English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
fascicule دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fasciculus دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
Other Matches
fascicle دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
guard cell گیاهی را تشکیل میدهند
resolutions بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
resolution بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
ecotype بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
evertor عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
floc کلالهای ازرشتههای فریف
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
bungee ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
muscular عضلانی
sarcous عضلانی
muscled عضلانی
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
proprioceptor گیرنده عضلانی
brawniness عضلانی بودن
myoneural عضلانی وعصبی
muscles نیروی عضلانی
myoclonus گرفتگی عضلانی
asynergia ناهماهنگی عضلانی
myasthenia ضعف عضلانی
dystrophy پلاسیدگی عضلانی
cramp گرفتگی عضلانی
clonus تشنج عضلانی
intramuscular درون عضلانی
muscular endurance استقامت عضلانی
muscular fatigue خستگی عضلانی
muscular spindle دوک عضلانی
muscularity عضلانی بودن
musculature نظام عضلانی
cramps گرفتگی عضلانی
tethanus گرفت عضلانی
muscle نیروی عضلانی
thews نیروی عضلانی
beefcake آدم عضلانی
muscular dystrophy تحلیل عضلانی
stiffness کوفتگی عضلانی
muscleman آدم عضلانی
meathead آدم عضلانی
myokinetic test ازمون جنبش عضلانی
muscle tonus کشیدگی طبیعی عضلانی
hypertonicity فزونی تونوس عضلانی
neuromuscular coordination هماهنگی عصبی- عضلانی
muscular dystrophy تحلیل وفاسد عضلانی
moton طرح عمل عضلانی
fine miscle movement حرکت فریف عضلانی
brawn نیرو نیروی عضلانی
When will be supper? کی شام میدهند؟
unashamed افرادیکهکارهایعجیبانجام میدهند
fibrillation انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
broken fibres تار عضلانی پاره شده
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
paresis فلج خفیف ضعف عضلانی
paretic دچار فلج ناقص یا عضلانی
neuromuscular وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
muscle up بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
musculature وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
charley horse کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
boarding house جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
pig's wash گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
boarding houses جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
handbills اعلانی که بدست مردم میدهند
handbill اعلانی که بدست مردم میدهند
pigwash گنداب اشپزخانه که بخوکان میدهند
foy سوری که بخاطر مسافرت میدهند
spadework کاری که با بیل انجام میدهند
they give it a good scrub خوب انرا مالش میدهند
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
party lines خط دستهای
claque دستهای که
batches دستهای
party line خط دستهای
fascicled دستهای
fascicular دستهای
congregational دستهای
bunchy دستهای
batch دستهای
processionary دستهای
denominational دستهای
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
goffer اهنی که باان توری راچین میدهند
loving cup پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
these cloud promise rain این ابرها خبر از بارندگی میدهند
sea pass پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
haematogen دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
vouchee کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
triceps عضله سه سر
thews عضله
muscles عضله
muscle عضله
batch processing پردازش دستهای
block copolymer همبسپار دستهای
production تولید دستهای
batch compiler همگردان دستهای
gregarious اجتماعی دستهای
batch file فایل دستهای
batch mode باب دستهای
group flashing light چشمک زن دستهای
multiple contact کنتاکت دستهای
productions تولید دستهای
pentadelphous پنج دستهای
poppyhead گل اذین دستهای
impo کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
tine دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
communicants اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
sweeney فلج عضله
tensor عضله ممدده
sweeny فلج عضله
trapezius عضله ذوذنقه
agonist muscle عضله موافق
stabilizer muscule عضله نگاهدارنده
adducent muscle عضله مقربه
biceps عضله دوسر
transverse عضله مستعرضه
humeruses استخوان عضله
cramps گرفتگی عضله
antagonist عضله مخالف
protractor عضله ممدده
benders عضله خم کننده
bender عضله خم کننده
protractors عضله ممدده
humeri استخوان عضله
humerus استخوان عضله
splenius عضله محرکه
smooth muscule عضله صاف
myography عضله نگاری
myograph عضله نگار
cramp گرفتگی عضله
myalgia درد عضله
ciliary muscle عضله مژگانی
flexor عضله تاکننده
flexor عضله خم کننده
ejaculator عضله انزال
extensor عضله بازکننده
pronator عضله مکبه
sartorius عضله خیاطه
tic پرش عضله
tics پرش عضله
orbicular muscle عضله باسطه
antagonists عضله مخالف
wash your hands دستهای خود را بشویید
asterism برج دستهای از ستارگان
gallowglass دستهای سرباز مزدور
splitting چند دستهای شدن
corody لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند
aquariums شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
aquaria شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
wedding cake کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
crick انقباض عضله پیداکردن
archer's paralysis گرفتگی عضله کمانگیر
tonus کشیدگی طبیعی عضله
tonicity کشیدگی طبیعی عضله
supinator muscle عضله برون گردان
supinator عضله مدیره بخارج
stabilizer muscule عضله ثابت کننده
sphincter عضله تنگ کننده
pulled muscle عضله کشیده شده
psoas عضله قطن پیسواس
myosin پروتئین اساسی عضله
injured muscle عضله اسیب دیده
tonus خاصیت انقباض عضله
myocardium عضله قلب میان دل
complexus عضله پهن گردن
relax ازاد و شل شدن عضله ها
calf machine دستگاه پرورش عضله
adductor عضله نزدیک کننده
lobes بخشی از عضله یا مغز
abductors عضله دور کننده
abductor عضله دور کننده
lobe بخشی از عضله یا مغز
relaxes ازاد و شل شدن عضله ها
relaxing ازاد و شل شدن عضله ها
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
prone float روی شکم با دستهای کشیده
vespiary اجتماع زنبوران دستهای زنبور
deadman's float شناور بودن با دستهای باز
feverweed دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
dinosaurs دستهای ازسوسماران دوره تریاسیک
squadrons دستهای از مردم گروه هواپیما
squadron دستهای از مردم گروه هواپیما
bread-board تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
coffee-table book کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
mezereum پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
page of bonour لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
coffee-table books کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
long pull اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
trading stamp تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
bread-boards تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
crimped پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps پیچش وانقباض عضله درخواب
external rectus عضله مستقیم برون چشمی
epicardium قسمت خارجی عضله قلب
hamstring pull کشیدگی عضله پشت ران
crimp پیچش وانقباض عضله درخواب
letter card کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
pantechnicon نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com