English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
radio active دارای تشعشع اتمی
Other Matches
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
radiation تشعشع اتمی
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
radiation intensity شدت تشعشع اتمی
roentgen واحد سنجش تشعشع اتمی
isodose rate خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
radiological survey بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
radioactivity قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
glary دارای تشعشع
fluorescent لامپ مهتابی دارای تشعشع
candescent دارای تشعشع یاگرمای شدید
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
rainout ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
proliferation سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
flashed تشعشع
flashes تشعشع
luminance تشعشع
emissions تشعشع
emission تشعشع
total radiation تشعشع کل
radiation تشعشع
flash تشعشع
radiational تشعشع
antiradiation ضد تشعشع
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
x irradiation تشعشع رونتگن
radiantly تشعشع بطورمنشعب
radiance تابندگی تشعشع
nuclear radiation تشعشع هستهای
cosmic rays تشعشع کاسمیک
auras تشعشع نورانی
fluorescence تشعشع ماهتابی
aura تشعشع نورانی
ray تشعشع داشتن
ray روشنایی تشعشع
intensity of radiation شدت تشعشع
neutron radiation تشعشع نوترونی
induced radiation تشعشع القایی
radiation pressure فشار تشعشع
radioscopy تشعشع سنجی
prompt radiation تشعشع کامل
emitted تشعشع کردن
emitting تشعشع کردن
emitter تشعشع کننده
dosimeter تشعشع سنج
thermal radiation تشعشع حرارتی
radiacmeter تشعشع سنج
radiation source منبع تشعشع
radiancy تابندگی تشعشع
radiation loss تلف تشعشع
corpuscular radiation تشعشع ذرهای
fluorescent radiation تشعشع فلورسنت
refulgence جلال تشعشع
emits تشعشع کردن
emit تشعشع کردن
space radiation تشعشع رادیویی
radiometer تشعشع سنج
radiators تشعشع کننده
electronic radiation تشعشع الکترونی
scattered radiation تشعشع پراکنده
radiator تشعشع کننده
broadside aerial تشعشع کننده عرضی
directive radiation تشعشع جهت دار
background count عکس العمل تشعشع
magnetic dipole radiation تشعشع دوقطبی مغناطیسی
ultra violet radiation تشعشع ماوراء بنفش
radiant تشعشع کننده حرارتی
x radiation تشعشع اشعه مجهول
glare تابش خیره کننده تشعشع
glared تابش خیره کننده تشعشع
emissivity قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
radiological رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
glares تابش خیره کننده تشعشع
broad beam headlamp نور افکن با تشعشع عرضی
phosphorism مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
luminous flux جریان تشعشع در طول موج مریی
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
rem مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
roentgen واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
diatomic دو اتمی
hexatomic شش اتمی
nuclear اتمی
nuclear strike تک اتمی
monoatomic یک اتمی
triatomic سه اتمی
atomic اتمی
atomic lattice شبکه اتمی
atomic bond پیوند اتمی
atomic clock ساعت اتمی
atomic mass جرم اتمی
atomic interaction بر هم کنش اتمی
atomic fusion همجوشی اتمی
atom rocket موشک اتمی
atomic energy انرژی اتمی
atomic energy نیروی اتمی
atomic crystal بلور اتمی
atomic configuration ارایش اتمی
A-bomb بمب اتمی
atomic fission شکافت اتمی
A-bombs بمب اتمی
atomic fusion گداخت اتمی
atomic absorption جذب اتمی
atom samshing انفجار اتمی
nuclear warfare جنگ اتمی
atom bombs بمب اتمی
atom bomb بمب اتمی
cloud قارچ اتمی
clouding قارچ اتمی
clouds قارچ اتمی
polyatomic چند اتمی
nuclide اشکال اتمی
nuclear reactor پیل اتمی
nuclear مربوط به اتمی
nuclear parity همطرازی اتمی
nuclear cell پیل اتمی
mushromm could کلاهک اتمی
atom number عدد اتمی
piled پیل اتمی
mass number وزن اتمی
median lethal dose دوزمتوسط اتمی
monoatomic gas گاز تک اتمی
monoatomic molecule مولکول تک اتمی
tetratomic چهار اتمی
monoatomic solid جامد تک اتمی
pile پیل اتمی
nuclear reactors پیل اتمی
atomic number عدد اتمی
atomics فیزیک اتمی
diatomic molecule مولکول دو اتمی
nuking کنشگر اتمی
nuking نیروگاه اتمی
nuking زیردریایی اتمی
nukes کنشگر اتمی
atomic size اندازه اتمی
nukes زیردریایی اتمی
atomic structure ساختار اتمی
fission bomb بمب اتمی
atomicity فرفیت اتمی
atomic weight وزن اتمی
atomic weight جرم اتمی
fallout ریزش اتمی
fission to yield ratio بازده اتمی
fission reactor واکنشگاه اتمی
fission products مواد اتمی
nuked کنشگر اتمی
nuked زیردریایی اتمی
nuke نیروگاه اتمی
nuclear winter زمستان اتمی
atomic polarization قطبش اتمی
atomic pile واکنشگاه اتمی
atomic radius شعاع اتمی
atomic reactor واکنشگاه اتمی
atomic orbital اوربیتال اتمی
nuke زیردریایی اتمی
nukes نیروگاه اتمی
nuke کنشگر اتمی
nuked نیروگاه اتمی
valence بنیان ترکیب اتمی
residual مربوط به ریزش اتمی
atomization عمل بمباران اتمی
atomic scattering factor عامل شکل اتمی
nuclear warfare میدان جنگ اتمی
mass number عدد وزن اتمی
civil nuclear powers کشوردارای قدرت اتمی
homopolyatomic چند جور اتمی
interatomic spacing فاصله بین اتمی
cloud amount غلظت ابر اتمی
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
cloud cover غلظت ابر اتمی
fission عمل تجزیه اتمی
fission شکستن هسته اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com