Dictiornary-Farsi | دخشه تعویض سطر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
new line character	دخشه تعویض سطر


Search result with all words

line feed character	دخشه تعویض پذیر
Other Matches

post knotting	پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
optical character recognition	تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
character generator	دخشه زا
special character	دخشه
asterisks	دخشه
character	دخشه
blank character	دخشه
asterisk	دخشه
characters	دخشه
forbidden character	دخشه ممنوعه
characters	دخشه کاراکتر
magnetic character	دخشه مغناطیسی
characters per second	دخشه بر ثانیه
swash	دخشه متون
check character	دخشه مقابلهای
null character	دخشه پوچ
coded character	دخشه رمزی
special character	دخشه ویژه
graphic character	دخشه نگارهای
compose sequence	دخشه ساختگی
control character	دخشه کنترل
control character	دخشه کنترلی
escape charaoter	دخشه گریز
gap character	دخشه شکاف پر کن
optical character	دخشه نوری
floating charactep	دخشه شناور
numeric character	دخشه عددی
backspace character	دخشه پسبرد
blank character	دخشه فاصله
character based program	برنامه دخشه
character density	تراکم دخشه ها
character per inch	دخشه در اینچ
character per second	دخشه در ثانیه
character reader	دخشه خوان
character recognition	دخشه شناسی
rub out character	دخشه پاک کن
character	دخشه کاراکتر
illigal character	دخشه غیر مجاز
optical character reader	دخشه خوان نوری
functional character	دخشه وفیفه بندی
oversrike	چاپ مضاعف دخشه
sign character	دخشه علامت نما
separating character	دخشه جدا ساز
cpi	Inch Per Character دخشه در اینچ
accuracy control character	دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
to kern a letter	فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
ocr	Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
automatic kerning	کاهش [و تنظیم ] خودکار فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
autokerning	کاهش [و تنظیم ] خودکار فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
to kern	کاهش دادن [و تنظیم کردن ] فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
replacement	تعویض
replacements	تعویض
switches	تعویض جا
refilling	تعویض
switched	تعویض
refilled	تعویض
refill	تعویض
switches	تعویض
quid pro quos	تعویض
switched	تعویض جا
switch	تعویض
rotation	تعویض
switch	تعویض جا
refills	تعویض
swapping	تعویض
line feed	تعویض خط
resignations	تعویض
quid pro quo	تعویض
resignation	تعویض
replaces	تعویض
shifts	تعویض
shifted	تعویض
shift	تعویض
stage set	تعویض سن
replacing	تعویض
substituent	تعویض
interchanges	تعویض
interchange	تعویض
substitution	تعویض
switchover	تعویض
replaced	تعویض
interchanging	تعویض
replace	تعویض
interchanged	تعویض
kerning	کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
magnetic ink character recognition	تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
oil change	تعویض روغن
changer	تعویض کننده
change court	تعویض زمین
sub	تعویض بازیگر
to shift	تعویض کردن
automatic carriage	تعویض خودکار
turn over	برگردان تعویض
symmetrical exchange	تعویض قرینه
fungibility	قابلیت تعویض
fungible	قابل تعویض
replaceable	قابل تعویض
relief in place	تعویض در محل
refillable	قابل تعویض
pole changing	تعویض قطب
interchange circuit	مدار تعویض
interchangeability	قابلیت تعویض
line replacement	تعویض خط جبهه
lead through	تعویض سرپرست
substitutable	قابل تعویض
frequency changing	تعویض فرکانس
substitutionary	تعویض جانشینی
illumination change	تعویض روشنایی
commutating switch	کلید تعویض
restaging	تعویض محل
request substitution	تقاضای تعویض
shifter	تعویض کننده
replacer	تعویض کننده
direct exchange	تعویض باداغی
exchange point	نقطه تعویض
replacement cost	هزینه تعویض
line feed	تعویض سطر
replacement	تعویض یکانها
relieving	تعویض نگهبانی
supplant	تعویض کردن
alternates	تعویض متناوب
supplanting	تعویض کردن
supplants	تعویض کردن
alternated	تعویض متناوب
substitute	تعویض بازیگر
supplanted	تعویض کردن
shifts	تعویض کردن
relieves	تعویض نگهبانی
relieve	تعویض نگهبانی
shifted	نوبت تعویض
substitution	تعویض جانشینی
shifted	تعویض کردن
subs	تعویض بازیگر
shifts	نوبت تعویض
maintenance	تعویض قط عات و...
shift	نوبت تعویض
alternation	تعویض قطب
changed	تعویض مبادله
change	تعویض مبادله
alternate	تعویض متناوب
substituted	تعویض بازیگر
modification	تعویض مدل
alteration	تعویض کردن
replacements	تعویض قطعه
replacement	تعویض قطعه
foreign exchange	تعویض خارجی
changes	تعویض مبادله
interchangeable	قابل تعویض
changing	تعویض مبادله
replacements	تعویض یکانها
shift	تعویض کردن
substituting	تعویض بازیگر
rotation	تعویض محل
adjournment	برخاست تعویض
adjournments	برخاست تعویض
rotation	تعویض یکانها
shift colors	پرچم را تعویض کنید
shift colors	تعویض پرچم ناو
pole changer	تعویض کننده قطب
irreplaceable	غیر قابل تعویض
pole changing switch	کلید تعویض قطب
substituted	تعویض جانشین کردن
substituting	تعویض جانشین کردن
substituting	تعویض کردن جابجاکردن
relief in place	تعویض یکانها در محل
noninterchanging states	حالتهای تعویض نشدنی
substitute	تعویض کردن جابجاکردن
substitute	تعویض جانشین کردن
renewable fuse	فیوز تعویض پذیر
linear amplifier	تعویض کننده خطی
exchange	مبادله کردن تعویض
substituted	تعویض کردن جابجاکردن
shiftable	قابل تعویض یا انتقال
puts	تعویض کردن انداختن
put	تعویض کردن انداختن
replacing	چیزی را تعویض کردن
anastrophe	تعویض کلمات یک عبارت
replaces	چیزی را تعویض کردن
replaced	چیزی را تعویض کردن
changing the goal keeper	تعویض دروازه بان
replace	چیزی را تعویض کردن
broadband exchange	تعویض پهن باند
exchanging	مبادله کردن تعویض
exchanges	مبادله کردن تعویض
exchanged	مبادله کردن تعویض
putting	تعویض کردن انداختن
trade something in <idiom>	تعویض وسایل کهنه
gear change box	جعبه تعویض دنده
change of service	تعویض سرویس والیبال
exchangeable disk	دیسک قابل تعویض
substituent	قابل تعویض توکیلی
substitutive	وابسته به تعویض یا جابجاسازی
board exchange warranty	ضمانت تعویض برد
switch over	تعویض کردن برق
courier transfer station	ایستگاه تعویض پیک
beater ejector	دکمه تعویض سر همزن
aircraft handover	تعویض کنترل هواپیما
tiring house	محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring room	محل تعویض لباس هنرپیشه