
favourite or vor
ویژه مخصوص
specific gravity
ورن مخصوص
low resistivity
مقاومت مخصوص کم
maid in waiting
پیشخدمت مخصوص
marque
علامت مخصوص
marque
مدل مخصوص
idiosyncrasy
حال مخصوص
selective signalling
ارتباط مخصوص
special
مخصوص خاص
idiosyncrasies
حال مخصوص
specific resistivity
مقاومت مخصوص
heavy-duty
مخصوص کارسنگین
heavy duty
مخصوص کارسنگین
resistivity
مقاومت مخصوص
idoneous
مختص مخصوص
idiocrasy
حالت مخصوص
special sheaf
مروحه مخصوص
special session
جلسه مخصوص
special services
خدمات مخصوص
special passport
پاسپورت مخصوص
specific gravity
وزن مخصوص
specific gravities
ورن مخصوص
specific gravities
وزن مخصوص
g man
بازرس مخصوص
special damage
خسارت مخصوص
habiliments
لباس مخصوص
proper
مخصوص مقتضی
chorea
تشنج مخصوص
parts peculiar
قطعات مخصوص
game
کامپیوتر مخصوص
generals
معمولی و نه مخصوص
unit weight
وزن مخصوص
bolt
پیچ مخصوص قفل کردن در
valetdechambre
پیشخدمت مخصوص
specially
مخصوص خاص
Afro pick
شانه مخصوص فر
general
معمولی و نه مخصوص
density
جرم مخصوص
densities
جرم مخصوص
register
1-محل مخصوص درCPU
registering
1-محل مخصوص درCPU
registers
1-محل مخصوص درCPU
boudoirs
اطاق کوچک مخصوص زن
fisherman's bend
گره مخصوص قایقرانی
red carpet
علامت پذیرایی مخصوص
significance
معنای مخصوص دارد
commandos
افراد نیروی مخصوص
exception reporting
گزارش گیری مخصوص
sla
انجمن کتابخانههای مخصوص
skeeter
قایق مخصوص روی یخ
nursery rhymes
اشعار مخصوص کودکان
handrail
نرده مخصوص دستگیره
nursery rhyme
اشعار مخصوص کودکان
acetarious
سبزیهای مخصوص سالاد
hollering
صدای مخصوص هر حیوان
a special menu
صورت غذای مخصوص
finishing limes
اهک مخصوص اندود
sign languages
زبان مخصوص کرها
sign language
زبان مخصوص کرها
holler
صدای مخصوص هر حیوان
hollered
صدای مخصوص هر حیوان
hollers
صدای مخصوص هر حیوان
duck
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ladies-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
jacklight
نورافکن مخصوص ماهیگیری
insulativity
مقاومت ایزولاسیون مخصوص
spud
تیشه مخصوص کندن یخ
oil color
روغن مخصوص نقاشی
spuds
تیشه مخصوص کندن یخ
opera glass
دوربین مخصوص اپرا
opiumden
محل مخصوص تریاکها
pack saddle
زین مخصوص بار
klister
واکس مخصوص کف اسکی
prerogative
امتیاز مخصوص حق ارثی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com