English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
parent directory دایرکتوری بالای یک زیر دایرکتوری
Other Matches
current دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است
currents دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است
directories روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
directory روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
directory دایرکتوری
directories دایرکتوری در یک دایرکتوری
directories دایرکتوری
share دایرکتوری
shared دایرکتوری
shares دایرکتوری
directory دایرکتوری در یک دایرکتوری
parent directory دایرکتوری بالاتر
root directory دایرکتوری اصلی
root directory دایرکتوری ریشه
directory markers نشانههای دایرکتوری
current directory دایرکتوری جاری یا فعلی
hierarchical communications system با نمایش دایرکتوری اصلی
hierarchical communications system شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
full شرح محل یک دایرکتوری
fullest شرح محل یک دایرکتوری
default directory دایرکتوری پیش فرض یاقراردادی
CD دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
hierarchical communications system لیست دایرکتوری فایلهای دیسک
CDs دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
rm دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
Rd دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
subdirectory زیر فهرست راهنما دایرکتوری فرعی
rmdir دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
paths محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
MD دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
MDs دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
subdirectory دایرکتورهای محتوای دیسک یا نوار مربوط به دایرکتوری اصلی
directories SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
directory SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
directory در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
mkdir دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
directories در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directories در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directory در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
folder گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
folders گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
CD دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
CDs دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
hidden فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
directories روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
utility برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pops برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
above بالای
atop of بالای
outreach بالای سر
oer بالای
overhead بالای سر
overhead در بالای سر
at the top of در بالای
atop of در بالای
into the bargain بالای ان
above بالای سر
upped بالای
over- بالای سر
over- بالای
over بالای
over بالای سر
up بالای
upping بالای
overhead cover حفاظ بالای سر
overhead backhand بک هند از بالای سر
over the horizon بالای افق
crow's nest بالای بلندی
overhead forehand فورهند از بالای سر
overhead stroke ضربه از بالای سر
plunging fire اتش بالای سر
pressure above the atmosphere فشار بالای جو
ridge piece کش بالای شیروانی
ridge tree کش بالای شیروانی
upstream بالای رودخانه
over the horizon از بالای افق
oer بالای سر روی سر
above the earth بالای زمین
knap بالای تپه
mantel board در بالای بخاری
crowns بالای هرچیزی
crown بالای هرچیزی
mean high water اب بالای میانگین
on بالای در باره
ridge pole کش بالای شیروانی
in بالای روی
in- بالای روی
roof tree کش بالای شیروانی
run over <idiom> حرکت از بالای
fanlights پنجره بالای در
It passed over my head. از بالای سرم رد شد
rooftop بالای بام
fan light پنجره بالای در
uptown بالای شهر
rooftops بالای بام
fanlight پنجره بالای در
aloft در بالای زمین
up the street بالای خیابان
trucks کلاهک بالای دکل
referee داور بالای والیبال
truck کلاهک بالای دکل
refereed داور بالای والیبال
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
penthouse اطاقک بالای بام
penthouses اطاقک بالای بام
bed moulding گچبری بالای کتیبه
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
aboveground در بالای سطح زمین
trucked کلاهک بالای دکل
flews قسمت اویخته لب بالای سگ
head water بالای رودخانه بالارود
high rate of interest نرخ بالای بهره
intercepting ditch ابرو بالای خاکبرداری
chimney-head [بالای دودکش کوره ای]
bartizan کنگره بالای برج
refereeing داور بالای والیبال
referees داور بالای والیبال
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
headline در بالای صفحه ریسمان
headlines در بالای صفحه ریسمان
rain water head طشتک بالای ناودان
superlunary واقع بر بالای ماه
overwrite بالای محلی نوشتن
tree house خانه بالای درخت
overhead pass پاس با دو دست از بالای سر
pulpits بالای منبر رفتن
trucking کلاهک بالای دکل
spike over the block ابشار از بالای دفاع
pulpit بالای منبر رفتن
aloft سطوح بالا در بالای
on station پروازهواپیما بالای هدف
fleche میل بالای مناره مارپیچ
stratopause لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
epigastrium فوق المعده بالای شکم
dome light چراغ بالای طاق خودرو
headers کلمات در بالای صفحه متن
black will take no other hue بالای سیاهی رنگی نیست
header کلمات در بالای صفحه متن
upstaging وابسته به عقب یا بالای صحنه
roof garden تفریح گاه بالای بام
space above property فضای قسمت بالای ملک
foretoppsail بادبان بالای شراع صدر
upstages وابسته به عقب یا بالای صحنه
upstaged وابسته به عقب یا بالای صحنه
on station اماده باش بالای هدف
upper edge of the net نوار بالای تور والیبال
up stream بالارود در قسمت بالای نهر
parhelic circle هاله روشن بالای افق
lunette نعل اسب پنجره بالای در
to crset a hill به بالای تپه ایی رسیدن
choir-loft [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
high frequency region of a spectrum ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
high beam نور بالای چراغ اتومبیل
cimborio [برجک نورگیر بالای بام]
Hertfordshire spike [میل بالای مناره مارپیچ]
eyebrow گچ بری هلالی بالای پنجره
bars چوب افقی بالای مانع
head دستشویی قایق بالای بادبان
top ضربه به بالای توپ بیلیارد
eyebrows گچ بری هلالی بالای پنجره
bar چوب افقی بالای مانع
tape نوار پهن بالای تور
crossbars چوب افقی بالای مانع
crossbar چوب افقی بالای مانع
taped نوار پهن بالای تور
tapes نوار پهن بالای تور
letterhead عنوان چاپی بالای کاغذ
gatehouse اطاق یازندان بالای دروازه
ascender قسمت بالای حروف کوچک
gatehouses اطاق یازندان بالای دروازه
upper class وابسته به طبقات بالای اجتماع
upper classes وابسته به طبقات بالای اجتماع
letterheads عنوان چاپی بالای کاغذ
cornice گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
ullage حجم بالای سطح مایع تانک
midnight sun خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
gables سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
smash ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
cornice گچ بری بالای دیوار زیر سقف
specification درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
overarm بالا اوردن بازو تا بالای شانه
smashes ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
gable سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
topsides قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
intercepting ditch جوی کوهی ابروی بالای کند
net cord کابل یا سیم بالای تور والیبال
cornices گچ بری بالای دیوار زیر سقف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com