Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
pole plate
حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
Other Matches
beam anchor
تیری که دیوار را محکم نگاه میدارد
dowel
میخ پرچی که دو چیز را روی هم نگاه میدارد
headstay
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
intertie
تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
pass book
برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
heliostat
چرخ ایینهای که پرتوافتاب رابیک جهت ثابت نگاه میدارد
heck
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
snag boat
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
trust company
شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
gloated
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
coolies
حمال
summer tree
حمال
backer
حمال
coolie
حمال
carinae
حمال
backers
حمال
cooly
حمال
carina
حمال
look at me
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
keel
حمال کشتی
girders
تیر حمال
girder
تیر حمال
fags
حمال مفت
alpha carinae
الفا- حمال
carina
کشتی حمال
canopus
الفا- حمال
fag
حمال مفت
load-bearing wall
دیوار حمال
porter
باربر حمال
porters
باربر حمال
load bearing wall
دیوار حمال
keels
حمال کشتی
roller conveyor
غلطک حمال
supporting beam
تیر حمال
gate hanger
التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
chucks
گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
chucked
گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
chuck
گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
tympanic bone
استخوانی که پرده صماخ رانگه میدارد
lattic-bridge
تیر حمال مشبک
compound girder
تیر حمال مرکب
carriers
حامل غلطک حمال
carrier
حامل غلطک حمال
lattice girder
تیر حمال مشبک
sizer
دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
sizar
دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
land bank
بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
manifold writer
ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
manifolder
ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
nephrotomy
چیزی که شخص رااز پیشرفت باز میدارد
mantle ring
تیر حمال حلقوی شکل
throatlatch
تسمه زیر گلوی اسب که افسار رانگاه میدارد
havelock
روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
keels
حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
keel
حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
bezel
حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
jinriki
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinrikisha
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
Omerta
[قانون یا کودی که شخص را از حرف زدن و فاش کردن اطلاعت باز میدارد]
roll on roll off
روش سوار وپیاده کردن بار روی غلطک حمال
cover charges
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
garboard
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
gobo
نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
gable roof
شیروانی
compluvium
شیروانی
pitched roof
شیروانی
glanced
نگاه نگاه مختصر
glance
نگاه نگاه مختصر
glances
نگاه نگاه مختصر
ridge tree
کش بالای شیروانی
ridge piece
کش بالای شیروانی
lilacs
یاس شیروانی
pent roof
شیروانی واریخته
ridge pole
کش بالای شیروانی
slope of embankment
شیروانی کند
slope of embankment
شیروانی خاکریزی
gutters
ابرو شیروانی
slope of cutting
شیروانی خاکبرداری
slope of a roof
شیب شیروانی
sky light
پنجره شیروانی
the ridge of a roof
خرپشته شیروانی
lean to roof
شیروانی واریخته
gutter
ابرو شیروانی
gutters
ء برو شیروانی
gable roof
شیروانی سنتوری
roof trusses
خرپاهای شیروانی
roof tree
کش بالای شیروانی
gutter
ء برو شیروانی
mansard
شیروانی چارترک
mock orange
یاس شیروانی
hip-tile
سفال شیروانی
hip
شیروانی کوبی
syringa
یاس شیروانی
dormer window
پنجره شیروانی
monopitch roof
شیروانی واریخته
lilac
یاس شیروانی
cut roof
شیروانی واریخته
arch-beam
کمرکش شیروانی
bonnet-top
سفال شیروانی
dress guard
اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
skylight
پنجره شیروانی یا سقف
attic
اتاقک زیر شیروانی
attics
اتاقک زیر شیروانی
slating
شیروانی با سنگ لوح
cyrb roof
شیروانی چهار ترک
mansard
اطاق زیر شیروانی
hip-roof
شیروانی چند کله
gamberel roof
نوعی شیروانی چارترک
mansard
شیروانی چهار ترک
bear tape shutter gate
دریچه شیروانی شکل
hip-rafter
تیر شیب شیروانی
chckloft
اطاق زیر شیروانی
skylights
پنجره شیروانی یا سقف
attics
اطاق زیر شیروانی
attic
اطاق زیر شیروانی
lofts
اطاق زیر شیروانی
dog-kennel
پنجره زیر شیروانی
loft
در زیر شیروانی قراردادن
carpenter
نجار شیروانی ساز
loft
اطاق زیر شیروانی
carpenters
نجار شیروانی ساز
curb-roof
شیروانی چهار تکه
hipped roof
شیروانی چند کله
angle of repose
زاویه طبیعی شیروانی
saw tooth roof
شیروانی واریخته کمرشکن
hip roof
شیروانی چند کله
angle of repose
زاویه شیروانی طبیعی
drop-point slating
سنگ شیروانی اریب
lofts
در زیر شیروانی قراردادن
rafters
شاه تیر زیر شیروانی
pavilion roof
شیروانی چهار کله تکمیل
rafter
شاه تیر زیر شیروانی
gable roof
پشت بام شیروانی دار
cross-gable
[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
carpenters
نجار شیروانی ساز چوب بر
interlocking tile
اجر سفال روی شیروانی
dragon-piece
[مهار تیر شیروانی نبش]
gavel
[سه گوشی کنار شیروانی]
[معماری]
carpenter
نجار شیروانی ساز چوب بر
dragging-piece
[مهار تیر شیروانی نبش]
the ridge of a roof
حلبی که دوشیب شیروانی بهم برمیخورند
gable
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
slating
پوشش روی شیروانی با سنگ شیست
gables
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
attic door-case
[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
gables
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
gable
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
chien-assis
[پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
attic
اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
attics
اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
corbie steps
برجستگیهایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی میسازن
crow steps
لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
crown-steps
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
gable
سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
gables
سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
king post
تیر بزرگ عمودی شیروانی شاه تیر
slope of cutting
دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
view
نگاه
looked
نگاه
slants
نگاه کج
looks
نگاه
leered
نگاه کج
by sight
از نگاه
glimpsing
نگاه کم
observantion
نگاه
glimpsed
نگاه کم
glimpse
نگاه کم
i say
نگاه کن
glimpses
نگاه کم
leered
نگاه چپ
regards
نگاه
look
نگاه
look here
نگاه کن
leering
نگاه کج
leer
نگاه کج
slanted
نگاه کج
gander
: نگاه
ganders
: نگاه
regard
نگاه
slant
نگاه کج
leer
نگاه چپ
regarded
نگاه
leering
نگاه چپ
leers
نگاه کج
gloatingly
با نگاه
leers
نگاه چپ
at a glance
بیک نگاه
gape seed
نگاه خیره
leontief table
نگاه کنید به :
an upward glance
نگاه سربالا
voyeurs
نگاه کننده
at first sight
بیک نگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com