English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
hypersonic دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
Other Matches
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
microphone وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
sonar دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
microphones وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
asdic دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
dumptor کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
homophone متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
equipotent دارای اثرات برابر
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
isoperimetrical دارای دوره یا محیطهای برابر
sea bat نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
isotropic دارای خواص برابر از هرسو همگرای
isodose دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulate مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
isocratic دارای اختیارات برابر که دران اختیارات سیاسی همه کس یکسان است
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
velocity modulation تحمیل سرعتی
velocity modulated tube لامپ تحمیل سرعتی
buncher space فضای تحمیل سرعتی
multi speed motor موتور چند سرعتی
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
hypersonic سرعتی معادل یا بیش از 5برابر سرعت صوت
best rate of climb speed سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
time تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
times تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
aggregate بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
timed تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
aggregates بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
best angle of climb airspeed سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
responses و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
response و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
mouse خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouses خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
streamers یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند
streamer یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
ground swell امواج
real time با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
thermal waves امواج گرمایی
crashing waves امواج خروشان
the waves of the sea امواج دریا
gravity waves امواج ثقلی
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی
ground waves امواج زمینی
spoondrift ترشح امواج
brain waves امواج مغزی
gravitational waves امواج گرانشی
hertzian waves امواج هرتز
pulsing ضربان امواج
interference تداخل امواج
electromagnetic waves امواج الکترومگنتیک
incoherent waves امواج همدوس
transient wave امواج سیار
wander wave امواج سیار
oscilloscope اشکارسازی امواج
gravitational waves امواج جاذبه
tidal waves امواج جزرومدی
pulse امواج ضربانی
tosser دستخوش امواج
pulsed امواج ضربانی
radio waves امواج رادیویی
reverberation برگشت امواج
reverberations برگشت امواج
sky wave امواج اسمانی
emission انتشار امواج
emissions انتشار امواج
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
echoing برگشت امواج رادار
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
echoed برگشت امواج رادار
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
echo برگشت امواج رادار
propagation پخش امواج یا اعلامیه
echoes برگشت امواج رادار
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
interference area ناحیه ی تداخل امواج
wave band دسته امواج رادیو
wave front جبهه امواج رادیویی
reverberations برگشت دادن امواج
the waves beats or the shore امواج به ساحل می کوبد
reverberation برگشت دادن امواج
the wares beat the shore خوردن امواج به ساحل
hertzian wave امواج هرتز hertz
pulsing پرتاب امواج انرژی
attenuation افت قدرت امواج
bleeding باند تداخل امواج
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
tidal wave امواج جذر و مدی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
conical scanning ردیابی امواج به طورمخروطی
airwave امواج رادیو و تلویزیون
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
wave period زمان تناوب امواج دریا
numbered wave امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
beam width عرض ستون امواج رادار
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
ocean foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
sea foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
oscillograph دستگاه ثبت نوسان امواج
oscillator تفکیک کننده امواج اشکارساز
assault waves امواج هجومی نفرات و وسایل
beach foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
convergence zone منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
awash سرگردان بر روی امواج دریا
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
oscillations تفکیک امواج اشکار سازی
spume کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
oscillation تفکیک امواج اشکار سازی
emitter منتشر کننده پس دهنده امواج
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
sea return امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
repeater jammer دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
balloon reflector بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
phonic صوتی
sound powered صوتی
acoustic صوتی
sonic صوتی
vowels صوتی
vocal صوتی
vowel صوتی
phonography صوتی
monaural یک صوتی
vocals صوتی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
scend در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
high frequency interference تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
lotic زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com