English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English Persian
queenly درخور ملکه
Other Matches
meets تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
meet تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
eligible درخور
felicitous درخور
by fits and starts درخور
congurous درخور
idoneous درخور
apt درخور
apposite درخور
assorted درخور
likly درخور
meet درخور
meets درخور
proportionate درخور
deserved درخور
befits درخور بودن
befit درخور بودن
befitted درخور بودن
monkish درخور رهبان
wifely درخور زنان
appropriate درخور مناسب
appropriated درخور مناسب
appropriates درخور مناسب
befitting درخور شایسته
e. to the occasion درخور موقع
appropriating درخور مناسب
pasturable درخور چرا
opportune درخور مناسب
becoming شایسته درخور
fit درخور مناسب
fits درخور مناسب
fittest درخور مناسب
thievish درخور دزدان
stagy درخور نمایشگاه
marriageable درخور عروسی
constitutional monarch ملکه
queens ملکه
queen ملکه
measuring درخور اندازه گیری
gradient درخور راه رفتن
gradients درخور راه رفتن
gradatory درخور راه دفتن
little درخور بچگی پست
reginal ملکه منش
queen dowager ملکه بیوه
queendom قلمرو ملکه
queenhood سمت ملکه
queenlike ملکه وار
reginal لایق ملکه
rial پادشاه ملکه
reigining beauty ملکه وجاهت
queenliness ملکه منشی
queens bench division دادگاه ملکه
queenvictoria ملکه ویکتوریا
reginal در خور ملکه
queens ملکه شدن
empresses ملکه امپراتریس
queen ملکه شدن
monarchs ملکه شهریار
ladies-in-waiting ندیمه ملکه
lady-in-waiting ندیمه ملکه
empress ملکه امپراتریس
lady in waiting ندیمه ملکه
her majesty در گفتگوی ملکه
monarch ملکه شهریار
dido ملکه افسانهای کارتاژ
styled queen ملقب یا موسوم به ملکه
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
regina ملکه سلطنت کننده
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
tzarina ملکه روسیه تزاری
to queen it ملکه وار رفتارکردن
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
Elizabethan مربوط به بدوره ملکه الیزابت
queen can do no wrong ملکه نمیتواند خطا کند
Victoriana وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
congruous درخور درست تلافی کننده یاجفت شونده
the rose of tehran زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
Victorian مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
infanta دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
queen's bounty دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
infante جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
queen of دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
victorianism سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
order of council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
queen can do no wrong بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
Aesthetic Movement [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
sacerdotal وابسته به کشیشان درخور کشیشان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com