Dictiornary-Farsi | درجه ارتفاع درجه بلندی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی


Other Matches

elevation	حرکت در ارتفاع زاویه درجه
elevations	حرکت در ارتفاع زاویه درجه
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
superelevation	بلندی بر اضافه ارتفاع
to take the a	بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
proportion	درجه
gauge glass	درجه اب
titles	درجه
run of the mine	بی درجه
top	درجه یک
low grade	کم درجه
proportions	درجه
gauge=gage	درجه
rates	درجه
grade	درجه
just as well <adv.>	به یک درجه
rate	درجه
third rate	درجه سه
elevations	درجه
third-rate	درجه سه
equally <adv.>	به یک درجه
second rate	درجه دو
second-rate	درجه دو
classy	درجه یک
ranks	درجه
top hole	درجه یک
copacetic	درجه یک
copesetic	درجه یک
grades	درجه
lengths	درجه
length	درجه
second class	درجه 2
ranked	درجه
scalage	درجه
rank	درجه
elevation	درجه
high-class	درجه یک
chinical t.	درجه
clinical thermometer	درجه
kyu	درجه
topnotch	درجه یک
tophole	درجه یک
marks	درجه
echelons	درجه
echelon	درجه
first string	درجه یک
degrees	درجه
gauge	درجه
mark	درجه
scale	درجه
first class	درجه یک
gauges	درجه
gauged	درجه
second class	درجه دو
title	درجه
pitches	درجه
aquastat	درجه
degree	درجه
top-notch	درجه یک
slap-up	درجه یک
number one	درجه یک
gage=gauge	درجه
nobby	درجه یک
pitch	درجه
gage	درجه
rating	درجه بندی
degree of precision	درجه دقت
grades	درجه شدت
degree of relationship	درجه خویشاوندی
first rate	درجه اول
grade	درجه بندی
first class brick	اجر درجه یک
first class	درجه اول
thirty degree cut	برش 03 درجه
first rate	نخستین درجه
first water	درجه اول
tertiary carbon	کربن 3 درجه
tertiary hydrogen	هیدروژن 3 درجه
ratings	درجه رتبه
degree of polymerization	درجه بسپارش
ratings	درجه بندی
supply sergeant	درجه دارتدارکات
grade	درجه رتبه
stepping	رتبه درجه
efficacity	درجه تاثیر
third class road	جاده درجه سه
elevating arc	قطاع درجه
eldership	ارشدیت درجه
third degree of readiness	امادگی درجه سه
elevation circle	قطاع درجه
t. far	تا این درجه
tenth rate	درجه دهم
grade	درجه شدت
electrical degree	درجه الکتریکی
degree opulence	درجه توانگری
the positive d.	درجه مطلق
tertiary amine	امین 3 درجه
elevation stop	حد نهایی درجه
elevation scale	طبلک درجه
degree of saturation	درجه اشباع
third rater	درجه سوم
elevation scale	مقیاس درجه
dot pitch	درجه نقطه
tertiary alcohol	الکل 3 درجه
step	رتبه درجه
baccalaureate	درجه باشلیه
hold a candle to <idiom>	درهمان درجه
grading	درجه بندی
economy class	درجه توریستی
graduation	درجه گرفتن
graduation	درجه بندی
standard class	درجه استاندارد
coarse wool	پشم درجه دو
head over heels <idiom>	منتهای درجه
angle of elevation	زاویه درجه
largely	تا درجه زیادی
whither	بکدام درجه
berate	خلع درجه
berated	خلع درجه
berates	خلع درجه
berating	خلع درجه
ninth	درنهمین درجه
ninths	درنهمین درجه
anti knock property	درجه اکتان
consistency	درجه غلظت
advancement in rating	ارتقاء درجه
shades	درجه رنگ
shadings	درجه رنگ
supremely	با علی درجه
comparative	درجه تفضیلی
comparatives	درجه تفضیلی
fluidity	درجه سفتی
clumps	درجه سردوشی
clumping	درجه سردوشی
clumped	درجه سردوشی
shade	درجه رنگ
puny	درجه پست
adjusted elevation	درجه تنظیمی
adjustability	درجه انطباق
honorary	درجه افتخاری
doctorate	درجه دکتری
doctorates	درجه دکتری
stair	مرتبه درجه
quantum	درجه میزان
pinnacles	منتهی درجه
pinnacle	منتهی درجه
clump	درجه سردوشی
grades	درجه رتبه
tiptop	درجه اعلی
dan	درجه درکاراته
d.p	درجه بسپارش
to take one's d.	درجه گرفتن
cope flask	درجه روئی
consistence	درجه غلظت
white wool	پشم درجه یک
tiptop	بالاترین درجه
tip top	بالاترین درجه
degree of advancement	درجه پیشرفت
grades	درجه بندی
degree of freedom	درجه ازادی
degree of dissociation	درجه تفکیک
degree of curve	درجه انحناء
degree of crystalinity	درجه بلورینگی
degree of compaction	درجه تراکم
degree of centralization	درجه تمرکز
confidence level	درجه اطمینان
water hardness	درجه سختی آب
void ratio	درجه تخلخل
brick layer	بنای درجه دو
baume degree	درجه بومه
battle sight	شکاف درجه
battle sight	درجه جنگی
third rate	درجه سوم
third-rate	درجه سوم
bar sight	ستون درجه
bar sight	شکاف درجه
viscosity	درجه غلیظی
calibration	درجه بندی
scaling	درجه بندی
trial elevation	درجه ازمایشی
centigrade degree	درجه صدبخشی
stage	درجه مرحله
stages	درجه مرحله
inferior	درجه دوم
inferiors	درجه دوم
baccslavreate	درجه شوالیه
rating	درجه رتبه
primed	درجه یک اغاز
measure	درجه اقدام
measure	درجه مقیاس
rear sight	شکاف درجه