English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (4 milliseconds)
English Persian
demand خواست
demanded خواست
demands خواست
want خواست
wanted خواست
disposition خواست
wish خواست
wished خواست
wishes خواست
will خواست
willed خواست
wills خواست
volition خواست
desideratum خواست
Other Matches
voluntary داوطلبانه به خواست
to makes suit در خواست کردن
impetration در خواست التماس
tantalizingly خواست انگیز
tantalizing خواست انگیز
interpellation باز خواست
subpoenas خواست برگ
subpoenaing خواست برگ
subpoenaed خواست برگ
subpoena خواست برگ
bill of indicment کیفر خواست
bill of indictment کیفر خواست
traverse of an indictment رد کفیر خواست
in an a to escape he چون خواست بگریزد
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
to pray permission در خواست اجازه کردن
to serve with a summons با خواست برگ خواندن
He asked permission to come in. اجازه خواست بیاید تو
of one's own volition از روی خواست خود
the precatory form صیغه تمنی یا در خواست
summons خواست برگ احضارنامه
summonsing خواست برگ احضارنامه
summonsed خواست برگ احضارنامه
summonses خواست برگ احضارنامه
demand [of] درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
suits خواست دادن تعقیب کردن
Sara always wanted a puppy. سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
suited خواست دادن تعقیب کردن
suit خواست دادن تعقیب کردن
his appeal met no response پاسخی پدر خواست که اوترسید
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
to serve a subpoena on با خواست برگ فراخواندن احضاریه برای
arraign با تنظیم کیفر خواست متهمی را بمحاکمه خواندن
This is the very thing I wanted. این همان چیزی است که دلم می خواست
She had the never to ask for cash . اینها همه هیچ تازه پول نقد هم می خواست
peine for et dure مجازات عدم پاسخ در مقابل کیفر خواست جنایی
address for service of a summons [address where a summons may be served] آدرس کسی که با خواست برگ قابل خواندن باشد [حقوق]
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signalled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signaled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
constructive trust منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
best fit 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
plebiscites مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscite مردم خواست رای قاطبه مردم
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com