Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
English
Persian
sleeping carriage
خوابگاه قطار
Other Matches
to limber up a gun carriage
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
garde robe
خوابگاه
garderobe
خوابگاه
cabins
خوابگاه
cabin
خوابگاه
dorm
خوابگاه
chambers
خوابگاه
chamber
خوابگاه
cubicle
خوابگاه
bedroom
خوابگاه
bedrooms
خوابگاه
sleeping room
خوابگاه
dorms
خوابگاه
bed chamber
خوابگاه
doss
خوابگاه
bedchamber
خوابگاه
cubicles
خوابگاه
bunkhouse
ساختمان خوابگاه
berths
خوابگاه کشتی
dormitory-suburb
خوابگاه کارگران
berthing
خوابگاه کشتی
boarding house
خوابگاه و خوراک
accommodation for the night
خوابگاه برای یک شب
berth
خوابگاه کشتی
excubitorium
خوابگاه رومی
berthed
خوابگاه کشتی
refugee hostel
خوابگاه پناهندگان
driver's dormitory
خوابگاه رانندگان
youth hostel
خوابگاه جوانان
boarding houses
خوابگاه و خوراک
chambers
اتاق خواب خوابگاه
chamber
اتاق خواب خوابگاه
lucarne
پنجره عمودی خوابگاه
statem room
خوابگاه افسران ناو
accommodation date
تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
wagon lit
اطاق ترن دارای خوابگاه
board and lodging
خوابگاه با پذیرایی غذا
[در مهمانسرا یا هتل]
bunk
حرف توخالی وبی معنی خوابگاه
bunks
حرف توخالی وبی معنی خوابگاه
multigage
قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
conpanion
هم قطار
compeer
هم قطار
colleagues
هم قطار
colleague
هم قطار
rows
قطار
string
قطار
trains
قطار
trained
قطار
file
قطار
filed
قطار
row
قطار
train
قطار
tandems
قطار
tandem
قطار
rowed
قطار
The train ran off the rails.
قطار از خط خارج شد
freight train
قطار باری
freight trains
قطار باری
trained
پیش قطار
train of waves
قطار موج
wave train
قطار موج
goods train
قطار باربری
wagon master
رئیس قطار
train
پیش قطار
rows
قطار راسته
primer
پیش قطار
When does the train arrive?
قطار کی می رسد؟
primers
پیش قطار
trucks
واگن قطار
trucking
واگن قطار
truck
واگن قطار
trucked
واگن قطار
electric train
قطار برقی
goods trains
قطار باربری
in a row
قطار شده
i lost the train
به قطار نرسیدم
train operator
[American E]
راننده قطار
locomotive operator
[British E]
راننده قطار
trains
پیش قطار
railroad engineer
[American E]
راننده قطار
locomotive engineer
[American E]
راننده قطار
rowed
قطار راسته
cross belt
قطار حمایل
error burst
قطار خطاها
prime movers
پیش قطار
prime mover
پیش قطار
light engineh
لوکوموتیو بی قطار
rank
قطار رشته
ranked
قطار رشته
train ride
گردش با قطار
ranks
قطار رشته
pulse train
قطار تپشها
railway station
ایستگاه قطار
train driver
راننده قطار
locomotive driver
[British E]
راننده قطار
row
قطار راسته
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
tramcar
[British E]
قطار برقی خیابان
for
تحویل روی قطار
caboose
اطاق کارگران قطار
buggie
پیش قطار توپ
dining car
واگن رستوران قطار
goods train
قطار حمل کالا
dining cars
واگن رستوران قطار
goods trains
قطار حمل کالا
streamliner
قطار سریع وشیک
buffer-bar
[railway]
ضرب خور
[قطار]
parlor car
سالن استراحت قطار
i lost the train
قطار را از دست دادم
When wI'll the train arrive ?
چه وقت قطار می آید ؟
tram
[British E]
قطار برقی خیابان
streetcar
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
trolleycar
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
trolley
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
train journey from ... over ... to ...
مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
the train runs without a stop
قطار بدون ایست
a thorugh train
قطار بدون توقف
intercity train
قطار بین شهری
time bill
برنامه حرکت قطار
When does the train
[bus]
to ... depart?
قطار
[اتوبوس]
به ... کی حرکت می کند؟
intercity train
قطار بین شهری با توقف
What time does the train arrive in London?
چه وقت قطار به لندن می رسد؟
The train came in on time .
قطار به موقع رسید ( سروقت )
container
قطار و کشتی بکاربرده میشود
containers
قطار و کشتی بکاربرده میشود
free on rail
تحویل کالا روی قطار
The train was 10 minutes late.
قطار 10 دقیقه دیر رسید
We rushed ( hurried ) back to the train station.
با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
Does this train go to ... ?
آیا این قطار به ... میرود؟
boat train
[خط ]
قطار با ارتباط به کشتی
[برای سفر]
How long does the train stop here?
چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Does the train stop in London?
آیا قطار در لندن توقف دارد؟
Do I have to change trains?
آیا باید قطار عوض کنم؟
Is there a train to the airport?
آیا برای فرودگاه قطار هست؟
in the centre near the railway station
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
slip carriage
واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
lounge car
قطار دارای سالن استراحت وتفریح
Is this the train to Liverpool?
آیا این قطار شهر لیورپول است؟
I want to leave the car in the railway station
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
Luchily for me the train was late.
خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
rail capacity
حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
I missed the connection.
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
freight lighter
قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
Is this the right platform for the train to London?
آیا این سکوی قطار لندن است؟
limber
عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
There is a train to London at 8.
یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
Is the train from Leeds late?
آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
What platform does the train from York arrive at?
قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
What platform does the train to York leave from?
قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
switch
روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switched
روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switches
روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
convention international de merchandies
عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
Do the trains connect?
[خط]
قطارها به هم اتصال دارند؟
[برای عوض کردن قطار]
Your train will leave from platform 8.
قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
Change at London and get a local train.
در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
You have to change at London.
شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
parliamentary train
قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
Is there enough time to change trains?
آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
When is the last train to Oxford?
چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
When is the next train to Oxford?
چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
ferrybridge
کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
To alight from a bus(tarin,car).
پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
streamliner
قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
drawbar
میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
highball
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
Consider yourself lucky
[fortunate]
(that) you weren't on the train at that time.
شما باید خودتان را خوش شانس
[خوشبخت]
در نظر بگیرید
[که]
در آن زمان در قطار نبودید.
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
demurrage
هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
get off
<idiom>
پایین آمدن یا بیرون آمدن از (اتوبوس ،قطار)
cross belt
کمربند حمایل قطار حمایل فشنگ
towbar
اهرم یدک کش اهرم پیش قطار
detrain
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
trainable
تربیت شدنی قطار شدنی
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com