Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
absolutism
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
Other Matches
despotic rule
حکومت مطلقه
despotism
حکومت مطلقه
caesarism
حکومت مطلقه
totalitarian
دارای حکومت مطلقه ودیکتاتوری
monarchy absolute
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
suzerain
اختیار دار کشور حکومت مطلقه
totalitarianize
تبدیل بحکومت یکه تاز کردن بصورت حکومت مطلقه واستبدادی اداره کردن
dictatorships
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorship
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
constitutionalism
اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
accelerationists
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
animism
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
hagiarchy
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
czarism
حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
technocracies
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracies
حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy
حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy
حکومت مطلق حکومت استبدادی
divorcee
زن مطلقه
divorcee
مطلقه
divorcees
مطلقه
divorced woman
مطلقه
divorcees
زن مطلقه
imperium
حق حاکمیت مطلقه
absolute monarchy
سلطنت مطلقه
absolutism
طریقه مطلقه
imperium
قدرت مطلقه
civicism
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
independent
دارای قدرت مطلقه
monarchy
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchies
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
home rule
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
heptarchical
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
all-powerful
قادر مطلق
motile
قادر بجنبش
omnipotent
قادر مطلق
free swimming
قادر به شنا
numerate
قادر شمردن
almightly
قادر مطلق
omnipotent
قادر متعال
martial law
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
literacy
قادر به خواندن بودن
solvable
قادر بتادیه وام
solvent
قادر به پرداخت قروض
solvents
قادر به پرداخت دیون
solvents
قادر به پرداخت قروض
solvent
قادر به پرداخت دیون
able to justify bail
قادر به تقبل ضمانت
enabling
قادر ساختن توانا
enable
قادر ساختن توانا
enables
قادر ساختن توانا
enabled
قادر ساختن توانا
may
توانایی داشتن قادر بودن
capability
قادر به انجام کاری بودن
acatamathesia
قادر بدرک سخن نبودن
thermoduric
قادر به استقامت در برابرحرارت زیاد
confidences
اعتقاد
believing
با اعتقاد
faiths
اعتقاد
credence
اعتقاد
misbeliever
بی اعتقاد
belief
اعتقاد
unbelieving
بی اعتقاد
faith
اعتقاد
confidence
اعتقاد
facility
قادر به انجام کاری به سادگی بودن
enabling
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
eurybathic
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
enable
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enables
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabled
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
trusts
اعتقاد اعتبار
trusted
اعتقاد اعتبار
trust
اعتقاد اعتبار
ism
اعتقاد رویه
anomy
اعتقاد به بی نظمی
misbelieve
بی اعتقاد شدن
creationism
اعتقاد به افرینش
misbelief
اعتقاد خطا
cloaca theory
اعتقاد به مقعدزایی
determinism
اعتقاد به جبر
trinitarianism
اعتقاد به تثلیت
theism
اعتقاد بخدا
relativism
اعتقاد به نسبیت
fatalism
اعتقاد به سرنوشت
evolutionism
اعتقاد به تکامل
fairyism
اعتقاد به جن و پری
convictions
اعتقاد راسخ
conviction
اعتقاد راسخ
demonism
اعتقاد بدیو
credit
اعتقاد کردن
hylicism
اعتقاد به مادیات
credits
اعتقاد کردن
fetishism
اعتقاد به طلسم
anomie
اعتقاد به بی نظمی
crediting
اعتقاد کردن
credibly
از روی اعتقاد
credited
اعتقاد کردن
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
ectogenic
قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
able to withstand contamination
<adj.>
قادر به مقاومت در برابر آلودگی
[بوم شناسی]
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
nicene creed
اعتقاد نامه نیسن
monotheism
اعتقاد به خدای واحد
factionalism
اعتقاد به سیستم حزبی
immortalism
اعتقاد به ماندگاری روح
misbelieve
اعتقاد خطا پیداکردن
historical determinism
اعتقاد به جبر تاریخ
spiritualism
اعتقاد به احضار ارواح
denominationalism
اعتقاد به تفکیک و تقسیم
monism
اعتقاد وحدت خدا
to give credence to something
به چیزی اعتقاد کردن
to put
[place]
credence in something
به چیزی اعتقاد کردن
article of faith
اعتقاد و عقیده باطنی
unbeliever
بی اعتقاد دیر باور
unbelievers
بی اعتقاد دیر باور
unbelievin
بی اعتقاد دیر باور
to believe in ghosts
اعتقاد داشتن به ارواح
to believe in something
به چیزی اعتقاد داشتن
vitalism
اعتقاد به اصالت حیات
theodicy
اعتقاد بعدالت خدایی
vampirism
اعتقاد بوجود vampire
director
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
macro
برنامه اسمبلر که قادر به کدگشایی دستورات ماکرو است
graphics
چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
aerospace vehicle
هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
programmers
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
programmer
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
music chip
مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
all weather fighter
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
directors
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
adventism
اعتقاد بدوباره امدن مسیح
disbelieve
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieved
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieves
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
syncretism
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
casualism
اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
disbelieving
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
ultra individualism
اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
idealistically
از روی اعتقاد به تصور وخیال
immaterialism
عدم اعتقاد به ماده تجرد
triune
اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
salvationism
اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
finality
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
millenarianism
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
activism
اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
unitarianism
وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
guild socialism
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
utilitarianism
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
tritheism
سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
infallibilism
اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
born-again
دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
factionalism
اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
traditionalism
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
sabbatarianism
اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
ceremonialism
اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
liberalism
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
chiliasm
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
hylotheism
اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
edp
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
recorder
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
hypermedia
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
fault
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
handles
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
handle
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
communicating word processor
پردازنده کلمه یا ایستگاه کاری که قادر به ارسال و دریافت داده است
communication
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
recorders
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
faulted
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
faults
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
landplane
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
deistic
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
zombiism
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
pan cosmism
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
anthropopathism
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
hylotheism
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
tyrannicide
اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
arianism
اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
deistical
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
integrated
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
commodity
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
chip
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
commodities
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
chips
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
humoralism
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
fundamentalism
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
futurism
اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
ultramontanism
سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
formalism
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
bulk
رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
memories
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
interactive
سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
nestorianism
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com