English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (2 milliseconds)
English Persian
perprep درهر
Other Matches
at all events درهر صورت
in any case درهر حال
willy-nilly درهر حال
willy nilly درهر حال
Good for you. Lucky you. There are only two possibilities(alternatives)In any event(case). At any rate. درهر حال
At any rate . In any case . Anyway . درهر صورت
at any rate درهر صورت
ever درهر صورت
ever- درهر صورت
biyearly دومرتبه درهر سال
In every nook and corner . درهر گوشه وکنار
bogey ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
tetrahydroxy دارای چهار هیدروکسیل درهر ملکول
bogeys ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogies ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
flag football نوعی فوتبال با 6 تا 9 نفر درهر تیم
dispensations وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensation وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
routines مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routinely مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
trials مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
pH علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
Web crawler نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
constant displacement pump پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
oddest ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com