English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (3 milliseconds)
English Persian
well spoken دارای تلفظ خوب
well-spoken دارای تلفظ خوب
Search result with all words
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
fortis دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
lenis دارای تلفظ نرم رقیق
tonemic دارای تلفظ مشابه
Other Matches
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
accented تلفظ
pronunciations تلفظ
accenting تلفظ
accent تلفظ
pronunciation تلفظ
pronouncing تلفظ
cacoepy تلفظ بد
accents تلفظ
pronouncing تلفظ دار
pronounces تلفظ کردن
pronounce تلفظ کردن
enunciating تلفظ کردن
enunciates تلفظ کردن
enunciated تلفظ کردن
enunciate تلفظ کردن
pronounceable قابل تلفظ
enounce تلفظ کردن
mispronounciation تلفظ نادرست
tune لحن تلفظ
mispronunciations تلفظ نادرست
tunes لحن تلفظ
lam dacism تلفظ حرف
mispronunciation تلفظ غلط
orthoepist درست تلفظ کن
velarization تلفظ کامی
vocalization تلفظ صوتی
mispronunciations تلفظ غلط
mispronunciation تلفظ نادرست
laissez aller تلفظ به فرانسه
aspirates بانفس تلفظ کردن
burr غلیظ تلفظ کردن
anglicizing بطرزانگلیسی تلفظ کردن
aspiration تلفظ حرف H ازحلق
emphasizing باقوت تلفظ کردن
enunciation تلفظ واضح و روشن
burred غلیظ تلفظ کردن
diction تلفظ واضح و روشن
burring غلیظ تلفظ کردن
aspirate بانفس تلفظ کردن
jaw breaking دشوار برای تلفظ
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
zee تلفظ امریکایی حرف Z
emphasising باقوت تلفظ کردن
emphasised باقوت تلفظ کردن
orthoepy فن درست تلفظ کردن
emphasize باقوت تلفظ کردن
emphasizes باقوت تلفظ کردن
phonics تلفظ وهجاهای کلمات
orthoepic وابسته به تلفظ درست
emphatic باقوت تلفظ شده
aspirations تلفظ حرف H ازحلق
intonations طرز قرائت تلفظ
intonation طرز قرائت تلفظ
anglicization تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
tolay street on باتکیه تلفظ کردن
burrs غلیظ تلفظ کردن
emphasized باقوت تلفظ کردن
aspirating بانفس تلفظ کردن
emphasises باقوت تلفظ کردن
cacology تلفظ یا انشاء غلط
mispronounce غلط تلفظ کردن
accentuating با تکیه تلفظ کردن
sigmatismus lateralis تلفظ کناری حرف " س "
enouce تلفظ کردن افهارکردن
accentuated با تکیه تلفظ کردن
accentuate با تکیه تلفظ کردن
sigmatism تلفظ نادرست حرف " س "
sibilation تلفظ بشکل حرف " س "
sibilate مانندحرف " س " تلفظ کردن
lisping شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisped شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisp شل وسرزبانی تلفظ کردن
mispronounced غلط تلفظ کردن
accentuates با تکیه تلفظ کردن
lisps شل وسرزبانی تلفظ کردن
anglicises بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicizes بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicized بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicize بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicising بطرزانگلیسی تلفظ کردن
mispronounces غلط تلفظ کردن
mispronouncing غلط تلفظ کردن
anglicised بطرزانگلیسی تلفظ کردن
Your pronunciation is good. تلفظ شما خوب است.
velarize حروف را از کام تلفظ کردن
sigmatismus adentalis تلفظ روی دندانی حرف " س "
sigmatismus interdentalis تلفظ میان دندانی حرف " س "
articulation تلفظ شمرده طرز گفتار
intonate با لحن خاصی تلفظ کردن
vocalize تلفظ کردن تشکیل دادن
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
slobbers تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
extends مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
slobbering تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
jaw breaker سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
phonetics مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
slobber تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
diphthongize تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
phonemics علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
phonrtic drill مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
extending مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extend مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
How do you pronounce [say] that [this] word? این واژه چه جور تلفظ می شود؟
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
fricative تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
slides تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
labiovelar تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
smooth breathing که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
rough breathing که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
lection اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
slide تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
toneme لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
aspirating حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
labialism حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
velarization تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
aspirates حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirate حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
transliteration نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
homonym کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
interdental consonant حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
palatals حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
trilinear دارای سه خط
fraught with دارای
iodic دارای ید
glochidiate دارای مو
bilabiate دارای دو لب
footy دارای پا
three-legged دارای سه پا
bicentric دارای دومرکز
bimorphemic دارای دوشکل
bimolecular دارای دوملکول
fibrinous دارای مودلیفی
basined دارای ابگیر
floaty دارای اب نشین کم
bichrome دارای دو رنگ
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
biramous دارای دو شاخه
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
biradial دارای دوشعاع
bipartite دارای دوقسمت
binucleated دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
binuclear دارای دو هسته
binocular دارای دو چشم
bisulcate دارای دوشکاف
pulsant دارای تپش
antithetic دارای ضد ونقیض
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
geniculate دارای زانویی
glanduliferous دارای غد دکوچک
glary دارای تشعشع
polygamous دارای چند زن
weighted دارای وزن
plumose دارای دسته پر
pinnular دارای بالچه
prerogatived دارای حق ویژه
antithetical دارای ضد ونقیض
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
quartziferous دارای در کوهی
foliolate دارای برگچه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com