Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
hijack
دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacked
دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacks
دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
Other Matches
high jack
دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
means of transport
وسائط نقلیه
trafficking
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffics
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic
عبو ومرور وسائط نقلیه
meetings
تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
meeting
تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
traffick
عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficked
عبو ومرور وسائط نقلیه
stoplight
چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
stoplights
چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
road test
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
trailerite
ساکن اتاقهای متحرک بوسیله وسائط نقلیه
check-points
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoints
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoint
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
trailer camp
محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
dilly
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
trailer park
محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court
محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
motor pool
گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
logistics
شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
piggyback trafic
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggy back traffic
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
brigand
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
preyer
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
robber
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
raider
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
heister
[American E]
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
bandit
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
transhipment
انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
tracked vehicle
وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment
انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
theft and pilferage
دزدی و دله دزدی
spoliation
دزدی
freebooting
دزدی
thieving
دزدی
brigandism
دزدی
thievery
دزدی
filching
دزدی
filched
دزدی
filch
دزدی
filches
دزدی
nips
دزدی
embezzlement
دزدی
thefts
دزدی
lift
دزدی
lifts
دزدی
lifting
دزدی
lifted
دزدی
larceny
دزدی
nipped
دزدی
abstractions
دزدی
burglaries
دزدی
robberies
دزدی
nip
دزدی
burglary
دزدی
robbery
دزدی
theft
دزدی
abstraction
دزدی
kidnapping
ادم دزدی
cycle stealing
چرخه دزدی
intercepts
توپ دزدی
petty larceny
دله دزدی
heist
دزدی کردن
heists
دزدی سرقت
piracy
دزدی دریائی
intercepting
توپ دزدی
piracy
دزدی ادبی
picking
دله دزدی
heist
دزدی سرقت
intercepted
توپ دزدی
intercept
توپ دزدی
kidnapping
بچه دزدی
heists
دزدی کردن
abaction
گله دزدی
aggravated theft
دزدی مشدد
commit theft
دزدی کردن
plagiary
دزدی ادبی
plagiarism
دزدی ادبی
cabbages
دله دزدی
cabbage
دله دزدی
shop lifting
دزدی از مغازه ها
theft, pilferage, non delivery
دله دزدی
thieve
دزدی کردن
thievish
خوگرفته به دزدی
pilferage
دله دزدی
pickery
دله دزدی
petit larceny
دله دزدی
piracy
دزدی دریایی
stick up
<idiom>
دزدی مسلحانه
larcenous
مربوط به دزدی
larceny petty
دزدی کوچک
burgling
شب دزدی کردن
burgles
شب دزدی کردن
burgled
شب دزدی کردن
burgle
شب دزدی کردن
thievishness
خوی دزدی
kleptomaniacs
علاقمند به دزدی
kleptomaniac
علاقمند به دزدی
cribs
دله دزدی
cribs
دزدی ادبی
cribbing
دله دزدی
cribbed
دزدی ادبی
crib
دزدی ادبی
steals
توپ دزدی
crib
دله دزدی
Shanghai
ادم دزدی
kleptomania
جنون دزدی
kleptomania
دزدی بیمارگون
cribbed
دله دزدی
steal
توپ دزدی
cribbing
دزدی ادبی
transport
وسیله نقلیه
transported
وسیله نقلیه
conveying appliance
وسیله نقلیه
transport car
وسیله نقلیه
transporting
وسیله نقلیه
transports
وسیله نقلیه
vehicles
وسیله نقلیه
conveyance
وسیله نقلیه
vehicle
وسیله نقلیه
conveyances
وسیله نقلیه
steeds
وسیله نقلیه
steed
وسیله نقلیه
pilfers
دله دزدی کردن
snitched
دله دزدی کردن
snitch
دله دزدی کردن
snitches
دله دزدی کردن
hitting
طعمه دزدی ماهی
snitching
دله دزدی کردن
pirate
دزدی دریایی کردن
pirated
دزدی ادبی کردن
pirates
دزدی ادبی کردن
pirating
دزدی دریایی کردن
software piracy
دزدی نرم افزار
pilfering
دله دزدی کردن
hits
طعمه دزدی ماهی
hit
طعمه دزدی ماهی
swagman
خریدار مال دزدی
pirates
دزدی دریایی کردن
pirate
دزدی ادبی کردن
pilfer
دله دزدی کردن
pirating
دزدی ادبی کردن
pilfered
دله دزدی کردن
peculate
حیف ومیل دزدی
kidnapped
بچه دزدی کردن
piracy
دزدی هنری یاادبی
pirated
دزدی دریایی کردن
kidnaps
ادم دزدی کردن
kidnaps
بچه دزدی کردن
kidnapped
ادم دزدی کردن
kleptomania
میل و اشتیاق به دزدی
kidnap
ادم دزدی کردن
kidnap
بچه دزدی کردن
space vehicle
وسیله نقلیه فضایی
articulated vehicle
وسیله نقلیه مفصلی
right of way
حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
conveyance
وسیله نقلیه ابلاغ
power plant
محرکه وسیله نقلیه
traction motor
موتور وسیله نقلیه
conveyances
وسیله نقلیه ابلاغ
rights of way
حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
traction battery
باطری وسیله نقلیه
Other means of transport
سایر وسایل نقلیه
vehicle chain
زنجیر وسیله نقلیه
motor vehicle
وسیله نقلیه موتوری
utility vehicle
وسیله نقلیه عمومی
utility car
وسیله نقلیه عمومی
power plants
محرکه وسیله نقلیه
six by six
وسیله نقلیه شش چرخه
cat burglar
<idiom>
دزدی که از دیوار بالا میرود
tpnd
دله دزدی وعدم تحویل
robberies
دزدی مقرون به ازار یا تهدید
robbery
دزدی مقرون به ازار یا تهدید
kleptamaniac
کسی که جنون دزدی دارد
they accused him of the ft
اورابه دزدی متهم ساختند
maraud
دله دزدی یاتلاش کردن
kleptolagnia
تحریک جنسی توام با دزدی
traffic
رفت و امد وسایل نقلیه
crawl type vehicle
وسیله نقلیه نوع خزنده
dead storage
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
to catch the connection
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
to alight from a vehicle
پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
trafficked
رفت و امد وسایل نقلیه
trafficking
رفت و امد وسایل نقلیه
traffics
رفت و امد وسایل نقلیه
shuttle
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttled
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttles
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
amaxophobia
هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
amphibian vehicle
وسیله نقلیه برای خشکی و اب
automotive
مربوط به وسایل نقلیه خودرو
automotive
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
bale cubic capacity
تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
bare boat charter
اجاره دربست وسیله نقلیه
crawl drive
محرک وسیله نقلیه خزنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com