Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
primer leak	خروج گازاز ته چاشنی
Other Matches
fuze	ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube	لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture	خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
fuzing	چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
leakage or breakage	خروج
exodus	خروج
propulsion	خروج
emission	خروج
emissions	خروج
outgo	خروج
exhausts	خروج
exhaust	خروج
prolapsus	خروج
egression	خروج
egress	خروج
emersion	خروج
exits	خروج
exit	خروج
detonator	چاشنی
ignitor	چاشنی
capsules	چاشنی
capsule	چاشنی
lures	چاشنی
salmagundi	چاشنی
luring	چاشنی
capped	چاشنی
detonators	چاشنی
igniter	چاشنی
lured	چاشنی
dressing	چاشنی
dressings	چاشنی
sauces	چاشنی
cap	چاشنی
sauce	چاشنی
stuffing	چاشنی
lure	چاشنی
safety fuze	چاشنی
percussion cap	چاشنی
percussion caps	چاشنی
primers	چاشنی
primer	چاشنی
amorce	چاشنی
detonating charge	چاشنی
flavouring	چاشنی
destructor	چاشنی
flavoring	چاشنی
device	چاشنی
fuze	چاشنی
devices	چاشنی
flavourings	چاشنی
flavorings	چاشنی
seasoning	چاشنی
log off	خروج از سیستم
spurts	خروج ناگهانی
exeat	اجازهء خروج
light spill	خروج نور
exhaust valve	شیر خروج
exhaust velosity	سرعت خروج
log out	خروج از سیستم
emergency exit	خروج اضطراری
logout	خروج از سیستم
order off the field	حکم خروج
order off	حکم خروج
ingress and egress	دخول و خروج
ejaculated	خروج منی
ejaculates	خروج منی
ejaculating	خروج منی
ejaculate	خروج منی
exit point	نقطه خروج
electron affinity	انرژی خروج
spurting	خروج ناگهانی
spurted	خروج ناگهانی
spurt	خروج ناگهانی
angle of emergence	زاویه خروج
blow out	خروج ناگهانی
out flow of capital	خروج سرمایه
capital outflow	خروج سرمایه
dump valve	شیر خروج
emergency exit	در خروج اضطراری
eccentricities	خروج از مرکزیت
eccentricity	خروج از مرکزیت
emissions	صدور خروج
emission	صدور خروج
outlets	مجرای خروج
eccentricities	خروج از مرکز
outage	راه خروج
outages	راه خروج
outlet	مجرای خروج
eccentricity	خروج از مرکز
defecation	خروج مدفوع
spermatism	خروج منی
transpiration	خروج نفوذ
prolapse of the uterus	خروج سیبک
debouchment	خروج ازتنگنا
debouch	راه خروج
work function	انرژی خروج
spiced	چاشنی غذا
spicing	چاشنی غذا
spice	چاشنی غذا
destructor	چاشنی انفجاری
detonation cord	فتیله چاشنی
spices	چاشنی غذا
defusing	چاشنی کشیدن
adapter booster	چاشنی خوران
primes	چاشنی گذاشتن
prime	چاشنی گذاشتن
primer pouch	محفظه چاشنی
garnishes	چاشنی زدن
primer seat	مقر چاشنی
garnished	چاشنی زدن
cannon primer	چاشنی توپ
detonating cord	مدار چاشنی
percussion caps	چاشنی ضربتی
primed	چاشنی گذاشتن
flash fuze	چاشنی الکتریکی
relish	چاشنی ذوق
relished	چاشنی ذوق
relishes	چاشنی ذوق
sauces	چاشنی زدن به
tutti frutti	چاشنی میوهدار
defuses	چاشنی کشیدن
ketchup	چاشنی غذا
defused	چاشنی کشیدن
ignition cap	کلاهک چاشنی
defuse	چاشنی کشیدن
blasting cap	کلاهک چاشنی
sauce	چاشنی زدن به
igniter train	مجموعه چاشنی
electric primer	چاشنی الکتریکی
relishing	چاشنی ذوق
garnish	چاشنی زدن
seasoner	چاشنی زننده
percussion cap	چاشنی ضربتی
garniture	تزیین چاشنی
detonation cap	کلاهک چاشنی
igniting powder	خرج چاشنی
eccentricity of the load	خروج از مرکزیت بار
gas tight	مانع خروج گاز
exophthalmos	خروج تخم چشم
undoubling	خروج از دوبلگی شطرنج
steam tight	مانع خروج بخار
Where is the emergency exit?	در خروج اضطراری کجاست؟
outer work function	انرژی خروج بیرونی
out flow of labor	خروج نیروی کار
inner work function	انرژی خروج درونی
freedom of entry and exit	ازادی ورود و خروج
fifo	خروج به ترتیب ورود
infinite	حلقهای که خروج ندارد.
eccentricities	گریز یا خروج از مرکز
exhausts	تخلیه کردن خروج
exhausts	خروج گاز یابخار
exhaust	تخلیه کردن خروج
exhaust	خروج گاز یابخار
shell	برنامه خروج موقت
clearance outwards	مجوز خروج کشتی
shelling	برنامه خروج موقت
clearing outwards	اعلامیه خروج کشتی
eccentricity	گریز یا خروج از مرکز
shells	برنامه خروج موقت
garnished	چاشنی زدن به ارایش
primer setback	عقب نشستن چاشنی
primer pouch	کیف یافانوسقه چاشنی
garnish	چاشنی زدن به ارایش
garnishes	چاشنی زدن به ارایش
flavours	چاشنی زدن به معطرکردن
primming	چاشنی گذاری کردن
primer leak	نشد کردن چاشنی
sauce-boat	فرف چاشنی خوری
sauce boat	فرف چاشنی خوری
melinite	مخصوص تهیه چاشنی
French dressing	چاشنی سالاد فرانسوی
sauce-boats	فرف چاشنی خوری
initiator	چاشنی مشتعل کننده
igniting primer	چاشنی مشتعل کننده
chutney	یکنوع چاشنی غذا
safing	چاشنی برداری کردن
flavour	چاشنی زدن به معطرکردن
season	دوران چاشنی زدن
seasoned	دوران چاشنی زدن
seasons	دوران چاشنی زدن
cannon primer	چاشنی خرج توپ
condiment	چاشنی ادویه زدن
condiments	چاشنی ادویه زدن
precussion detonator	چاشنی ضربتی یا دنگی
activate	چاشنی مین را کشیدن
flavors	چاشنی زدن به معطرکردن
adhesion agent	چاشنی چسب افزا
flavor	چاشنی زدن به معطرکردن
flavored	چاشنی زدن به معطرکردن
au naturel	ساده و بدون چاشنی
uncharged	چاشنی گذاری نشده
gangway	محل ورود و خروج از ناو
gangways	محل ورود و خروج از ناو
ne exeat regno	دستور عدم خروج از مملکت
Please show me the way out I'll show you !	لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house	محل خروج هدفهای متحرک
obturator	الات مانع خروج گاز
break cover	خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
choke ring	حلقه مانع خروج گاز
exhaust pipe	لوله خروج بخار یا دود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com