Dictiornary-Farsi | حلقه استقرار یا ثبات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
setting ring	حلقه استقرار یا ثبات


Other Matches

positioning band	حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
positioning band	حلقه استقرار
sabot	کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
grommet	حلقه ثبات لوله ورم تمرکز گلوله
circulating	ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
base ring	حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
paired registers	دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
preposition	استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
prepositions	استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
arithmetic register	ثبات حسابی ثبات محاسباتی
write enable ring	حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
air stability	وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
nests	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
crisp	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop	حلقه درون حلقه دیگر
crispest	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops	حلقه درون حلقه دیگر
looped	حلقه درون حلقه دیگر
crisps	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
pitch	استقرار
establishments	استقرار
establishment	استقرار
installations	استقرار
pitches	استقرار
installation	استقرار
solidification	استقرار
settlement	استقرار
localization	استقرار
stability	استقرار
colony	استقرار
mounting	استقرار
downloading	استقرار
settlements	استقرار
sessility	استقرار
seats	سکوی استقرار
permanent emplacement	استقرار دایمی
posteriori	ازراه استقرار
seated	سکوی استقرار
lodgment area	منطقه استقرار
stanchion	سکوی استقرار
yoke	دوشاخه استقرار
delocalization	عدم استقرار
crimping groove	شیار استقرار
stationed	استقرار یافتن
station	استقرار یافتن
stations	استقرار یافتن
reintegration	استقرار مجدد
restoration	استقرار مجدد
confirmation	تثبیت استقرار
angle of repose	زاویه استقرار
yoke	پایه استقرار
seat	سکوی استقرار
tent striking	فرمان ضد استقرار
centralisation	استقرار درمرکز
centralization	استقرار درمرکز
alt azimuth mounting	استقرار سمت- ارتفاعی
lodgement	منزل گیری استقرار
automatic font downloading	استقرار خودکار فونت
set up	اماده بکار استقرار
lodgment	منزل گیری استقرار
angle of repose	حداکثر شیب استقرار
seating	محل استقرار نشیمن
network topology	چگونگی استقرار شبکه
equatorial mounting	استقرار معدل النهاری
downloading utility	برنامه کمکی استقرار
bight	حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
location of industry	تعیین محل استقرار صنعت
settling rounds	تیر استقرار قنداق توپ
anchor line cable	کابل استقرار چتردر هواپیما
make up <idiom>	استقرار وسایل تزئین وآرایش
downloadable font	فونت قابل استقرار در حافظه
disposition	استقرار یکانها و اماد درمنطقه
metacenter	نقطه استقرار وثبات یاتوازن
cannelure	شیار استقرار پوکه روی گلوله
settles	مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
settle	مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
cannelure	شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
gun post	سوراخ محل استقرار لوله توپ
location theory	نظریه تعیین محل استقرار صنعت
sponson	سکوی استقرار توپ روی برجک
purling	حلقه حلقه شدن
purl	حلقه حلقه شدن
convolute	حلقه حلقه کردن
wreathy	حلقه حلقه شده
eye bolt	حلقه حلقه اتصال
quoit	حلقه پرتاب حلقه
purled	حلقه حلقه شدن
purls	حلقه حلقه شدن
steric	وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
trailer camp	محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
adjusting ring	حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
trailer court	محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer park	محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space	محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
staging	سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
inalterability	ثبات
mutable	بی ثبات
moonish	بی ثبات
metastable	کم ثبات
variables	بی ثبات
instable	بی ثبات
stability	ثبات
lastingness	ثبات
indissolubility	ثبات
inconstant	بی ثبات
indelibility	ثبات
slippery	بی ثبات
fixedness	ثبات
steadfastness	ثبات
variable	بی ثبات
gritting	ثبات
unstable	بی ثبات
grit	ثبات
wonky	بی ثبات
recorder	ثبات
permanency	ثبات
recorders	ثبات
shakier	بی ثبات
shakiest	بی ثبات
equability	ثبات
gritted	ثبات
double minded	بی ثبات
document register	ثبات
shaky	بی ثبات
changelessness	ثبات
changeful	بی ثبات
bookkeeper	ثبات
persistence	ثبات
fixity	ثبات
permanencies	ثبات
steadiness	ثبات
steadviness	ثبات
fastnesses	ثبات
fastness	ثبات
constancy	ثبات
registrars	ثبات
registrar	ثبات
shifty	بی ثبات
impermanent	بی ثبات
fortitude	ثبات
staunchness	ثبات
stabilization	ثبات
staidness	ثبات
registering	ثبات
registers	ثبات
rtegistrar	ثبات
register	ثبات
stableness	ثبات
staunchly	با ثبات
stables	با ثبات
feeble minded	بی ثبات
p register	ثبات P
persistency	ثبات
fickle	بی ثبات
lubricious	بی ثبات
stable	با ثبات
abidance	ثبات
feeble-minded	بی ثبات
arithmetic register	ثبات حسابی
arithmetic register	ثبات ریاضی
fastness of color	ثبات رنگ
stability conditions	شرایط ثبات
base register	ثبات پایه
fluctuates	بی ثبات بودن
aerographer	ثبات هواشناسی
control register	ثبات کنترل
constancy of volum	ثبات حجمی
consistence	ثبات استحکام
stability	ثبات داخلی
source register	ثبات منبع
buffer register	ثبات میانگیر
bounds register	ثبات کرانه ها
fluctuate	بی ثبات بودن
stability analysis	تحلیل ثبات
base register	ثبات مینا
stability of an emulsion	ثبات امولسیون
stable growth	رشد با ثبات
stack register	ثبات پشته
loyalty	ثبات قدم
telephone traffic recorder	ثبات ترافیک
instabilities	عدم ثبات
recorders	ثبات نگارنده
instability	عدم ثبات
unsteady	بی ثبات کردن
unsteadily	بی ثبات کردن
structrual stability	ثبات ساختمانی
consistency	ثبات استحکام
storage register	ثبات انباره
rigidity	ثبات مسیر
loyalties	ثبات قدم
recorder	ثبات نگارنده
unstable equilibrium	تعادل بی ثبات