English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English Persian
exit خروج
exits خروج
propulsion خروج
emission خروج
emissions خروج
exhaust خروج
exhausts خروج
exodus خروج
egress خروج
egression خروج
emersion خروج
leakage or breakage خروج
outgo خروج
prolapsus خروج
Other Matches
ejaculated خروج منی
ejaculates خروج منی
exeat اجازهء خروج
angle of emergence زاویه خروج
electron affinity انرژی خروج
ejaculate خروج منی
exit point نقطه خروج
spurting خروج ناگهانی
spurted خروج ناگهانی
spurt خروج ناگهانی
prolapse of the uterus خروج سیبک
exhaust valve شیر خروج
blow out خروج ناگهانی
order off the field حکم خروج
emergency exit خروج اضطراری
dump valve شیر خروج
exhaust velosity سرعت خروج
defecation خروج مدفوع
debouch راه خروج
ingress and egress دخول و خروج
light spill خروج نور
log off خروج از سیستم
log out خروج از سیستم
logout خروج از سیستم
debouchment خروج ازتنگنا
out flow of capital خروج سرمایه
capital outflow خروج سرمایه
order off حکم خروج
ejaculating خروج منی
eccentricities خروج از مرکز
eccentricities خروج از مرکزیت
emissions صدور خروج
emission صدور خروج
outlets مجرای خروج
outlet مجرای خروج
outages راه خروج
outage راه خروج
emergency exit در خروج اضطراری
work function انرژی خروج
spurts خروج ناگهانی
transpiration خروج نفوذ
eccentricity خروج از مرکزیت
eccentricity خروج از مرکز
spermatism خروج منی
exophthalmos خروج تخم چشم
steam tight مانع خروج بخار
out flow of labor خروج نیروی کار
fifo خروج به ترتیب ورود
outer work function انرژی خروج بیرونی
gas tight مانع خروج گاز
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
shell برنامه خروج موقت
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
clearance outwards مجوز خروج کشتی
exhausts تخلیه کردن خروج
exhausts خروج گاز یابخار
exhaust تخلیه کردن خروج
infinite حلقهای که خروج ندارد.
exhaust خروج گاز یابخار
clearing outwards اعلامیه خروج کشتی
eccentricities گریز یا خروج از مرکز
shelling برنامه خروج موقت
eccentricity گریز یا خروج از مرکز
inner work function انرژی خروج درونی
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
shells برنامه خروج موقت
obturator الات مانع خروج گاز
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
gangway محل ورود و خروج از ناو
Please show me the way out I'll show you ! لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
gangways محل ورود و خروج از ناو
trap house محل خروج هدفهای متحرک
ne exeat regno دستور عدم خروج از مملکت
exhaust pipe لوله خروج بخار یا دود
choke ring حلقه مانع خروج گاز
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
exits خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
to shut in تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
exit خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jetted خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exit road راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
spermatorrhoea خروج منی بدون اراده احتلام
muzzle energy نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
jet خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
lithotomy برش مثانه برای خروج سنگ
blowing خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
port of exit مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
jets خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
to take off one رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blast ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
valves دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
jet propulsion نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
extravasattion خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
deflation port سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
i/o دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
marketing بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
deffered entry ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
timeout 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
mediastinal emphsema اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
last in , first out اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
overrun هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in ناتوانی موج سوار در خروج از موج
period of concentration در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com