Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (11 milliseconds)
English	Persian
equities	حق صاحبان شرکت
equity	حق صاحبان شرکت
Search result with all words
close corporation	شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
Other Matches
men of position	صاحبان مقام
men of property	صاحبان املاک
chamber of shipping	انجمن صاحبان کشتی
men of place	صاحبان مقام یا منصب
cartels	اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
general meeting of share holders	مجمع عمومی صاحبان سهام
cartel	اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
handicap stake	مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
corporative state	حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
miracle play	نمایش بخشی از زندگی پیغمبران یا صاحبان کشف وکرامت
proxy	نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
letterheads	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation	شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company	شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
international finance corporation	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company	شرکت مادر شرکت مرکزی
privates	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource	به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
components	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless	شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
house	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group	شرکت سهامی [شرکت]
body corporate	شرکت شرکت سهامی
approval by acclamation	تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
army component	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
guild socialism	سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
component command	قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
partnerships	شرکت
corporation	شرکت
partnership	شرکت
companies	شرکت
company	شرکت
corporations	شرکت
associations	شرکت
fellowsh	شرکت
association	شرکت
EIS	ول شرکت
enterprises	شرکت
participation	شرکت
businesses	شرکت
business	شرکت
consociation	شرکت
enterprise	شرکت
cahoot	شرکت
concerns	شرکت
concern	شرکت
firm	شرکت
houses	شرکت
house	شرکت
housed	شرکت
hand	شرکت
handing	شرکت
incorporation	شرکت
firmer	شرکت
firmest	شرکت
contribution	شرکت
firms	شرکت
contributions	شرکت
compulsory partnership	شرکت قهری
cooperative society	شرکت تعاونی
giant corporation	شرکت بزرگ
go into	شرکت کردن در
mutual company	شرکت تعاونی
cooperative company	شرکت تعاونی
cooperative	شرکت تعاونی
economic unit	خانوار شرکت
general partnership	شرکت تضامنی
electric company	شرکت برق
corporatism	شرکت گرایی
joint stock	شرکت سهامی
doctor to the company	پزشک شرکت
employer's liability insurance company	شرکت بیمه
dissolution of a company	انحلال شرکت
datapro	یک شرکت تحقیقاتی
corporativism	شرکت گرایی
dissolution of partner ship	فسخ شرکت
corporately	بصورت شرکت
corporate appraisal	ارزیابی شرکت
company union	اتحادیه شرکت
article of association	اساسنامه شرکت
article of a company	اساسنامه شرکت
aiding and abetting	شرکت در جرم
affiliated company	شرکت وابسته
acting company	شرکت عامل
participating	شرکت کننده
joint-stock company	شرکت سهامی
joint-stock companies	شرکت سهامی
private enterprise	شرکت خصوصی
society	شرکت کمیته
societies	شرکت کمیته
subsidiary	شرکت تابعه
subsidiaries	شرکت تابعه
articles of assosiation	اساسنامه شرکت
artieles of association	شرکت ناور
company secretary	منشی شرکت
company seal	مهر شرکت
company network	شبکه شرکت
company law	قوانین شرکت
commercial firm	شرکت تجارتی
commercial company	شرکت تجاری
civil partnership	شرکت مدنی
champerty	شرکت در دعوا
certificate of incorporation	شرکت نامه
branch of a company	شعبه شرکت
associativity	شرکت پذیری
associative	شرکت پذیر
associated company	شرکت وابسته
winding up of a company	انحلال شرکت
to sit out	شرکت نداشتن در
to play at	شرکت کردن در
tandy corporation	شرکت Tandy
take a hand at	شرکت کردن در
subsidiary company	شرکت فرعی
stock company	شرکت سهامی
sit out	شرکت نداشتن در
shipping company	شرکت کشتیرانی
shipping agent	شرکت حمل
proprietary company	شرکت خصوصی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
private corporation	شرکت خصوصی
private company	شرکت خصوصی
trading company	شرکت تجارتی
unlimited liability company	شرکت تضامنی
sit in on <idiom>	شرکت درجلسه
play ball with someone <idiom>	شرکت منصفانه
C.O	مخفف شرکت
airlines	شرکت هواپیمایی
airline	شرکت هواپیمایی
winding up	انحلال شرکت
voluntary partnership	شرکت اختیاری
participative	شرکت کننده
participable	شرکت بردار
to take part [in]	شرکت داشتن [در]
memorandum of association	اساسنامه شرکت
memorandom of association	اساسنامه شرکت
joint stock company	شرکت سهامی
inveluntary partnership	شرکت قهری
invalidation of company	بطلان شرکت
intel corporation	شرکت اینتل
insurance company	شرکت بیمه
house flag	پرچم شرکت
holding company	شرکت مالک
participable	شرکت کردنی
parent company	شرکت اصلی
parent company	شرکت مادر
parcenary	شرکت مشاع
parcenary	شرکت در ارث
pall bearer	شرکت میکند
share [in]	شرکت [سهم] [در]
ncr corporation	شرکت NCR
microsoft corporation	شرکت مایکروسافت
a stand-alone company	یک شرکت مستقل
holding company	شرکت مرکزی
contributors	شرکت کننده
founders	موسس شرکت
foundering	موسس شرکت
principal	شرکت اصلی
foundered	موسس شرکت
founder	موسس شرکت
businesses	شرکت تجاری
principals	شرکت اصلی
business	شرکت تجاری
assisted	شرکت جستن
stand-in	شرکت کردن
stand in	شرکت کردن
assist	شرکت جستن
entrepreneur	موسس شرکت
entrepreneurs	موسس شرکت
liquidation	تصفیه شرکت
partaking	شرکت کردن
contribute	شرکت کردن
contributed	شرکت کردن
partnership	شرکت تضامنی
contributes	شرکت کردن
contributing	شرکت کردن
partnerships	شرکت تضامنی
partakes	شرکت کردن
contributor	شرکت کننده
partaken	شرکت کردن
stand-ins	شرکت کردن
partake	شرکت کردن
participates	شرکت کردن
participants	شرکت کننده
participant	شرکت کننده
corporations	شرکت سهامی
partook	شرکت کردن
corporation	شرکت سهامی
participation	شرکت کردن
participation	شرکت در جرم
participate	شرکت کردن
complicity	شرکت در جرم
participated	شرکت کردن
assists	شرکت جستن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com