English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
ferriferous دارای مواد اهنی
Other Matches
nonferrous بدون مواد اهنی
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
club car واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
trophoplasmic دارای مواد مغذی سیتوپلاسم
grate باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grates باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
ferrugineous اهنی
gratling کف اهنی
ferrous اهنی
ferruginous اهنی
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
steel helmet کلاه اهنی
grates قفس اهنی
grated میلههای اهنی
martel de fer چکش اهنی
an iron nail میخ اهنی
girder iron تیر اهنی
grates میلههای اهنی
gratings چارچوب اهنی
grating چارچوب اهنی
hoop iron تسمه اهنی
bar میله اهنی
helmet کلاه اهنی
helmets کلاه اهنی
gavelock اهرم اهنی
an iron bar میله اهنی
hood کلاه اهنی
bars میله اهنی
ferreous اهنی رنگ
rand تسمهء اهنی
iron barrel بشکه اهنی
hoods کلاه اهنی
grate قفس اهنی
graters پنجره اهنی
graters شبکه اهنی
grater پنجره اهنی
iron plate ورق اهنی
ironware فروف اهنی
grate میلههای اهنی
furniture ابزار اهنی
grated قفس اهنی
ironstone کانی اهنی
grater شبکه اهنی
girder armature ارمیچر تیر اهنی
surface plate تراز فلزی یا اهنی
girths بست اهنی وچرمی
flitched beam تیر چوب اهنی
iron core choke پیچک با هسته اهنی
iron core coil پیچک با هسته اهنی
iron core transformer مبدل با هسته اهنی
girth بست اهنی وچرمی
steel helmet کلاه خود اهنی
plowhead میله اهنی گاواهن
caliper پرگار اهنی اندازه گیر
nonferrous غیراهنی فلزات غیر اهنی
gauntlets دستکش اهنی دعوت بمبارزه
stapling گیره کاغذ بست اهنی
stapled گیره کاغذ بست اهنی
staple گیره کاغذ بست اهنی
helmet liner استرکلاه اهنی یا کلاه خود
gauntlet دستکش اهنی دعوت بمبارزه
graniteware فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
to lay down a railway ساختمان راه اهنی را اغازکردن
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
wedged چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedge چوب اهنی ویژه ضربه برشی
skewer سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
wedges چوب اهنی ویژه ضربه برشی
skewering سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewers سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
goffer اهنی که باان توری راچین میدهند
dumb bell میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
skewered سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
wedging چوب اهنی ویژه ضربه برشی
centerboard تیر یا صفحه اهنی میان قایق
iron boot کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
jacob's staff چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
gangplow گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
waffled کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
granger road راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
waffling کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffles کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
parliamentary train قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
waffle کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
quoit نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
mashy نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
elevate railway راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
quiot حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
wrought اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
electro magnet اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
electromagnet اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
ironed چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
irons چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
iron چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
materials مواد
material مواد
supplies مواد
provisions مواد
sealing compound مواد ضد نشت
prints مواد چاپی
raw material مواد خام
operating supplies مواد کمکی
explosives مواد سوزا
fertile meterial مواد بارخیز
qualifying clauses مواد اصلاحی
narcotic drugs مواد مخدر
muffling material مواد میرایی
fine aggregate مواد ریز
printed مواد چاپی
petroleum مواد نفتی
fatigue of material فرسودگی مواد
feed stock مواد اولیه
radioactive material مواد رادیواکتیو
printed matter مواد چاپی
practice material مواد تمرینی
overburden مواد رویی
organic materials مواد الی
off the shelf مواد در دسترس
print مواد چاپی
producer's goods مواد تولیدی
natural products مواد طبیعی
assets مواد لازم
fission products مواد اتمی
miscellaneous provisions مواد متفرقه
testing of materials ازمایش مواد
purview مواد اساسی
letter press مواد چاپی
jointing material مواد پرکننده
joint sealing material مواد درزبندی
joint filling compound مواد درزبندی
instructional material مواد اموزشی
joint filler مواد درزبندی
intromission مواد الحاقی
insulating material مواد عایق
insulating compound مواد عایق
indirect materials مواد غیرمستقیم
inorganic materials مواد غیرالی
magnetic materials مواد مغناطیسی
maintenance materials مواد تعمیرات
fixed material مواد پایدار
materials transfer notes دستورانتقال مواد
substitute material مواد جانشینی
oddments مواد گوناگون
supplies officer مسئول مواد
materials requisition درخواست مواد
materials management مدیریت مواد
suspended load مواد غوطه ور
materials handling جابجایی مواد
material costs هزینههای مواد
material control کنترل مواد
glacial drift مواد یخرفته
material balance موازنه مواد
instruction material مواد درسی
dissolved solids مواد محلول
nutrition مواد غذائی
raw materials مواد خام
raw materials مواد اولیه
coherent materials مواد چسبنده
direct material مواد مستقیم
organic compound مواد آلی
organic compound مواد شیمیایی
defense articles مواد پدافندی
cryptomaterial مواد رمز
composite material مواد مرکب
cohesive material مواد چسبا
cohesive materials مواد چسبنده
active material مواد عامل
acetone bodies مواد استونی
accessory substances مواد فرعی
acaricide مواد کنه کش
medics مواد دارویی
fix مواد مخدره
fixes مواد مخدره
alluvial deposit مواد رسوبی
backing material مواد محافظ
bill of materials فهرست مواد
bill of material فهرست مواد
mineral مواد معدنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com