English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English Persian
snow-capped دارای قله پوشیده از برف
Search result with all words
snow capped دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
Other Matches
of an unknown parentage پوشیده تبار پوشیده گهر
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
recondite پوشیده
feathered پوشیده
covert پوشیده
veiled پوشیده
painted پوشیده
larvated پوشیده
private پوشیده
privates پوشیده
shaded پوشیده
crested پوشیده
impenetrable پوشیده
latent پوشیده
dressed پوشیده
furriest خز پوشیده
furry خز پوشیده
inapparent پوشیده
florid پوشیده از گل
occult پوشیده
defilade پوشیده
overcast پوشیده
crypto پوشیده
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
habilitate لباس پوشیده
scurvy پوشیده از شوره
scanned image تصویر پوشیده
grassy پوشیده از چمن
snowy پوشیده از برف
sadly dressed جامه غم پوشیده
indoor swimming pool استخر سر پوشیده
acloud پوشیده از ابر
rolling country زمین پوشیده
verrucous پوشیده از گندمه
verrucose پوشیده از گندمه
blotchy پوشیده از لکه
armor basis پوشیده با زره
bosky پوشیده ازبیشه
bosky پوشیده از بوته
glace پوشیده ازشکر
solvated حلال پوشیده
shrubby پوشیده از بوته
concealed پوشیده شده
cloudy پوشیده از ابر
robed in bleck سیاه پوشیده
storehouse انبار سر پوشیده
storehouses انبار سر پوشیده
icier پوشیده از یخ بسیارسرد
overgrown with plants پوشیده از گیاه
snow clad برف پوشیده
covert پوشیده پوشپر
mystic sense معنی پوشیده
feathery پوشیده ازپر
latent defect نقض پوشیده
masked epilepsy صرع پوشیده
iciest پوشیده از یخ بسیارسرد
icy پوشیده از یخ بسیارسرد
surmounted with snow پوشیده از برف
ivied پوشیده از پاپیتال
kerchiefed or chift بادستمال پوشیده
stubbly پوشیده از کاهبن
shod کفش پوشیده
uncovered غیر پوشیده
plumbeous پوشیده از سرب
secrets اسرارامیز پوشیده
secret اسرارامیز پوشیده
panoplied زره پوشیده از سر تا پا
masked depression افسردگی پوشیده
cryptogenous پوشیده سبب
defiladed area منطقه پوشیده
cryptonym نام پوشیده
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
covered approach مسیر پوشیده
beetles پوشیده شدن
cryptonimous پوشیده نام
beetle پوشیده شدن
covered space فضای پوشیده
covered space فضای سر پوشیده
covered position موضع پوشیده
efflorescent پوشیده ازگرداملاح
cryptical پوشیده مرموز
pruinose پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
verdant پوشیده از سبزه بی تجربه
woolskin پوست پوشیده ازپشم
woolfell پوست پوشیده ازپشم
in mourning جامه ماتم پوشیده
tussocky پوشیده ازکلاله مو یا علف
occultly بطور پوشیده یا پنهان
he is thinly dressed کم لباس پوشیده است
smudgiest پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy پوشیده از کثافت یا گل و غیره
clarence درشکه چهارچرخه پوشیده
he wears black سیاه پوشیده است
dressed in scarlet جامه سرخ پوشیده
dressed inred جامه سرخ پوشیده
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
hiddenly بطور پوشیده و مکتوم
dressed up to the nines با دقت لباس پوشیده
smudgier پوشیده از کثافت یا گل و غیره
ermined جامه قاقم پوشیده
incog پوشیده بانام عوضی
scutate پوشیده از فلسهای بزرگ
squamose پوشیده از فلس یاپولک
culverts مجرای سر پوشیده ابرو
gesso سطح پوشیده از بتونه
culvert مجرای سر پوشیده ابرو
heavily overcast ابری پوشیده [ هواشناسی]
solvated proton پروتون حلال پوشیده
covered approach راه نفوذی پوشیده
rich clad جامه فاخر پوشیده
woody چوبی پوشیده از چوب
reconditely بطور پوشیده یا عمیق
bushed ازبوته پوشیده شده
stellular پوشیده ازستارگان کوچک
frosted پوشیده ازشبنم یخ زده
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
the matter was kept private مطلب را پوشیده نگاه داشتند
spiny پوشیده شده ازخارهای زیاد
acinarious پوشیده شده از حفرههای کروی
lepidote پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
masks زمین پوشیده از دید و تیر
turfy پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
he is thinly dressed لباس نازک پوشیده است
mask زمین پوشیده از دید و تیر
covered approach پیشروی پوشیده معابر مخفی
occultist جستجو کننده علوم پوشیده
hidden پنهان کرده شده پوشیده
defilade گودال پوشیده از دید و تیر
candy apple سیب با ژلاتین پوشیده شده
spinose پوشیده شده ازخارهای زیاد
pollinose پوشیده ازگردههای زرد رنگ
She was dressed in the latest fashion . آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
puberulent پوشیده شده از موهای ریز
radar clutter منطقه پوشیده از دید رادار
toffie apple [British English] سیب با ژلاتین پوشیده شده
ceil [پوشیده شده با روکوب چوبی]
she was prettily dressed جامه قشنگ پوشیده بود
smoggy پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
soddy پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
slipcover پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
she wears a shirt پیراهن پوشیده است برتن دارد
pilose پوشیده از موی ریز یا کرک مودار
to read between the lines معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
slushy <adj.> پوشیده ازبرف آب دار با گل [اصطلاح روزمره]
wooded پوشیده شده از درخت خیلی انبوه
under pledge of secrecy با این قول که راز پوشیده بماند
encapsulated فایل حاوی دستورات پوشیده Post Script
They were all dreesd in black. تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
frost سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
frosts سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
thicketed پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
tundras دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundra دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
disk صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
grandstand جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
They were dressed all in black. همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
grandstands جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
disks صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
slipper bath یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
gold contacts که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
scrubbing زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubs زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrub زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
geode سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
to gloze over one's words سخنان کسی رابدانگونه تاویل کردن که عیب ان پوشیده ماند
corset cover لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
footprint فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
footprints فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
goggles عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
muddy weather هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود [هوا و فضا]
picture که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picturing که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
cut and cover shelter سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
screens تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com