English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
unliquidated damages خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
Other Matches
liquidated damages خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
specific performance نحوه اجرای معین در قرارداد
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
break clause عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
current liability اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
mandate قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
cottage contract نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
notobranchiate در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
ringing the changes ترویج پول تقلبی ازطریق اشاعه خرید اشیا و بعدپس دادن انها و گرفتن پول درست بجای پولهای تقلبی پرداخت شده
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
retainers حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainer حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
negotiated contract قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
parol contract قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
contra preferentum rule درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
rapallo treaty قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
matte فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage کسری پرداخت کسر پرداخت
fate پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransoms وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
they انها
yond انها
those انها
usage نحوه استعمال
procedure نحوه عمل
usages نحوه استعمال
dealing arrangments نحوه توزیع
delivery terms نحوه تحویل
the most that i can do بیشتر انها
many of them بسیاری از انها
most of them بیشتر انها
one of them یکی از انها
who are they? انها کی هستند
syntax checker مقابله نحوه گری
ratings نحوه عملکرد مجاز
operations نحوه استفاده ازدستگاهها
rating نحوه عملکرد مجاز
line of duty نحوه انجام وفیفه
he rolled them by سواره از پهلوی انها رد شد
many of them عده زیادی از انها
to pass muster در بازدیدارتش و مانند انها
i saw none of them هیچکدام از انها را ندیدم
neither of them know هیچکدام از انها نمیدانند
scenarios طرح ها [نحوه رفتار] [سناریو]
relationship نحوه اتصال دو چیز مشابه
performances نحوه کار کسی یا چیزی
relationships نحوه اتصال دو چیز مشابه
scenario طرح [نحوه رفتار] [سناریو]
structuring نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structures نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
planning سازماندهی نحوه انجام کاری
fitness report گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
functional مربوط به نحوه کار چیزی
performance نحوه کار کسی یا چیزی
claim for indemnification ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
slide rule خط کش محاسبه
calculation محاسبه
slide rules خط کش محاسبه
prediction محاسبه
computing محاسبه
computation محاسبه
analysis محاسبه
predictions محاسبه
computations محاسبه
logroll غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
brass band ادوات انها از برنج باشد
extend بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
curtesy زوج از انها ارث می برد
pepo کدو و خیار ومانند انها
brass bands ادوات انها از برنج باشد
they came to a rupture میانه انها بهم خورد
i alone bear the brunt of it خدمت انها بر من واجب می اید
it is a pity of them دل ادم برای انها میسوزد
they are cured by nature طبیعت انها را درمان میکند
podiatry دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
extending بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
they are of a doubtful paterni اصل انها معلوم نیست
they were badly officered افسران انها خوب نبودند
extends بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
instructs بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructed بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
cookbook راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
to tick کار کردن به نحوه ویژه یا درست
demonstrated نشان دادن نحوه کار چیزی
instruct بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
demonstrates نشان دادن نحوه کار چیزی
instructing بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
demonstrate نشان دادن نحوه کار چیزی
format قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
cookbooks راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
demonstrating نشان دادن نحوه کار چیزی
formats قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
design طرح و محاسبه
computed محاسبه کردن
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
recalculation تجدید محاسبه
account محاسبه نمودن
uncomputable محاسبه ناپذیر
accounting price قیمت محاسبه
unit of account واحد محاسبه
designs طرح و محاسبه
arithmetic unit واحد محاسبه
computability قابلیت محاسبه
computational مربوط به یک محاسبه
computational اشتباه در محاسبه
calculation sheet برگ محاسبه
calculating machine ماشین محاسبه
computes محاسبه کردن
computable محاسبه پذیر
calk محاسبه کردن
compute محاسبه کردن
calculating factor ضریب محاسبه
calculated field فیلد محاسبه
cam calculation محاسبه کرو
design load بارمبنای محاسبه
predicted محاسبه شده
dyscalculia محاسبه پریشی
double counting محاسبه مضاعف
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
computation نتیجه محاسبه
approximation محاسبه ملایم
approximations محاسبه ملایم
computations نتیجه محاسبه
miscalculations محاسبه اشتباه
miscalculation محاسبه اشتباه
pelage پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
crackleware فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
onomastics علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
it filled their hearts with t ترس زیاد دردل انها انداخت
grosbeak سهره و سینه سرخ و مانند انها
tzigane وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
the exercised thier veto انها حق وتوی خود را اعمال کردند
corrective maintenance جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
their principal food is rice خوراک عمده انها برنج است
consumer research تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
schematic نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
demo عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
manual کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد
direction دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
demonstrations عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstration عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
automatic recalculation محاسبه مجدد خودکار
computable function تابع محاسبه پذیر
load adjuster خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
tally محاسبه چوب خط زدن
manual recalculation محاسبه مجدد دستی
miscalculated اشتباه محاسبه کردن
predicted از قبل محاسبه شده
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
miscalculate اشتباه محاسبه کردن
miscalculates اشتباه محاسبه کردن
miscalculating اشتباه محاسبه کردن
background recalculation محاسبه مجدد پس زمینه
computed goto جهش بر مبنای محاسبه
collapse design محاسبه در محیط خمیری
incomputable غیر قابل محاسبه
recalculation method روش محاسبه عدد
computed price قیمت محاسبه شده
tallied محاسبه چوب خط زدن
ration factor ضریب محاسبه جیره
integral calculus محاسبه انتگرال [ریاضی]
natural recalculation محاسبه مجدد طبیعی
tallies محاسبه چوب خط زدن
accountable strength استعداد قابل محاسبه
tallying محاسبه چوب خط زدن
reculaulation order تنظیم محاسبه مجدد
optimal recalculation محاسبه مجدد بهینه
computing سرعت محاسبه یک کامپیوتر
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
evaluates محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluating محاسبه یک مقدار یا کمیت
row wise recalculation محاسبه مجدد سطری
evaluated محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluate محاسبه یک مقدار یا کمیت
computation نتیجه شمارش محاسبه
computations نتیجه شمارش محاسبه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com