English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
formee دارای انتهای مربع
Other Matches
square toed دارای پنجه مربع
ship rigged دارای بادبان مربع
filet توری دارای اشکال مربع
palmate دارای انتهای پهن
subulate دارای نوک یا انتهای تیز
measure مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
fluke یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
rectangles مربع
foursquare مربع
rectangle مربع
quadrangular مربع
sq مربع
square مربع
chi square مربع خی
squares مربع
squaring مربع
squared مربع
quadrangles مربع
quadrangle مربع
square knot گره مربع
square matrix ماتریس مربع
square foot فوت مربع
square metre متر مربع
rectangle مربع مستطیل
square inch اینچ مربع
square wave موج مربع
quadrature مربع سازی
squarish تقریبا مربع
four-square کاملا مربع
whole brick اجر مربع
mean square یک مربع حسابی
chi square distribution توزیع مربع خی
rectangles مربع مستطیل
square mil میل مربع
box spar تیرکهای با مقطع مربع
square number مربع کامل [ریاضی]
hectare ده هزار متر مربع
color square مربع رنگ نما
cosecant squared beam اشعه با مربع کوسکانت
diamond charge خرج مربع شکل
hectares ده هزار متر مربع
pram قایق کف پهن ته مربع
weight zone مربع وزن گلوله
ounce per inch square اونس اینچ مربع
sieving الک با سوراخ مربع
sieves الک با سوراخ مربع
sieved الک با سوراخ مربع
sieve الک با سوراخ مربع
scow قایق کف پهن ته مربع
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
squared مربع توان دوم
prams قایق کف پهن ته مربع
square مربع توان دوم
squares مربع توان دوم
squaring مربع توان دوم
square pyramid هرم مربع القاعده
box مربع روی ورقه محاسبه
abaculus قطعه مربع کاشی معرق
square pyramidal molecule مولکول هرمی مربع القاعده
right angled parallelogram مربع مستطیل چارگوش دراز
basilica [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
abaciscus قطعه مربع کاشی معرق
boxes مربع روی ورقه محاسبه
crotched گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
box defence تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
diamond مربع بزرگ زمین بیس بال
gaff topsail بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
abacus گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
anchors هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
footcandle واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
ring محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
anchor هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchoring هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
reefknot گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
acre واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
millibar واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
acres واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
crotch مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
end of line انتهای خط
logic seeking انتهای خط وط
return نشانههای انتهای خط
rear court انتهای زمین
returned نشانههای انتهای خط
bitter end انتهای درد
cable tail انتهای سیم
end of line انتهای سطر
batang son انتهای کف دست
end of form انتهای ورقه
fluke انتهای دم نهنگ
returning نشانههای انتهای خط
flukes انتهای دم نهنگ
drill tang انتهای مته
baseline خط انتهای زمین
end of file انتهای پرونده
dead burned انتهای اشتعال
loose end انتهای تاریانخ
cow's tail انتهای طناب
loose end انتهای شل هرچیزی
returns نشانههای انتهای خط
end of record انتهای مدرک
end of medium انتهای رسانه
end of reel انتهای حلقه
pipehead انتهای خط لوله
end of massage انتهای پیام
end of file انتهای فایل
end of message انتهای پیام
end of volume انتهای جلد
baselines خط انتهای زمین
depth انتهای پرز
end of transmission انتهای مخابره
loose ends انتهای شل هرچیزی
loose ends انتهای تاریانخ
backstop حصار انتهای زمین
looped درو در انتهای خرک
end of tape marker علامت انتهای نوار
end of tape marker نشانگر انتهای نوار
end of data marker نشانگر انتهای داده ها
ends کد نشان دهنده انتهای خط
head انتهای میز بیلیارد
flip turn برگشت انتهای استخر
end of job card کارت انتهای کار
saphead انتهای نقب نظامی
etb انتهای بلاک مخابره
riblet انتهای دنده گوسفند
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
end of file mark نشان انتهای پرونده
eom انتهای پیام essage
loop درو در انتهای خرک
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
loops درو در انتهای خرک
finish انتهای فرآیند یا تابع
cable اتصال در انتهای کامل
baselines خط انتهای زمین والیبال
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
baseliner بازیگر انتهای زمین
swan neck انتهای خمیده لوله
baseline خط انتهای زمین تنیس
finishes انتهای فرآیند یا تابع
ended کد نشان دهنده انتهای خط
end کد نشان دهنده انتهای خط
baselines خط انتهای زمین تنیس
cabled اتصال در انتهای کامل
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
nock شکاف انتهای کمان
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
end of tape mark نشان انتهای نوار
baseline خط انتهای زمین والیبال
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
double ender تخته موج با دو انتهای یک شکل
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
finals رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
coulomb's law نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
sabin واحد جذب صوت معادل قوه جذب در یک فوت مربع
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com