English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
high jack دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
Other Matches
hijacks دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacked دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijack دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
inbound traffic مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
on board <idiom> وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
piggy back traffic حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
raider دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
robber دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
heister [American E] دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
transhipment انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
tracked vehicle وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
theft and pilferage دزدی و دله دزدی
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
freebooting دزدی
filch دزدی
filched دزدی
filches دزدی
thievery دزدی
filching دزدی
spoliation دزدی
embezzlement دزدی
theft دزدی
thefts دزدی
lift دزدی
lifts دزدی
lifted دزدی
larceny دزدی
burglaries دزدی
robbery دزدی
brigandism دزدی
robberies دزدی
thieving دزدی
burglary دزدی
lifting دزدی
abstraction دزدی
nipped دزدی
abstractions دزدی
nip دزدی
nips دزدی
Shanghai ادم دزدی
cribbed دزدی ادبی
burgling شب دزدی کردن
burgles شب دزدی کردن
pilferage دله دزدی
steals توپ دزدی
piracy دزدی دریایی
shop lifting دزدی از مغازه ها
plagiary دزدی ادبی
cribbing دله دزدی
cribbing دزدی ادبی
pickery دله دزدی
stick up <idiom> دزدی مسلحانه
burgled شب دزدی کردن
steal توپ دزدی
abaction گله دزدی
burgle شب دزدی کردن
piracy دزدی دریائی
piracy دزدی ادبی
crib دله دزدی
cribbed دله دزدی
aggravated theft دزدی مشدد
petit larceny دله دزدی
plagiarism دزدی ادبی
cribs دله دزدی
commit theft دزدی کردن
kleptomania جنون دزدی
heist دزدی کردن
cabbages دله دزدی
thievishness خوی دزدی
thievish خوگرفته به دزدی
kleptomania دزدی بیمارگون
thieve دزدی کردن
kleptomaniac علاقمند به دزدی
kleptomaniacs علاقمند به دزدی
kidnapping ادم دزدی
picking دله دزدی
cycle stealing چرخه دزدی
kidnapping بچه دزدی
heists دزدی سرقت
heists دزدی کردن
heist دزدی سرقت
petty larceny دله دزدی
theft, pilferage, non delivery دله دزدی
cribs دزدی ادبی
larceny petty دزدی کوچک
intercepts توپ دزدی
larcenous مربوط به دزدی
cabbage دله دزدی
intercepting توپ دزدی
intercepted توپ دزدی
intercept توپ دزدی
crib دزدی ادبی
conveyances وسیله نقلیه
conveyance وسیله نقلیه
vehicles وسیله نقلیه
steeds وسیله نقلیه
transport وسیله نقلیه
transports وسیله نقلیه
conveying appliance وسیله نقلیه
transport car وسیله نقلیه
steed وسیله نقلیه
vehicle وسیله نقلیه
transported وسیله نقلیه
means of transport وسائط نقلیه
transporting وسیله نقلیه
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
pirating دزدی دریایی کردن
pirate دزدی ادبی کردن
snitches دله دزدی کردن
pirates دزدی ادبی کردن
swagman خریدار مال دزدی
pirating دزدی ادبی کردن
pirates دزدی دریایی کردن
pirated دزدی ادبی کردن
pirated دزدی دریایی کردن
pirate دزدی دریایی کردن
kidnap بچه دزدی کردن
hit طعمه دزدی ماهی
kidnap ادم دزدی کردن
kidnapped بچه دزدی کردن
kidnapped ادم دزدی کردن
hits طعمه دزدی ماهی
hitting طعمه دزدی ماهی
kidnaps بچه دزدی کردن
kleptomania میل و اشتیاق به دزدی
peculate حیف ومیل دزدی
pilfering دله دزدی کردن
snitched دله دزدی کردن
snitch دله دزدی کردن
software piracy دزدی نرم افزار
piracy دزدی هنری یاادبی
pilfer دله دزدی کردن
pilfered دله دزدی کردن
snitching دله دزدی کردن
pilfers دله دزدی کردن
kidnaps ادم دزدی کردن
power plants محرکه وسیله نقلیه
power plant محرکه وسیله نقلیه
articulated vehicle وسیله نقلیه مفصلی
traction battery باطری وسیله نقلیه
traction motor موتور وسیله نقلیه
six by six وسیله نقلیه شش چرخه
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
Other means of transport سایر وسایل نقلیه
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
utility vehicle وسیله نقلیه عمومی
right of way حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
rights of way حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
motor vehicle وسیله نقلیه موتوری
conveyances وسیله نقلیه ابلاغ
conveyance وسیله نقلیه ابلاغ
utility car وسیله نقلیه عمومی
kleptamaniac کسی که جنون دزدی دارد
they accused him of the ft اورابه دزدی متهم ساختند
maraud دله دزدی یاتلاش کردن
kleptolagnia تحریک جنسی توام با دزدی
cat burglar <idiom> دزدی که از دیوار بالا میرود
tpnd دله دزدی وعدم تحویل
robbery دزدی مقرون به ازار یا تهدید
robberies دزدی مقرون به ازار یا تهدید
refrigerator vehicle وسیله نقلیه یخچال دار
trafficking رفت و امد وسایل نقلیه
amphibian vehicle وسیله نقلیه برای خشکی و اب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com