English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
isodose rate خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
Other Matches
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
radiation تشعشع اتمی
radio active دارای تشعشع اتمی
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
radiation intensity شدت تشعشع اتمی
roentgen واحد سنجش تشعشع اتمی
radiological survey بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
radioactivity قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
hot spots نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spot نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
rainout ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
flash تشعشع
flashed تشعشع
luminance تشعشع
flashes تشعشع
antiradiation ضد تشعشع
total radiation تشعشع کل
radiation تشعشع
radiational تشعشع
emissions تشعشع
emission تشعشع
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
fluorescence تشعشع ماهتابی
space radiation تشعشع رادیویی
scattered radiation تشعشع پراکنده
prompt radiation تشعشع کامل
refulgence جلال تشعشع
radiancy تابندگی تشعشع
radiacmeter تشعشع سنج
emit تشعشع کردن
emits تشعشع کردن
emitted تشعشع کردن
emitting تشعشع کردن
radiation pressure فشار تشعشع
radiation loss تلف تشعشع
radiometer تشعشع سنج
radiantly تشعشع بطورمنشعب
radioscopy تشعشع سنجی
radiation source منبع تشعشع
nuclear radiation تشعشع هستهای
electronic radiation تشعشع الکترونی
emitter تشعشع کننده
fluorescent radiation تشعشع فلورسنت
glary دارای تشعشع
aura تشعشع نورانی
x irradiation تشعشع رونتگن
induced radiation تشعشع القایی
radiance تابندگی تشعشع
cosmic rays تشعشع کاسمیک
dosimeter تشعشع سنج
thermal radiation تشعشع حرارتی
auras تشعشع نورانی
radiator تشعشع کننده
ray تشعشع داشتن
ray روشنایی تشعشع
radiators تشعشع کننده
neutron radiation تشعشع نوترونی
corpuscular radiation تشعشع ذرهای
intensity of radiation شدت تشعشع
directive radiation تشعشع جهت دار
background count عکس العمل تشعشع
broadside aerial تشعشع کننده عرضی
x radiation تشعشع اشعه مجهول
ultra violet radiation تشعشع ماوراء بنفش
radiant تشعشع کننده حرارتی
magnetic dipole radiation تشعشع دوقطبی مغناطیسی
broad beam headlamp نور افکن با تشعشع عرضی
candescent دارای تشعشع یاگرمای شدید
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
glares تابش خیره کننده تشعشع
glared تابش خیره کننده تشعشع
emissivity قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
fluorescent لامپ مهتابی دارای تشعشع
glare تابش خیره کننده تشعشع
radiological رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
phosphorism مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
luminous flux جریان تشعشع در طول موج مریی
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
rem مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
roentgen واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
keop soo نقاط حساس
keop soo نقاط مرگ
lagrangian points نقاط لاگرانژی
key points نقاط حساس
trio نقاط سه قلو
triads نقاط سه قلو
isodose rate خط نقاط متحدالدوز
interactional points نقاط تلاقی
at all points در همه نقاط
triad نقاط سه قلو
interactional points نقاط تماس
trios نقاط سه قلو
key points نقاط مهم
vital points نقاط حساس بدن
kyusho نقاط حساس بدن
isothermal نقاط هم حرارت اب دریا
trig point نقاط مثلث بندی
isoheyt خط شاخص نقاط هم باران
apparent horizon افق حقیقی نقاط
geodetic control نقاط کنترل ژئودزی
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
dapple چیزی با نقاط رنگارنگ
coordinate code رمز مختصات نقاط
coordinates طول و عرض نقاط
plotted ثبت مسیریا نقاط
plots ثبت مسیریا نقاط
shoal نقاط کم عمق دریا
shoals نقاط کم عمق دریا
primary masses نقاط مادی اولیه
pin point تعیین دقیق نقاط
plot ثبت مسیریا نقاط
isoclinal خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
floating mark نقاط مواج عکس هوایی
floating mark نقاط ایستگاه برجسته بینی
infield نقاط توپگیری در زمین کریکت
graphic به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
interactive نقاط توقف را تنظیم کند
plot بردن نقاط روی طرح
isopleth نقاط هم ارتفاع موج دریا
isogrive خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
plotted بردن نقاط روی طرح
network اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
networks اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
plots بردن نقاط روی طرح
differential leveling تعیین اختلاف تراز نقاط
nexus نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
jabiru لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
whistle stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
zenith اوج محور قائم بر افق نقاط
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
isogonic line خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
Antipodes ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
multipass overlap بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
exact location تعیین کردن محل دقیق نقاط
antipole ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
whistle-stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
geong gyuk نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
infill نقاط کشیده شده روی نقشه
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
hexatomic شش اتمی
diatomic دو اتمی
monoatomic یک اتمی
atomic اتمی
nuclear اتمی
nuclear strike تک اتمی
triatomic سه اتمی
isogrive خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
vital point حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
quadrantal points نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
all points addressable graphics نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
bird's eye perspective پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
radiolocation تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
remaining velocity سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
radial line plot روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
irredentism سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
monoatomic gas گاز تک اتمی
monoatomic solid جامد تک اتمی
diatomic molecule مولکول دو اتمی
monoatomic molecule مولکول تک اتمی
nuking کنشگر اتمی
atomicity فرفیت اتمی
atomics فیزیک اتمی
nuclear parity همطرازی اتمی
nuclear cell پیل اتمی
mushromm could کلاهک اتمی
polyatomic چند اتمی
A-bomb بمب اتمی
nuked کنشگر اتمی
nuclear warfare جنگ اتمی
A-bombs بمب اتمی
nuclide اشکال اتمی
nuked نیروگاه اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com