English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (12 milliseconds)
English Persian
line of impact خط اصابت گلوله
Search result with all words
burst محل اصابت گلوله
bursts محل اصابت گلوله
ping صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
hit اصابت گلوله
hit اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits اصابت گلوله
hits اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting اصابت گلوله
hitting اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
impact اصابت گلوله
impacts اصابت گلوله
pattern نقشه طرح اصابت گلوله ها
patterns نقشه طرح اصابت گلوله ها
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
absolute deviation انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
angle of incidence زاویه اصابت گلوله
bilateral spotting دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
dud probability درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
impact area منطقه اصابت گلوله ها
impact point محل اصابت گلوله
point of impact محل اصابت گلوله
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
single shot hit probability احتمال اصابت یک گلوله به هدف
surface of impact سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
vertical probable error خطای اصابت قائم گلوله
Other Matches
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
hitting اصابت
hits اصابت
impingement اصابت
access اصابت
accessed اصابت
accesses اصابت
accessing اصابت
hit اصابت
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
onset هجوم اصابت
shot اصابت کرده
direct hits اصابت مستقیم
direct hit اصابت مستقیم
shots اصابت کرده
surface of impact سطح اصابت
point of impact نقطه اصابت
impact area محل اصابت
hit ratio نسبت اصابت
impact point نقطه اصابت
hit اصابت موفقیت
thunderstroke اصابت صاعقه
hits اصابت موفقیت
impact pressure فشار اصابت
hitting اصابت موفقیت
strike اصابت اعتصاب کردن
beatten zone منطقه مورد اصابت
attacks اصابت یا نزول ناخوشی
attacked اصابت یا نزول ناخوشی
impact registration ثبت مرکز اصابت
effective pattern منطقه اصابت موثر
impact اصابت اثر شدید
attack اصابت یا نزول ناخوشی
center of impact registration ثبت مرکز اصابت
impacts اصابت اثر شدید
strikes اصابت اعتصاب کردن
biting angle کوچکترین زاویه اصابت
impact pressure نیروی اصابت فشار ترکش
impact با شدت اصابت کردن ضربت
impacts با شدت اصابت کردن ضربت
hitting اصابت کردن به هدف زدن
hits اصابت کردن به هدف زدن
hit اصابت کردن به هدف زدن
the lot fell upon me قرعه بنام من اصابت کرد
impact registration ثبت تیر بروش مرکز اصابت
direct hit گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hits گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
bull's-eyes قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's eye قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bomb impact plot بردن محل اصابت بمب روی نقشه
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
course line shot تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
fluke یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
grand slams علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
skittle که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
fire ball گلوله
shot گلوله
ball گلوله
globe گلوله
pellet گلوله
clues گلوله نخ
projectile گلوله
clue گلوله نخ
bullet-proof ضد گلوله
round گلوله
roundest گلوله
glomerule گلوله رگ
shell proof ضد گلوله
rounds گلوله ها
line shot گلوله در خط
gunshots گلوله
shots گلوله
bullets گلوله
globes گلوله
cartridges گلوله
gunshot گلوله
cannon proof ضد گلوله
cartridge گلوله
bullet گلوله
bullet-proof ضد گلوله کردن
canon ball گلوله توپ
blank cartridge فشنگ بی گلوله
blank catridge گلوله سلام
can , not observe گلوله ناپیدا
burst center مرکز گلوله
bulletproof ضد یا مانع گلوله
cannon proof ضد گلوله توپ
cannon shot گلوله توپ
cannonball گلوله توپ
shafts خدنگ گلوله
bombardment گلوله باران
bombardments گلوله باران
trajectories مسیر گلوله
trajectory مسیر گلوله
trajectory خط سیر گلوله
plumb گلوله سربی
buckshot گلوله سربی
fragments بسک گلوله
lost گلوله ناپیدا
fragmenting بسک گلوله
shells گلوله توپ
live round گلوله جنگی
base spray بسکهای ته گلوله
base fuze ماسوره ته گلوله
ballistic trajectory خط سیربالیستیکی گلوله
shell گلوله توپ
shelling گلوله توپ
trajectories خط سیر گلوله
incendiary گلوله اتش زا
fragment بسک گلوله
shilleilagh گلوله شلیلاق
smoke projectile گلوله دودانگیز
number of rounds تعداد گلوله ها
plumb bob گلوله شاقول
smoke round گلوله دودانگیز
loading tray سینی پر کن گلوله
snow ball گلوله برف
illumination round گلوله منور
starshell گلوله منور
illuminating shell گلوله منور
single shot گلوله منفرد
ounce of lead گلوله سربی
shell room انبار گلوله
shell proof ضد نفوذ گلوله
shell fragments قطعات گلوله
shell fragments بسک گلوله
shoot down با گلوله کشتن
rotating band کمربند گلوله
projectile flat سکوی گلوله
potshot گلوله هوایی
shrapnel shell گلوله انفجاری
piercing shell گلوله ثاقب
star shell گلوله نورافشان
gunshot wound زخم گلوله
tracer shell گلوله رسام
drill ammunition گلوله مشقی
trial shot گلوله ازمایشی
conglobate گلوله شدن
clew گلوله نخ گره
clew گلوله کردن
bullet-proof پاد گلوله
center of burst مرکزاصابت گلوله
cease loading گلوله را پرنکنید
cartouche گلوله توپ
to toll up گلوله شدن
equivalent service rounds گلوله معادل
gun stone گلوله توپ
gun shot گلوله توپ
graupel گلوله برف
star shell گلوله منور
sugarplum گلوله نبات
globus hystericus گلوله هیستریایی
gilding metal روکش گلوله
gas shell گلوله دودانگیز
fixed shell گلوله متصل
to round up گلوله کردن
cartouch گلوله توپ
bombarding گلوله باران
beehive گلوله ضد نفر
ditto گلوله در راه
missiles گلوله موشک
missile گلوله موشک
shrapnel گلوله ضد نفر
shrapnel گلوله نارنجکی
shrapnel گلوله افشان
shrapnel گلوله انفجاری
beehives گلوله ضد نفر
slug گلوله بی شکل
slugged گلوله بی شکل
bombarded گلوله باران
bombard گلوله باران
plummets گلوله سربی
plummeting گلوله سربی
plummeted گلوله سربی
plummet گلوله سربی
cannon balls گلوله توپ
cannon ball گلوله توپ
slugs گلوله بی شکل
shoots گلوله زدن
fireball گلوله انفجاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com