English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (20 milliseconds)
English Persian
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
Other Matches
launching قرار دادن محصول جدید در بازار
launched قرار دادن محصول جدید در بازار
launches قرار دادن محصول جدید در بازار
launch قرار دادن محصول جدید در بازار
mock-ups مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
mock-up مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
analysis یات هزینههای محصول جدید
releases قراردادن محصول جدید دربازار
release قراردادن محصول جدید دربازار
released قراردادن محصول جدید دربازار
punch کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
developments برنامه ریزی تولید محصول جدید
researched توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researching توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
research توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
development برنامه ریزی تولید محصول جدید
researches توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
developments زمان لازم برای توسعه محصول جدید
development زمان لازم برای توسعه محصول جدید
represents عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represent عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
models ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modeled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
feasibility امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cad محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
markers دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
line محصول
fabric محصول
proceeds محصول
yielded محصول
commodities محصول
commodity محصول
product محصول
fabrics محصول
lines محصول
output محصول
cropped محصول
crop محصول
outputs محصول
products محصول
yield محصول
harvests محصول
harvested محصول
crops محصول
harvest محصول
return [on something] محصول
yields محصول
total product محصول کل
model نوع یک محصول
coemption خرید کل محصول
produce ساختن محصول
coproduct محصول فرعی
crop rent اجاره محصول
adduct محصول افزایشی
distillate محصول تقطیر
diversity of product تنوع محصول
product diversification تنوع محصول
margin product اضافه محصول
condensate محصول میعان
brands نام محصول
marginal product محصول نهائی
branding نام محصول
modelled نوع یک محصول
modelled گونه یک محصول
average product محصول متوسط
models نوع یک محصول
models گونه یک محصول
net product محصول خالص
off year سال کم محصول
over production محصول زیادی
mass market product محصول پر فروش
by product محصول فرعی
brand نام محصول
model گونه یک محصول
average output محصول متوسط
modeled نوع یک محصول
modeled گونه یک محصول
produced ساختن محصول
produces ساختن محصول
by product محصول جنبی
overhead product محصول سبک
productions محصول عمل
toil محصول رنج
toiled محصول رنج
toiling محصول رنج
artifact محصول مصنوعی
artefacts محصول مصنوعی
artefact محصول مصنوعی
high grade product محصول درجه یک
fehling reagent محصول فهلینگ
end product محصول نهایی
gross yield محصول ناخالص
artifacts محصول مصنوعی
foison محصول فراوان
fission product محصول انشقاق
finished product محصول نهائی
fehling solution محصول فهلینگ
by-products محصول ضمنی
emblements محصول زمین
eluate محصول شویش
production فراورده محصول
production تولید محصول
production محصول عمل
productions فراورده محصول
last year's produce محصول پارسال
productions تولید محصول
intermediate product محصول واسطه
incross اولادیا محصول
by-products محصول فرعی
by-product محصول ضمنی
by-product محصول فرعی
product محصول حاصلضرب
turn over محصول بازده
universal product code کد جامع محصول
products محصول حاصلضرب
program product محصول برنامه
outputs برونداد محصول
product capabilities خواص محصول
product differentiation تفاوت محصول
release گونه یک محصول
product differentiation اختلاف محصول
releases گونه یک محصول
volatility product محصول فرار
product liability مسئولیت محصول
standing crop محصول سرپا
cash crop محصول فروشی
released گونه یک محصول
yielded محصول حاصل
portfolio نمونه محصول
yields محصول حاصل
yield محصول حاصل
product mix ترکیب محصول
fabrics محصول تولید
fabric محصول تولید
home-grown محصول خانه
output برونداد محصول
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
catcher فرفرههای گیرنده محصول
versions تعداد گونههای یک محصول
software product محصول نرم افزاری
high end گرانترین محصول یا مدل
released شماره گونه یک محصول
marginal physical product محصول فیزیکی نهائی
produced تولید کردن محصول
intermediate product محصول نیم ساخته
gross national product محصول ناخالص ملی
ingethering جمع اوری محصول
produce تولید کردن محصول
marginal net product محصول نهائی خالص
productions سرعت ساخت محصول
maderia شراب محصول مادریا
productions کنترل ساخت یک محصول
raw produce محصول طبیعی یا کشاورزی
version تعداد گونههای یک محصول
life cycle دوره عمر یک محصول
net domestic product محصول خالص داخلی
net national product محصول خالص ملی
trial rate درصد ازمایش یک محصول
cropper برداشت کننده محصول
release شماره گونه یک محصول
average revenue product درامد متوسط محصول
extrudate محصول روزن رانی
outturn محصول کشاورزی یاصنعتی
best profit output محصول در بیشترین مقدارسود
marginal product curve منحنی محصول نهائی
marginal product function تابع محصول نهائی
releases شماره گونه یک محصول
marginal revenue product درامد محصول نهائی
heavy goods محصول صنایع سنگین
handpick برداشت محصول با دست
produces تولید کردن محصول
production سرعت ساخت محصول
product usage rate میزان مصرف محصول
production کنترل ساخت یک محصول
product launch جا انداختن محصول در بازار
diminishing marginal product نزولی بودن محصول نهائی
throughput حداکثر فرفیت میزان محصول
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
product محصول اصلی از ماده خام
vintage فصل انگور چینی محصول
products محصول اصلی از ماده خام
diminishing marginal product منحنی نزولی محصول نهایی
product نتیجه کار محصول فراورده
disintegration product محصول تجزیه و تفکیک شده
vintages فصل انگور چینی محصول
vintage year سال وفور محصول انگور
alphas اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alpha اولین گونه یک محصول کامپیوتری
products نتیجه کار محصول فراورده
explosion لیست اجزای بکاررفته در یک محصول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com