English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
dressing station درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
Other Matches
first aid کمکهای اولیه
first aids کمکهای اولیه
self aid کمکهای اولیه
first aid kit جعبه کمکهای اولیه
first aid cabinet قفسه کمکهای اولیه
aid man مامور کمکهای اولیه
self aid اجرای کمکهای اولیه
boat box جعبه کمکهای اولیه قایق
stockinet پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinette پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
dressing مرهم گذاری وزخم بندی مرهم
dressings مرهم گذاری وزخم بندی مرهم
polyclinic درمانگاه عمومی درمانگاه چند بخشی
infirmaries درمانگاه یا بیمارستان کوچک درمانگاه
infirmary درمانگاه یا بیمارستان کوچک درمانگاه
form utility کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
dispensary درمانگاه
clinics درمانگاه
health clinic درمانگاه
dispensaries درمانگاه
clinic درمانگاه
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
psychiatric clinic درمانگاه روانپزشکی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
general outpatient clinic درمانگاه عمومی
visual aids کمکهای بصری
first aids کمکهای نخستین
deck landing aid کمکهای فرود
public assistance کمکهای دولتی
technical assistance کمکهای فنی
welfare کمکهای اجتماعی
first aid کمکهای مقدماتی
security assistance کمکهای امنیتی
aids to navigation کمکهای ناوبری
subsidies کمکهای مالی
child guidance clinic درمانگاه راهنمایی کودک
specialty clinic درمانگاه تخصصی بهداری
legal assistance کمکهای قضایی شرح علایم
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
Military aid with no strings attached . کمکهای نظامی بدون قید وشرط
neuritis التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.] آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fielded شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fields شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
e r p اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
initialed اولیه
initialled اولیه
initial اولیه
initialing اولیه
initialling اولیه
dispersion اولیه
basic اولیه
basics اولیه
primal اولیه
primary اولیه
rudimentary اولیه
elementary اولیه
first generation اولیه
preliminary اولیه
initials اولیه
raw اولیه
earliest اولیه
early اولیه
fundamental اولیه
preliminaries اولیه
primeval اولیه
primitive اولیه
primary products محصولات اولیه
initial capital سرمایه اولیه
primary standard استاندارد اولیه
primary storage انباره اولیه
primary storage حافظه اولیه
raw materials مواد اولیه
base rates ارزش اولیه
primary structure ساختمان اولیه
primary inputs دادههای اولیه
primary industries صنایع اولیه
pre loading بارگیری اولیه
preliminiary work کار اولیه
prereduction کاهش اولیه
primary body جسم اولیه
primary inputs نهادههای اولیه
primary center مرکز اولیه
primary cognizance شناختهای اولیه
primary electron الکترون اولیه
primary emission صدور اولیه
pre load بار اولیه
blueprint طرح اولیه
proto planets سیارههای اولیه
stock ذخیره اولیه
radix سرچشمه اولیه
raw data دادههای اولیه
raw products محصولات اولیه
stock ماده اولیه
stuff ماده اولیه
raw statistics امارهای اولیه
stocked ذخیره اولیه
rudiment اولیه ابتدایی
stocked ماده اولیه
stuffed ماده اولیه
stuffs ماده اولیه
proto galaxy کهکشان اولیه
priority processing پردازش اولیه
primogenitors اجداد اولیه
blueprints طرح اولیه
primary track شیار اولیه
prime cost ارزش اولیه
prime costs هزینههای اولیه
primeral borth ابگوشت اولیه
input drift رانش اولیه
primery battery باطری اولیه
primery citcuit مدار اولیه
primery coil پیچک اولیه
primery current جریان اولیه
primery obligation تعهدات اولیه
primery terminal ترمینال اولیه
primitive element عنصر اولیه
roughed slab برامن اولیه
base loading بار اولیه
first cause علت اولیه
first cost هزینه اولیه
first notions تصورات اولیه
primitive انسان اولیه
historical costs هزینه اولیه
i.c. حالت اولیه
incunabula مراحل اولیه
initial acceleration شتاب اولیه
opening capital سرمایه اولیه
initial condition شرایط اولیه
initial condition شرط اولیه
initial cost هزینه اولیه
initial level سطح اولیه
initial mass جرم اولیه
initial point نقطه اولیه
Aborigine ساکن اولیه
input توان اولیه
input سیگنال اولیه
basic branch رسته اولیه
basic data اطلاعات اولیه
basic requisition number درخواست اولیه
basic size اندازه اولیه
basic speed سرعت اولیه
initial speed سرعت اولیه
input speed سرعت اولیه
basic standard استاندارد اولیه
breaking down train راه اولیه
cogging train مسیر اولیه
drawing key طرح اولیه
embryonic نارس اولیه
elementary cell پیل اولیه
feed stock مواد اولیه
inputted سیگنال اولیه
inputted توان اولیه
initial reserves ذخایر اولیه
initial strength استحکام اولیه
input function تابع اولیه
input gap فاصله اولیه
input information اطلاعات اولیه
input noise پارازیت اولیه
input reactance راکتانس اولیه
input signal سیگنال اولیه
input stage طبقه اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com