English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
English Persian
territorial sea دریای ساحلی
Other Matches
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
shore patrol انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
territorial sea دریای داخلی
sea nettle ستاره دریای
sea fight جنگ دریای
flat calm دریای روغنی
moderate sea دریای معتدل
rough sea دریای خراب
the black sea دریای سیاه
high seas دریای ازاد
dead sea دریای لوط
adriatic sea دریای ادریانیک
aegean sea دریای اژه
Oman دریای عمان
smooth see دریای ارام
blue water دریای ازاد
high sea دریای ازاد
seaway دریای متلاطم
mare clausum دریای بسته
mediterranean sea دریای مدیترانه
mare liberum دریای ازاد
heavy sea دریای خیلی خراب
gannet غاز دریای شمالی
atlantic دریای محیط غربی
bathyal مربوط به دریای عمیق
service squadron قسمت خدمات دریای
solan قاز دریای شمالی
calm sea دریای خیلی ارام
pores در دریای تفکرغوطه ور شدن
pore در دریای تفکرغوطه ور شدن
closed sea دریای غیر ازاد
erythrean وابسته به دریای قلزم
pontic شبیه دریای سیاه
pontic وابسته به دریای سیاه
Channel Islands جزیرههای دریای مانش
polynia منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
polynya منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
mediterranean sea دریای روم بحر الروم
ship fever طوفان سخت در دریای چین
booby نوعی قاز دریای شمالی
submarine زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
overland route راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
typhoon توفان سخت دریای چین گردباد
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
submarine boat زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
typhoons توفان سخت دریای چین گردباد
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
coastlines خط ساحلی
coastline خط ساحلی
sea board خط ساحلی
bridge head سر پل ساحلی
bridgehead line خط سر پل ساحلی
offing اب ساحلی
inshore ساحلی
seasider ساحلی
inshore water اب ساحلی
beach head سر پل ساحلی
strandline خط ساحلی
coastal ساحلی
inshore current جریانات ساحلی
littoral ناحیه ساحلی
coastal patrol گشتی ساحلی
inshore current جریان اب ساحلی
martello قلعه ساحلی
land breeze باد ساحلی
coastal route مسیر ساحلی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
quays دیوار ساحلی
groyne سد یا دیواره ساحلی
over the beach operations عملیات ساحلی
sea dike دیوار ساحلی
inshorepatrol گشتی ساحلی
costal frontier مرز ساحلی
coastal zone منطقه ساحلی
coastal frontier حدود ساحلی
links تپه ساحلی
territorial waters ابهای ساحلی
landing craft کرجی ساحلی
barrier light نورافکن ساحلی
coastguards گارد ساحلی
tidewater خط ساحلی کشند اب
beach erosion فرسایش ساحلی
shorelines خط ساحل یا خط ساحلی
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
dune توده شن ساحلی
quay دیوار ساحلی
marina تفرجگاه ساحلی
marinas تفرجگاه ساحلی
coastguard گارد ساحلی
foreshore کمربند ساحلی
foreshores کمربند ساحلی
shore erosion فرسایش ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
beach exit معبر ساحلی
shore patrol دژبان ساحلی
boat telephone تلفن ساحلی
shore patrol پلیس ساحلی
cabotage تجارت ساحلی
cabotage کشتیرانی ساحلی
shore boat تاکسی ساحلی
coast defence پدافند ساحلی
coast station ایستگاه ساحلی
inshore water ابهای ساحلی
coastal artillery توپخانه ساحلی
beach face کمربند ساحلی
beach matting کف پوش ساحلی
beach obstacle مانع ساحلی
beach organization یکان ساحلی
beach patrol گشتی ساحلی
beach patrol نگهبان ساحلی
beach reserves ذخایر ساحلی
shore stablishment تاسیسات ساحلی
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
sanbar دیوار شنی ساحلی
lido میعادگاه قشنگ ساحلی
coastal route راه ابی ساحلی
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
lidos میعادگاه قشنگ ساحلی
cabotage حمل ونقل ساحلی
cabotage کشتی رانی ساحلی
beachmaster's unit یکان لجستیک ساحلی
beach minefield میدان مین ساحلی
beach matting تور سیمی ساحلی
beach group گروه خدمات ساحلی
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
beach dump انبار موقت ساحلی
battalion landing team تیم ساحلی گردان
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
continental shelf حد ساحلی فلات قاره
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
coasters کشتی ویژه خط ساحلی
costal frontier نوار مرزی ساحلی
levee دیواره ساحلی رودخانه
coaster کشتی ویژه خط ساحلی
tideland زمین ساحلی دستخوش جزرومد
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
cay تخته سنگ ساحلی درجزیره
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
phalarope مرغ ساحلی نوک دراز
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
offshore دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
coves خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
cove خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
shore party گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
willet مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
layig up position موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
intracoastal sealift سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
beach organization یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
rill جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
polder زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
fire support station نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
ports انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
China denies militarizing South China Sea. چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
baltic دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
mediterranean وابسته بدریای مدیترانه دریای مدیترانه
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
intercoastal رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
piloting ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
freedom of seas ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
coastal convoy ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
continental shelf مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com